چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق: دعوی
بعضی باطل است که به ترک ظاهر علم به باطن پیدا شود یا پس از پیدایش آن به آداب
ظاهری احتیاج نباشد؛ و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت.
ما دو گونه اصلاح داریم،
یک اصلاح ظاهری داریم و یک اصلاح باطنی داریم که اصلاح
درون است نه بیرون.
اصلاح ظاهری مربوط به «روش» است، امّا اصلاح باطنی مربوط
به «بینش» است.
بینش مهمتر از روش است.
باطن را اصلاح کردن، یعنی اصلاحِ بینش به طوری که
بتواند حق را از باطل تشخیص دهد. تشخیص دقیق حق از باطل با اصلاح بینش ممکن است.
امّا امام حسین در وصیّت نامه اش می فرماید می خواهم امّت را اصلاح کنم، بعد بلافاصله میرود سراغ اصلاحِ ظاهری؛ چرا اصلاحِ ظاهری را مقدّم میدارد؟
البته اینطور نیست که حضرت به دنبال اصلاحِ باطن و بینش نباشند؛ بلکه مسأله چیز دیگری است که عرض میکنم.
من جملاتی را از امام(رضوان الله تعالی علیه) برای
شما میخوانم؛ عین عبارات ایشان را میخوانم.
البته ایشان هم این مطلب را از جدّ بزرگوارش امام
حسین(علیهالسلام) گرفته است.
ایشان میفرماید: بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمیشود، مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت و تا انسان مؤدّب به آداب شریعت حقّه نشود، هیچیک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود؛ این برای فضائل انسانی بود؛ در ادامه بُعد معنوی را مطرح میفرماید: و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود؛ آن بُعد انسانی بود، این بعد الهی بود.
حالا فرض کن کسی ظاهر را درست کرد، بعد هم باطنش درست شد؛ اینجا می فرماید: «و پس از انکشاف حقیقت و بروز انوار معارف در قلب نیز متأدّب به آداب ظاهره خواهد بود و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر علم به باطن پیدا شود یا پس از پیدایش آن به آداب ظاهری احتیاج نباشد؛ و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت»دیگر صریح میگوید که این حرفها از روی نفهمی و بیشعوری است.سلوک عاشورایی از مباحث مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
منبع:جام