۰۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۳ رجب ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۱۹
عقیق: نگاهی به تاریخ پر فراز و فرود اسلام در بستر تاریخ، پرتوی هر چند اندک اما راهگشا به تاریخ مجاهدتهای علمای آن دین مقدس میافکند. داستانهای دلدادگی انسانهایی که به خاطر حرکت در مسیر حیات طیبه، دست از دنیا و راحت آن میشستند و پای در هجرت برای علم مینهادند.
این حرکت که از مقدسترین حرکات در تاریخ بشریت است، حرکتی است که ریشه در معارف علم پرور قرآن داشته و یادآور تأکید و تأییدی است که اسلام و کتاب مقدس آن نسبت به دانش پروری و تعلیم و تعلم دارد.
تاریخ، بسیار به یاد دارد بادیه پیماییهای دانشمندان علوم مختلف را در پهنای سرزمینهای اسلامی که برای شنیدن حدیث و یا آموختن علم، از شرق عالم اسلام به غرب آن و از غرب به شرق آن و از شمال به جنوب و از جنوب به شمال طی مسافت مینمودند و در این راه، زحمت مغیلان و سرما و گرمای بادیه میچشیدند.
چه بسیار دانشمندانی که زانوی تلمذ در پای درس استادانی از مذاهب دیگر میساییدند و روح تسامح را که به قول مرحوم "دکتر عبدالحسین زرینکوب"، مادر تمدن اسلامی است را زنده نگاه میداشتند و همین امر بود که تاریخ علم اسلامی را تاریخی دلکش نمود.(ن.ک: کارنامه اسلام)
در همین فضا است که دانشمندان، در لسان قرآن و احادیث اولیای آن ارج بسیار میبینند و فرشتگان الهی بالهای بهشتی خود را در زیر قدم آنان میگشایند و علمای اسلامی افضل از انبیای بنی اسرائیل قرار میگیرند.(ن.ک: العلم و نیز اصول کافی کتاب فضل العلم)
دانشمندان اسلامی در راه آموختن، سختیهای بسیاری را متقبل شدند؛ چه بسیار از آنان که در این راه جان شیرین خود را نهادند و چه بسیار دانشمندانی را که برای پاسداری از مقام علم و عالم، از دست حاکمان جهان خوار تا پایان عمر در حال فرار بودند. در تواریخ آمده است که شیخ الرئیس حسین بن عبدالله سینا، که یکی از معدود نوابغ سطح اول دانش جهانی است، در تمام عمر از دربار حاکمان در حال گریز بود و چه بسیار از میراث علمیش را که در واحهها، کوهها و بیابانها به رشته تحریر کشید و مشهور است که پارهای از رسالات علمی خود را مانند کتاب "سلامان و ابسال" را در زندانی در نزدیک همدان به نگارش در آورد.(ن.ک: حجت الحق ابو علی سینا)
در همین حال و هواست که میتوان از کسی یاد کرد که عمری را به مجاهدت در راه علم اسلامی و شیعی گذرانده است. یادی از یکی از مراجع ثلاث بعد از مرحوم آیتالله العظمی شیخ مرتضی حائری، مرحوم آیتالله سید محمد حجت کوه کمرهای. این مقال به یاد سالگشت آن دانشمند یگانه و مرجع سخت کوش پا به عرصه مکتوب نهاده است.
طلوع
سید محمد حجت کوه کمری در سال 1310 هجری قمری در آبادی کوه کمره از آبادیهای نزدیک به رود ارس در نقاط شمالی استان آذربایجان شرقی امروزی در خاندانی از سادات بزرگوار و صحیح النسب حسینی به دنیا آمد. آنچنان که در تذکرههای نسبی خانوادگی این سادات آمده است، نسب آنان با بیست و پنج واسطه به حضرت امام علی بن حسین زین العابدین(ع) میرسد.(ن.ک:آثار الحجه)
پدر سید محمد حجت، آقا سید على که خود اهل فضل و دانش معروف عصر خویش بود، از دوران کودکى تربیت فرزندش را به عهده گرفت. در واقع نخستین مکتب درسى و محفل تربیتى سید محمد حجت، محضر پر از صفا و معنویت پدر بود. او در زادگاه خویش به جهت ذکاوت و هوش سرشار توانست در اندک زمان علاوه بر ادبیات معمول و مقدمات فقه و اصول، با علوم عقلى و ریاضیات نیز آشنا شود. آقا سید محمد علاوه بر این علوم، در علم طب که معروف به طب قدیم بود وارد شد و آن را فراگرفت. همچنین وى با علم فیزیک و شیمى نیز در همان دوران جوانى آشنا گردید.
او ذهنی فعال و وقاد داشت؛ چه اینکه بسیاری از دروس را بدون اینکه در مقابل استادی زانوی تلمذ بر زمین بزند با مطالعه به دست آورد! خود ایشان در این باب میگوید: «همه شرح کبیر موسوم به ریاض سید على را در نزد پدر خود در تبریز خواندم و جلدین شرح لمعه را با مطالعه تنها، یعنى بدون این که نزد استاد خوانده باشم، دو دوره در تبریز درس گرفتم و پس از تکمیل سطوح، به نجف اشرف عظیمت نمودم».(ن.ک: همان)
هجرت به سوی علم
سید محمد در سال 1330 هجری قمری در سن بیست سالگی پس از سپری کردن مقدمات علوم دینی در دیار خود، پای در رکاب مینهد و به سوی مرکز علم شیعی، نجف حرکت مینماید و سالهای طولانی در این شهر در درس بزرگترین مدرسین علوم اسلامی شیعی شرکت مینماید.
