۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۲۳
»اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَ اَکْرِمْنا بِالْهُدى وَ الاِسْتِقامَةِ وَ سَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَ الْحِکْمَةِ وَ امْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَ الشُّبْهَةِ وَ اکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَ السَّرِقَةِ وَ اغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیانَةِ وَ اسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغیبَةِ وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَ الرَّغْبَةِ وَ عَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِتِّباعِ وَ الْمَوْعِظَةِ وَ عَلى مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ وَ الرّاحَةِ وَ عَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ عَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَ السَّکینَةِ وَ عَلَى الشَّبابِ بِالاِنابَةِ وَ التَّوْبَةِ وَ عَلَى النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَ الْعِفَّةِ وَ عَلَى الاَغْنِیآءِ بِالتَّواضُعِ وَ السَّعَةِ وَ عَلَى الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَناعَةِ وَ عَلَى الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَ الْغَلَبَةِ وَ عَلَى الاُسَراءِ بِالْخَلاصِ وَ الرّاحَةِ وَ عَلَى الاُمَرآءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ وَ عَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَةِ وَ بارِکْ لِلْحُجّاجِ وَ الزُّوّارِ فِى الزّادِ وَ النَّفَقَةِ وَ اقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»
*وَ عِرْفانَ الْحُرْمَةِ
عرض شد «عرفان الحرمة» دو معنا دارد یکی همان حرام های الهی است که انسان باید آنها را بشناسد و بداند چه چیزی حرام است از آن اجتناب کند و معنای دیگری اینکه چیزهایی که در نزد خدا حرمت دارد و محترم و عزیز است را بشناسد که یک موقع بیحرمتی و بیاحترامی نکند.
رسول خدا(ص) فرمود: برای خداوند سه حرمت است که هر کس آنها را حفظ کند، خداوند امر دین و دنیای او را حفظ میکند و هرکس این سه حرمت را حفظ نکند خداوند هیچ چیزی از امر دین و دنیای او را حفظ نمیکند و آنها عبارتند از:
1- حرمت اسلام 2- حرمت من 3 حرمت عترت من.
حضرت اباعبدالله(ع) فرمود: برای خداوند سه حرمت است که در نزد خداوند حرمتی همانند اینها نیست و آنها عبارتند از:
1- قرآن کریم که نور و حکمت است 2- خانه خداوند کعبه که آن برای مردم قبله قرار داده شده و خداوند عملی که به سمت غیر قبله باشد نمیپذیرد. 3- عترت پیامبر گرامی اسلام(ص)، همچنین در جای دیگری فرمود: برای خداوند تبارک و تعالی پنج حرمت است در بلادش که عبارتند از: 1- حرمت رسولالله 2- حرمت آل رسولالله 3- حرمت کتاب الله 4- حرمت کعبه 5- حرمت مؤمن.
*حرمت مؤمن
حرمت مؤمن بالاتر و عظیمتر از کعبه است.
جابر میگوید: پیغمبر(ص) به سوی خانه خدا کعبه نظر کرد و فرمود: مرحبا به تو ای کعبه! تو در نزد خدا خیلی محترم هستی، ولی حرمت مؤمن از تو بالاتر است، زیرا تو یک حرمت داری ولی مؤمن سه حرمت دارد، مؤمن جانش محترم است، مؤمن مالش محترم است، مؤمن عرض و آبرویش محترم است و سوءظن به او جایز نیست.
امام محمدباقر(ع) فرمود: همانا مؤمن برادر مؤمن است، نه برادر مؤمنش را دشنام میدهد و نه محرومش میکند و نه گمان بد به او میبرد.
رسول خاتم(ص) فرمود: هر کس بیدار شود و در قلبش ناخالصی و غش درباره مؤمن دارد، در غضب خداست و اگر صبح کند در حالت غش باز در سخط خداست تا اینکه بمیرد یا از این غش برگردد، و اگر در این غش مرد، در غیر دین رسول الله(ص) مرده است.
*حرمت همسایه
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: حرمت همسایه بر همسایه مانند حرمت مادرها بر فرزندان است.
حضرت علی (ع) فرمود: برای همسایه شُفعه نیست بلکه برای همسایه حق و حرمتی است که پیغمبر(ص) فرمود: جبرائیل به قدری در مورد همسایه به من توصیه و سفارش کرد که من گمان کردم همسایه از همسایه ارث میبرد.
*حرمت ماه رمضان
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: بدانید همانا برای ماه مبارک رمضان حرمتی است که همانند حرمت آن برای هیچ ماهی نیست.
*کسانی که حرمت ندارند
امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش امام باقر(ع) نقل میفرماید: سه طائفه و گروه هستند که برای آنها حرمتی وجود ندارد:
1- کسی که از هوای نفسش پیروی میکند. 2- سلطان جائر و ستمگر 3- شخص فاسقی که به فسق شناخته شده است.
