چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق: آیه 134 سوره مبارکه «آل عمران» اشاره به فرو بردن خشم دارد و میگوید: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ همانان که در فراخى و تنگى انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم در میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد»
امام «موسیکاظم(ع)» به دلیل این بردباری به لقب کاظم مزین شده و در سالروز شهادت آن امام همام بد نیست یکی از دلایل تعلق این لقب به امام را بررسی کنیم.
ابتدا به تلاوت زیبایی حاوی این آیه شریف گوش فرا دهید.
در روزگارى که عباسیان، در سراسر بلاد اسلامى خفقان ایجاد کرده بودند و اموال مردم را به عنوان بیتالمال مىگرفتند و صرف عیش و نوش مىکردند؛ مردم اغلب بىفرهنگ و فقیر بودند و تبلیغات ضد علوى عباسیان نیز، اذهان ساده لوحان را مىآلود، گهگاه، برخى از سر نادانى، بر «امامکاظم(ع)» برمىآشفتند، اما آن بزرگوار، با اخلاق عالى خویش، بر آشفتهها را تسکین مىداد و با ادب و متانت خویش، آنها را تأدیب مىکرد.
مهربان برای همه
مردى از اولاد خلیفه دوم در مدینه مىزیست که «امامکاظم(ع)» را آزار مىداد و گاهى به ایشان توهین مىکرد. برخى از یاران امام پیشنهاد مىکردند که او را تأدیب کنند؛ اما امام شدیداً آنها را از این کار باز مىداشت.
روزی «امامکاظم(ع)» بر مرکب سوار شده و به مزرعه آن مرد رفتند و او را در مزرعه یافتند و همچنان سواره وارد مزرعه شدند. او فریاد زد که زراعت مرا پایمال نکن! حضرت اعتنایى به گفته او نکردند و همچنان سواره نزد او رفتند (1) و چون کنار او رسیدند، از مرکب پیاده شدند و با گشادهرویى و بزرگوارى از او پرسیدند: چقدر براى این مزرعه خرج کردهاى؟
گفت: 100 دینار.
امام فرمود: چقدر امید سود دارى؟
گفت: غیب نمىدانم.
امام فرمود: گفتم چقدر امیدوار هستى؟
گفت: امید 200 دینار سود دارم.
حضرت 300 دینار به او مرحمت کرد و گفت: زراعت هم از آن خودت، خدا تو را به آنچه امید دارى خواهد رسانید. آن شخص برخاست و سر آن گرامى را بوسید و از او خواست که از گناهان و جسارتهاى وى در گذرد. امام تبسمى فرمودند و بازگشتند.
روز بعد، آن مرد در مسجد نشسته بود که «امامکاظم(ع)» وارد شدند. آن مرد تا نگاهش به امام افتاد گفت: «الله اَعلَمُ حَیثُ یَجعَلُ رسالَتَه؛ خدا بهتر مىداند که رسالت خویش را به چه کسانى بدهد.
دوستان مرد با شگفتى پرسیدند، داستان چیست، قبلاً از او بد مىگفتى؟
او دوباره امام را دعا کرد و دوستانش با او به ستیزه برخاستند.
امام به یارانى از خود که پیش از این قصد قتل او را داشتند فرمود: کدام بهتر است، نیت شما یا این که من با رفتار خویش او را به راه آوردم؟(1)
حجتالاسلام قرائتی در تفسیر «نور» درباره این آیه میگوید؛
این آیه، به دنبال محکوم کردن ربا در آیات قبل، از انفاق و عفو و گذشت و تعاون تمجید میکند.
یک واقعه تاریخى
روزى یکى از خدمتکاران امام «سجاد(ع)» در موقع شستشوى سر و صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش افتاد و سر امام را زخمى کرد. امام به او نگاهى کرد. او دریافت که امام ناراحت شده است. بلافاصله گفت: «والکاظمین الغیظ»، امام فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت: «والعافین عن الناس»، امام فرمود: ترا عفو کردم. او گفت: «واللّه یحبّ المحسنین» امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى.
امام «صادق(ع)» فرمود: هیچ بندهاى نیست که خشم خود را فرو ببرد، مگر آنکه خداوند عزّت او را در دنیا و آخرت فزونى بخشد. خداوند فرمود: «والکاظمین الغیظ... و اللّه یحبّ المحسنین» این پاداش فروبردن آن خشم است.(2)
پی نوشت ها:
1- کتاب «پیشوای هفتم» تحریریه مؤسسه اصول دین قم.
2- تفسیر نور
منبع:فارس
211008