مرحوم دکتر "عباس زریاب خویی" که خود از دانش آموختگان حوزه مقدس علمیه قم بوده است، در مقالهای که به شرح زندگی خود میپردازد، از استادان خود یاد میکند و از آن جمله از استاد خود مرحوم آیت الله حجت کوه کمرهای اینگونه یاد مینماید: «آقای سید محمد حجت، وضع و حال دیگر داشت... بسیار کوشا بود و هیچگاه از مطالعه خسته نمیشد؛ به طوری که میگفتند گاهی تا نصف شب نیز به مطالعه ادامه میداد. این کوشایی و جدیت فوق العاده، از همان آغاز تحصیل در او بوده است؛ به طوری که میگفتند، یکی از علل ضعف جسمی و بیماری مزمن او همین مطالعه زیاد بوده است.
هوای شهر نجف، هوای خشن بیابان عربستان را با گرما و رطوبت غیر قابل تحمل سواحل خلیج فارس جمع کرده است. تا چند سال پیش که لوله کشی معلوم نشده بود، کمی آب نیز به مشقات و زحمات ساکنان شهر میافزود. طلاب که غالبا گرفتار فقر و سوء تغذیه هم بودند، در برابر این فشارهای طبیعی و اجتماعی، غالبا خرد میشدند و بعضی زودتر به شهرهای خود باز میگشتند.
آقای حجت با ساختمان جسمی شکننده اما با روحی مقاوم، پایدار و لجوج، سالهای دراز در شرایط سخت شهر نجف به تحصیل ادامه داد و چون هوشی تند و حافظهای بسیار قوی داشت، توانست از دروس علمای درجه اول آن مرکز علمی، مانند مرحوم آقا ضیای عراقی و مرحوم میرزا محمد حسین نایینی و مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانی حداکثر فایده را تحصیل کند».(ن.ک: شط شیرین پر شوکت)
هر چند مرحوم آیتالله حجت در نجف اساتید بسیاری داشت، اما این سه استاد بیشترین تأثیر را بر روی زندگی فکری و فقاهتی او داشتند. مرحوم استاد زریاب خویی این اساتید مرحوم حجت را چنین توصیف مینماید: «آقا ضیای عراقی هر چند در زندگی عادی، ساده و بیپیرایه بود، در زندگی علمی عمیق بود. میرزا محمد حسین نایینی ذهنی منظم و سازنده و ابداعگر داشت و به تأسیس قواعد و اصول و روشهای متدیک معروف بود. آقا ضیاء عراقی تحقیق و موشکافی بیشتری داشت و در هر مساله تا اعماق آن فرو میرفت. حاج شیخ محمد حسین اصفهانی تربیت فلسفی داشت و تعمق او در فلسفه اسلامی، به آرای اصولی و فقهی او رنگ و بوی دیگری میداد».(ن.ک: همان)
بازگشت به ایران
مرحوم آیتالله حجت کوه کمرهای پس از 20 سال مجاهدت علمی در حوزه مقدس نجف، به دلیل بیماریهای جسمی، در سال 1349 هجری قمری، مجبور به هجرت به ایران شد.
او پس از استقرار در شهر مقدس قم، به تشکیل حوزه درسی پرداخت و دروس مختلف را تدریس نمود و شاگردان بسیاری را در این علوم پرورش داد. مرحوم زریاب خویی سبک تدریس او را اینگونه شرح میدهد: «سید محمد حجت در جمع اقوال و آرای استادان خود و هضم و تحلیل آنها استاد بود. بیانی فوق العاده و دلنشین داشت و میتوانست مشکلترین مسائل را با سادهترین و عالیترین بیان تفهیم کند.
جلسات درس او مانند جلسات آقا سید محمد تقی خوانساری نبود و از شور و ولوله بحث و جدال خالی بود؛ اما در عوض به صورت محاضره و کنفرانس، منضبط بود که طلاب مستعد میتوانستند پس از پایان درس با دست پر و مطالب تازه بیرون آیند و مطالب درس را با یکدیگر تلقین و تکرار کنند».(ن.ک: همان)
غروب
مرحوم آیتالله سید محمد حجت کوه کمری پس از عمری مجاهدت علمی و عملی در قامت مدرس و مرجع دینی پس از آیتالله حائری یزدی، سر انجام در سال 1372هجری قمری درگذشت و در مدرسه حجتیه به خاک سپرده شد؛ مدرسهای که خود پایهگذار آن بود و نقشه آن را شاگرد دانشمند و عارفش، علامه سید محمد حسین طباطبایی کشیده بود.(ن.ک: مهر تابان)
مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی در رسای استاد خود چنین سرود(ن.ک:همان):
دریغا که مــــــهر هدایت برفت دریغا جهان فضیــــــلت برفت
شه علم و تقوا و همت برفت فسوس آیت الله حجت برفت
به ســـر خاک کن تیره ایام را که بشکست ارکان اسلام را
:پی نوشت ها