*وَ اَکْرِمْنا بِالْهُدى وَ الاِسْتِقامَةِ
خدا اگر انسانی را گرامی بدارد ارزش والایی دارد، آیا گرامی داشتن انسان به این است که به او ثروت بدهد؟ آیا عزیز داشتن انسان به این است که خدا به بندهای قدرت بدهد؟ آیا اکرام انسان به این است که خدا به کسی مکنت بدهد؟ اینها را حضرت ولی عصر(عج) بیان نمیفرماید، بلکه گرامی داشتن انسان به این است که خداوند او را هدایت کند، «واکرمنا بالهدی» نه قدرت الهی است نه تمکن ها و تشخص های دنیوی اکرام انسان است، بلکه اگر کسی همه اینها را در دنیا داشته باشد، لکن خدا او را هدایت نکرده باشد هیچ چیزی ندارد و اگر کسی همه اینها را در دنیا نداشته باشد ولی خدا او را هدایت کرده باشد پیش خدا عزیز و محترم است و این ارزشمند است.
هدایت شدن انسان به چیست؟ میفرمایند هدایت به این است که انسان شناخت صحیح داشته باشد و عمل کند به شناخت صحیح.
لذا خداوند میفرماید: من هدایت کننده هستم، پیغمبر را هادی مینامد، امام معصوم را میفرماید هادی است و ما وقتی هدایت میشویم که دینمان را از خدا و قرآن و پیامبر و ائمه معصومین بگیریم؛ یعنی انسان میتواند بگوید هدایت صحیحی که اگر انسان در آن قرار بگیرد به خداوند میرسد در یک راه است و آن تبعیت از خدا و قرآن و اهل بیت(ع) است.
در سوره حمد خداوند دستور میدهد یک چیز در خواست کنیم «اهدنا الصّراط المستقیم» پس معلوم میشود هیچ چیز بهتر و مهمتر از هدایت و آن هم از طریق مستقیم نیست.
در زمان امام سجاد(ع) فردی پدر یکی از دوستان حضرت را به قتل رساند، آقا فرمودند: تخفیفی بده. گفت نمیدهم. فرمودند حقی برگردن تو ندارد که به خاطر آن حق تخفیفی بدهی، گفت: حق دارد اما من تخفیف نمیدهم، فرمودند: آن حق چیست؟ گفت: یابن رسولالله! من با خدا و پیغمبر و اهل بیت(ع) آشنا نبودم، همین قاتل پدرم، مرا با خدا و پیغمبر و اهل بیت(ع) آشنا کرد و من را به در خانه شما هدایت کرد و حق هدایت بر گردن من دارد. حضرت فرمودند: این حق بزرگی است او را ببخش از او بگذر به خاطر این حق، گفت از او میگذرم به شرط اینکه دیه پدرم را بدهید، حضرت فرمودند: ثواب آن هدایت را که به دست آوردهای به من بده تا دیه را بدهم.
حق هدایت، حق عظیمی است که اگر سبب هدایت کسی شویم، حق عظیمی برعهده هدایت شونده پیدا میکنیم، قرآن کریم میفرماید: «وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»؛ کسی که به واسطه هدایت یک نفر را احیاء کنند، مانند کسی است که همه مردم را زنده کرده باشد، ولی متأسفانه مردم از این فیض عظماء غافل هستند کار خیر زیاد میکنند، افطار میدهند، به فقراء اطعام میدهند، ایتام را رسیدگی میکنند اما از ثواب هدایت غافل هستند.
اگر به دست شما یک جوان هدایت بشود و با خدا آشتی بکند، پیغمبر(ص) فرمود: فیضش برای شما بیشتر از آن چیزی است که آفتاب بر آن میتابد.
از آیات و روایات استفاده میشود که بعضی از عوامل سبب میشود خدا انسان را هدایت کند و عواملی سبب میشود خدا انسان را هدایت نکند.
*عواملی که سبب هدایت میشود
1- ایمان: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»؛ هیچ رنجی و مصیبتی نرسد مگر به فرمان خدا و هر که به خدا ایمان آورد خدا قلبش را هدایت میکند و خدا بر همه امور عالم و آگاه است.
حضرت علی(ع) فرمود: هر کس ایمانش خالص باشد، هدایت میشود.
2- تقوا: حضرت علی(ع) فرمود: هر کس شعار قلبش تقوا باشد، هدایت شود.
3- تمسک به خدا: حضرت صادق(ع) فرمود: هر کس به خداوند تمسک جوید، هدایت یابد.
4- مجاهدت: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»؛ و آنانکه در راه ما به جان و مال کوشش کردند، محققاً آنها را به راه (معرفت و لطف خویش) هدایت میکنیم و همیشه خدا یار نیکوکاران است.
*موانع هدایت
1- ظلم: «وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛ کیست گمراهتر از آن کسی که راه هدایت خدا را رها کرده، از هوای نفس خود پیروی کند، البته خدا قوم ستمکار را (پس از اتمام حجت) هرگز هدایت نخواهد کرد.
2- کافران: «»؛ خداوند قوم کافران را هدایت نخواهد کرد.
3- فاسقین: «إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»؛ خداوند قوم فاسقان را هدایت نخواهد کرد.
4 و 5 - مسرفین و کذّاب: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ»؛ خداوند هرگز قوم اسرافکار و مردم دروغگو را هدایت نخواهد کرد.
منبع:فارس