۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۷ : ۱۲
عقیق:حضرت امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند: و من با پيغمبر(ص) بودم زمانى كه گروهى از بزرگان قريش نزد او آمدند و گفتند: تو امر بزرگى (نبوت و پيغمبرى ) ادعا مى كنى كه پدران تو و نه كسى از خاندان تو آن را ادعا نكرده است و ما از تو كارى درخواست مى نماييم كه اگر آن را براى ما به جا آورى و به ما بنمايى مى دانيم پيامبر و فرستاده از جانب خدا هستى و اگر به جا نياورى مى دانيم جادوگر و دروغگو هستى .
پيامبر (ص ) فرمود: چه مى خواهيد؟
گفتند: اين درخت را براى ما بخوان تا ريشه هايش از زمين كنده شده ، آمده و جلوى رويت بياستد.
پيغمبر (ص ) فرمود: خداوند بر همه چيز توانايى دارد، اگر اين خواهش شما را برآورد، آيا ايمان مى آوريد و به حق گواهى مى دهيد. گفتند: آرى .
من در طرف راست آن حضرت (ص ) بودم ، پس چون آن گروه آن را ديدند از روى سرافرازى و گردنكشى گفتند بفرما تا پس ، درخت را با آن درخواست فرمان داد، آنگاه نيمه آن به سوى آن حضرت رو آورد كه به شگفت ترين روى آوردن و سخت ترين صدا كردن مى ماند (از اول با شتاب تر فرمان آن بزرگوار را اجابت اجابت نمود) و نزديك بود به رسول خدا (ص ) قرار گرفت ، پس از روى ناسپاسى و ستيزگى گفتند: امر كن اين نيمه باز گردد و به نيمه خود بپيوندد همچنان كه از اول بود، پس پيغمبر (ص ) امر فرمود درخت باز گشت . من گفتم : سزاوار پرستش جز خدا نيست .
اى رسول خدا من نخستين كسى هستم كه ايمان به تو آوردم و اقرار كردم به اين كه درخت به فرمان و خواست خدا، امر تو را به جا آورد و آنچه را كه كرد براى اعتراف پيغمبرى تو و احترام فرمانت بود.
پس همه آن گروه (كفار و مشركين قريش ) گفتند: جادوگر بسيار دروغگويى است ، شگفت جادويى كه در آن چابك است و به پيامبر (ص ) گفتند: آيا تو را در كارت تدصيق مى نمايد غير از مانند اين شخص ؟ كه قصدشان من بودم و من (على ) از آن گروهى هستم كه در راه خدا، آنان را از توبيخ سرزنش كننده اى باز نمى دارد. چهره آنها، چهره راستگويان و سخنانشان سخن نيكوكاران است ، شب را آباد كننده و روز را نشانه و راهنما هستند، به ريسمان قرآن خود را مى آويزند، راههاى خدا و روشهاى پيامبرش را زنده مى كنند، گردنكشى و نادرستى و تبهكارى نمى كنند، دلهايشان را در بهشت و بدنهايشان مشغول كار است .
پی نوشت:
چهل داستان و واقعه آموزنده از تاريخ اسلام/ اكبر زاهرى
منبع:جام
211008