۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۵ : ۱۰
عقیق: از
امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود: بنى اسرائیل- براى چند سال پى
در پى- به خشکسالى سختى گرفتار شدند، زنى لقمه نانى داشت، همین که آن را به دهان
نزدیک کرد تا بخورد، فقیرى فریاد برآورد که: اى کنیز خدا! من گرسنه ام!
زن
با خود گفت: در چنین موقعى بهتر است آن را صدقه دهم، و لقمه را از نزدیک دهان خود
خارج کرد و به آن فقیر داد.
پسر
خردسال آن زن براى جمع آورى هیزم (براى سوخت) به صحرا رفته بود که ناگهان گرگى به
او حمله ور شد و او را با خود برد، غوغائى بلند شد،و آن زن به دنبال گرگ دوید، (در
این هنگام) خداوند تبارک و تعالى جبرئیل علیهالسلام را فرستاد، و آن کودک را از
دهان گرگ بیرون کشید و به مادر داد.
آنگاه جبرائیل به آن مادر گفت: اى کنیز خدا! آیا راضى شدى؟
این لقمه به جاى آن لقمه.
متن حدیث:
عن موسى بن أبی الحسن عن الرضا ع قال ظهر فی بنی إسرائیل قحط شدید سنین
متواترة و کان عند امرأة لقمة من خبز فوضعتها فی فیها لتأکل فنادى السائل یا أمة
الله الجوع فقالت المرأة أتصدق فی مثل هذا الزمان فأخرجتها من فیها فدفعتها إلى
السائل و کان لها ولد صغیر یحطب فی الصحراء فجاء الذئب فاحتمله فوقعت الصیحة فعدت
الأم فی أثر الذئب فبعث الله إلیه تبارک و تعالى جبرئیل ع فأخرج الغلام من فم
الذئب فدفعه إلى أمه فقال لها جبرئیل ع یا أمة الله أ رضیت لقمة بلقمة؛