۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۲ : ۱۰
در
اين هنگام سلمان فارسي كه در آن روزگار پيرمردي باوقار و پرذكاوت و در ميان آن
جمع، به لحاظ ايمان و معرفت بالاتر بود، با خود انديشيد كه پاسخ اين سؤال دقيق از
سطح عمومي انديشه مردان فراتر است. از اين روي، در بحبوحه اظهار نظرهاي گوناگون،
خود را به خانه زهرا سلام الله عليها كه متصل به مسجد پيامبر بود، رسانيد و پاسخ
پرسش پيامبر را از يگانه دخترش جويا شد. حضرت زهرا سلام الله عليها در پاسخ سؤال
پدر فرمودند: براي زنان بهترين خير آنست كه مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم
نيز ايشان را نبينند.
سلمان
به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود. پيامبر دانستند كه اين پاسخ از
خود سلمان نيست؛ از اين روي پرسيدند: «اين جواب را از كه آموختي؟» سلمان عرضه داشت: پرسش
شما را از دخترتان زهرا (س) پرسيدم و چنين پاسخ شنيدم .پيامبر
در اين هنگام فرمودند: پدرش به فدايش باد. …به راستي كه فاطمه پاره اي از وجود من
است.
همچنين
اين حديث از حضرت فاطمه (س) در بحار الأنوار، ج ۱۰۴، ص ۳۶ اينگونه نقل شده است كه
فرمودند: «براى زنان بهتر است كه [بدون ضرورت] مردان نامحرم را نبينند و نامحرمان
نيز آنان را نبينند.«
در
تاريخ نقل شده است كه حضرت فاطمهٔ زهرا (س) وقتي ميخواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اكرم (ص)
بروند، از پوششهاي خاصي، مثل جلباب (چادر) و برقع (روپوش
صورت) استفاده ميكردند؛ (۱. صدوق، علل الشرايع، ج ۱، ص ۱۶۳)
علاوه بر اين، يكي از حوادثي كه بيانگر مقدار حجاب حضرت فاطمهٔ زهرا(س) در بيرون منزل
و در مواجهه با نامحرم نحوه آمدن ايشان به مسجد براي دفاع از قضيهٔ فدك است.
پيامبر
اكرم (ص) نيز درباره مشاهدات خود از عذاب دوزخيان در شب معراج خطاب به دختر
گراميشان فرمود: دخترم اما زنى كه به مويش آويخته شده بود كسى بود كه مويش را از
مردان نمى پوشانيد، و آن كه با زبانش آويزان بود، زنى بود كه شوهرش را آزار مى
داد… و آن كه سرش سر خوك و بدنش بدن الاغ بود، زنى بود كه سخن چين و دروغگو بود، و
آن كه صورتش به شكل سگ بود، زنى بود كه آواز مى خواند ونوحه سرايى مى كرد و حسد مى
ورزيد. )بحارالانوار،
ج ۸، ص 309)
امام
على (ع) نيز برترين خصلتهاي بانوان ميفرمياند: "بهترين خصلتهاى زنان،
بدترين خصلتهاى مردان است: غرور، ترسويى و بخل؛ زيرا زن هرگاه مغرور باشد
خودش را در اختيار (نامحرم) نمىگذارد. هرگاه بخيل (و ممسك) باشد مال خود
و شوهرش را نگه مىدارد و هرگاه ترسو باشد از هر چيزى كه برايش پيش آيد (و مايه بد
نامى باشد) وحشت مىكند. (نهج البلاغة: الحكمة ۲۳۴ منتخب ميزان الحكمة: 510)