کد خبر : ۲۶۸۶۴
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۸
در معرفی کتاب «ای رسول خدا» اثر رضا شیرازی؛

داردبرای شما قصۀآخرین فرستادۀخدا را می‌گوید

خواننده کتاب برای فهم «ای رسول خدا» عصای دستی مثل «فرهنگ لغت» نمی‌خواهد. در برخی فصل‌ها آنقدر واژه‌ها ساده و یک دست می‌شوند که هیچ گرهی از آن‌ها به چشم نمی‌خورد و به سادگی می‌توان، لاجرعه ده‌ها صفحه کتاب را سرکشید.

عقیق: چند روز پیش کتاب «ای رسول خدا» اثر «رضا شیرازی» را می‌خواندم. شیرازی این کتاب چهارصد و هفتاد صفحه‌ای را در قالب «رمان» نوشته است. او در این کتاب کوشیده است از واژه‌های معمولی و ساده استفاده کند و به همین جهت خواننده کتاب برای فهم «ای رسول خدا» عصای دستی مثل «فرهنگ لغت» نمی‌خواهد. در برخی فصل‌ها آنقدر واژه‌های ساده و یک دست می‌شوند که هیچ گرهی از آن‌ها به چشم نمی‌خورد و به سادگی می‌توان، لاجرعه ده‌ها صفحه کتاب را سرکشید.

وقتی فصل‌های اول و دوم رمان را از نظر می‌گذرانی احساس می‌کنی برای گروه سنی «نوجوانان» نوشته شده است اما وقتی زندگی پیامبر اسلام (ص) را در فصل‌های دیگر جستجو می‌کنی متوجه می‌شوی که برای همه گروه‌های سنی قابل فهم است.

«ای رسول خدا» در سی و هشت فصل تعبیه شده است. شیرازی، که یکی از پرکارترین نویسنده‌های پس از انقلاب به شمار می‌رود رمان مذکور را با نثری دیگرگون و سبکی متفاوت پدید آورده است.

برشی از صفحات آخر کتاب نثر پویا و ساده نویسنده را نشان می‌دهد:

«بوی عطر گل محمدی از اتاق بیرون زده و در سرتاسر مدینه پیچیده است. مردهایی که به اتاق می‌آیند و می‌روند، طور خاصی به همدیگر نگاه می‌کنند؛ صداقت و یکدلی در نگاه بیشتر آنها دیده نمی‌شود!

انگار منتظر هستند. انتظار می‌کشند تا ببینند چه می‌شود و چه باید بکنند؟

اما شوی من علی، تنها کسی است که در این ساعت، فقط به تو فکر می‌کند. چشم‌های مضطرب و خسته‌اش، فقط به چهره تو دوخته شده و لب‌هایش بسته است

(ای رسول خدا ص 466)

رضا شیرازی در «ای رسول خدا» _ که توسط نشر تکا منتشر شده_ کوشیده است با نثری جذاب و دلربا و در عین حال ساده، به بیان زندگی حضرت رسول (ص) بپردازد و در روشن کردن و روشن ساختن سیره آن حضرت موفق بوده است.

در قسمت «بیوگرافی» کتاب مذکور عنوان شده است که نویسنده تا امروز موفق به تالیف بیش از یک‌صد جلد کتاب مذهبی شده است که درباره زندگی بزرگان اسلام، قصه‌های تاریخ اسلام، قصه‌های قرآنی و ... برای گروه‌های سنی مختلف است و واقعا اگر این کتاب پرجاذبه جمع و جور را بخوانید، آن گاه متوجه می‌شوید که شیرازی روی صندلی‌ای نشسته است و دارد برای شما قصه می‌گوید آن هم قصه آخرین فرستاده خدا.

با برشی از فصل معطر «دلدار می‌آید» این یادداشت را به پایان می‌بریم و پیشنهاد می‌کنیم مطالعه کتاب ارزشمند و روان «ای رسول خدا» را از دست ندهید؛

«غروب همان روز، مسلمانان تصمیم گرفتند تا در قبا، سایبانی ساخته شود که تو زیر آن استراحت کرده و نماز بگزاری.

من گفتم: برادران! همراه من شوید تا تخته سنگ‌های مناسب از بیابان جمع کنیم.

یک نفر با تعجب پرسید: عمار یاسر! تخته سنگ برای چه می‌خواهی؟!

گفتم: ما برای خودمان در قبا، مسجدی خواهیم ساخت.

وقتی خبر به گوش تو رسید، نظر مرا پسندیدی و دست به کار ساختن مسجد قبا شدیم و افتخار ساختن اولین مسجد مسلمانان برای من باقی ماند»


پی نوشت :

(ای رسول خدا ص 229_ 228)

منبع:فارس

211008

 


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین