کد خبر : ۲۸۳۲۹
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۱

خورشيدي كه هرگز غروب نخواهد كرد

فرياد شيون از مردم مدينه بلند مي شود، در اثر خطابه هاي پرشور و افشاگرانه زينب(س) شعله هاي بيداري در مردم مدينه برافروخته مي شود.

عقیق: دخت والاي علي(ع) و فاطمه (س)، عاشورا و صحنه خونين كربلا را پشت سر گذارده و سرانجام وارد مدينه النبي شده است. بديهي است حالت زينب(س) با قبل از عزيمت از مدينه به سوي عراق و كربلا تفاوت پيدا كرده است.

زينب (س) با آن عظمتي كه از اول دامن زهرا(س) و از تربيت علي(ع) به دست آورده بود در عين حال زينب بعد از كربلا با زينب قبل از كربلا متفاوت است، يعني زينب بعد ازكربلا يك شخصيت و عظمت بيشتري دارد.

آمادگي شهر مدينه به واسطه حضور زينب(س)

اكنون كه زينب(س) پس از آن همه مصائب و ارات به شهر پيغمبر(ص) وارد شده و مردم مدينه به استقبال خاندان پاك پيامبر آمده اند، ديگر آرام ندارد، زينب چه در مسجد و چه در خانه يا در هر اجتماعي سخن مي گويد، ستم هاي آل اميه فاسد را براي مردم مدينه بازگو مي كند، شهادت مظلومانه برادرش حضرت حسين(ع) و فرزندان و برادران و ياران با وفايش را به دست مزدوران سفاك اموي بيان مي كند.

فرياد شيون از مردم مدينه بلند مي شود، در اثر خطابه هاي پرشور و افشاگرانه زينب(س) شعله هاي بيداري در مردم مدينه برافروخته مي شود.

فرماندار مدينه كه خود از مزدوران اموي است، براي فرمانده ناپاكش يزيد، گزارش سخنان زينب(س) و بيداري و شورش مردم مدينه را مي نويسد. با گفتار زينب(س) اوضاع كاملاً متشنج مي شود نه تنها مردم آماده نهضت و قيام عليه حاكمان فاسد اموي مي شوند، بلكه زمامداران ناپاك و همان كساني كه به غلط تصور مي كردند با شهادت حسين فاتح و پيروز خواهند شد و اين باصطلاح پيروزي را جشن مي گرفتند، اكنون مي كوشند كه گناه اين جنايات وحشتناك را به گردن ديگري بيندازند.

يزيد اين حاكم فاسد و عياش مي گفت: «خدا لعنت كند زاده مرجانه را!» و عبيد زياد اين ديكتاتور خون آشام، گناه را به گردن فاسد و تبهكار ديگري به نام عمر بن سعد مي انداخت... هيچ جاي مدينه و مكه، حتي كوفه و شام براي ظالمان و خودفروخته گان اموي جاي امني نبود.

گاهي حتي همسرانشان از آنها روي گردان و متنفر مي شدند...

آري، همه اين ها، در نتيجه سخنان توفنده و خطابه هاي آتشين زينب كبرا قهرمان كربلا، چه در كوفه و شام و چه در مدينه بود.

قيام هاي متعدد در نتيجه خطبه هاي آتشين زينب(س)

قيام توابين به رهبري «سليمان بن صرد خزائي» و قيام مختار و به همراه آنان، ابراهيم فرزند برومند و شجاع مالك اشتر نخعي و عبدالله، فرزند حنظله غسيل الملائكه در اثر خطابه هاي آتشين و سخنان پر شور شير زن كربلا، زينب(س) به وقوع پيوست و حدود 4 سال بيشتر نگذشته بود كه علاوه بر مجازات عاملين و آمرين فاجعه كربلا، طومار حكومت ننگين اموي در هم پيچيده شد و همان گونه كه زينب(س) در كاخ پوشالي يزيد، خطابه به آن عنصر ناپاك چنين فرمود: «فكد كبدك واسع سعبك ... لا تمحو ذكرنا ...»

يزيد! هر آنچه مي خواهي مكر و فريب و سعي خود را به كار گير ... اما توان آن را هرگز نداري كه ذكر خبر ما را از يادها بيرون ببري ... دوران زندگي و عيش تو به سرعت فناپذير و از بين رفتني و جمع تو رو به زوال و پريشاني است. روزي فرا مي رسد كه منادي حق فرياد بر مي آورد كه : «لعنت خدا بر ستمكاران و بيدادگران باد.» آري، اين پيشگويي زينب كاملاً به حقيقت پيوست. اما عمر زينب نيز پس از واقعة عاشورا طولاني نشد، قريب به يكسال و نيم پس از عاشورا، يعني در روز 15 رجب سال 62 هجري زينب(س) (از نظر ظاهر) خاموش شد، ولي سخنانش مسير تاريخ را تغيير داد.

محل دفن حضرت زينب(س)

در محل دفن آن حضرت بزرگوار اختلاف است. بعضي مانند: مرحوم سيد محسن امين در اعيان الشيعه محل دفن حضرت زينب (س) را مدينه دانسته و برخي ديگر مانند سيد يحيي بن حسن عبيدلي نسابه در كتاب اخبار الزينبيات محل دفن را در مصر و عده اي از مورخين محل دفن آن بانوي قهرمان را در شام مي دانند.

تفاوتي ندارد كه محل دفن در كجا بوده است. تفاوتي ندارد كه خورشيد كجا غروب كرده است. آنچه اهميت دارد شعاع آن آفتاب روشنايي بخش است كه در طول زمان غروب نمي كند.

 

منبع:تبیان

 211008



ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین