۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۲ : ۱۰
عقیق: یک حلقه فیلم ۳۶ تایی کامل گرفتم و متاسفانه وقت نشد تا عکس ها را چاپ کنم. ماند و چند روز بعد به عملیات بدر رفتم. یک روز قبل از عملیات وسایل شخصی، دست نوشته و هرچه که شخصی بود را تحویل تعاون تیپ دادیم. بعد هم زد و اسیر شدم.
۶ سال بعد که به خانه برگشتم، دیدم آن حلقه فیلم هنوز توی ساکم است. هیچ کس نرفته بود تا عکس ها را چاپ کند. برداشتم بردم عکاسی. ۳۵ عکس سوخته بود ولی فقط عکس دوست و همسنگرم که در همان عملیات در کنار خودم شهید شده بود چاپ شد. نتوانستم جلوی عکاس باشی جلوی خودم را بگیرم و های های گریه کردم.
عکاس هم خودش تعجب کرده بود. حالا سال هاست که شهید با این عکس با من حرف می زند. کاش یکبار دیگر زمان به عقب برمی گشت...