۰۲ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲ رجب ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۰۲
جای
شما هم خالی بود... دو سه روزی مشهد ماندم
جای
خودم هم خالی بود، دو سه روزی خوش گذراندم
هم
کودکیام را دیدم، در حوض حرم پا میشست
هم
پیری من آنجا بود همراهش قرآن خواندم:
لا
تأخذه...خوابم برد...اما با پر خادمها
یکباره
پریدم از خواب، شرمنده رویا ماندم
تابوتم
را صبحی زود با صلوات و با تهلیل
بر
شانه گرفتم بردم، در صحن حرم چرخاندم
قبلش
دل خود را باری دادم به امانتداری
بعد
گذشتم از خیرش، قبضش را هم سوزاندم!
از
مجتهدی در صحنی پرسیدم حکم جنون چیست؟...
من
جای زیارتنامه لیلی وا لیلی خواندم!
دیرم
شد سر ساعت باز... جا ماندم باز از پرواز
خندیدم
و گفتم خیر است... دو سه روزی مشهد ماندم...