۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۱ : ۲۲
آیا
شفاعت باعث تجری بر گناه نمیشود؟ زیرا مردم با دلگرم بودن به مسئله شفاعت براحتی
گناه میکنند!!
1
ـ اگر وعدهٴ شفاعت مایهٴ جرأت بر معصیت است، دربارهٴ
آیاتی که وعدهٴ آمرزش و مغفرت است چه میگویید؟ زیرا به منطق اشکال کننده باید
آیات مغفرت نیز مردم را به معصیت جرأت دهد. به ویژه که مغفرت و رحمت پروردگار
بسیار گسترده و شامل همه گناهان جز شرک میشود: «إنّ اللّه لایغفر أن یُشرک به و یغفر
ما دون ذلک لمن یشاء»؛ [1] خداوند به جز گناه بزرگ شرک همه گناهان را درباره هر کس
که بخواهد میآمرزد، که منظور آمرزشِ گناهان بدون توبه است وگرنه با توبه خداوند
همه گناهان حتی شرک را نیز میآمرزد.
2 ـ امید به شفاعت وقتی مایهٴ جرأت بر گناه و بزهکاری
است که نوع گناه یا افراد گناهکار تعیین شده باشد، لیکن چنین نیست، بلکه محتوای
آیات شفاعت بسیار مستور است و کسی نمیداند چه گناه یا گناهکارانی به وسیله شفاعت
نجات مییابند و معلوم نیست چه مقدار باید در قبر و برزخ عقاب ببینند تا مشمول شفاعت
شوند و مشخّص نشده که آنان که بعد از ورود به دوزخ مورد شفاعت قرار میگیرند چه
اندازه در آتش ماندهاند. غرض آنکه، جریان شفاعت در همه موارد یاد شده به نحو
قضیه مهمله که در قوّه قضیّه جزئیه است بیان شده نه قضیه کلیه و نتیجه چنین قضیّهای
فقط ایجاد امید همراه خوف عدم شمول است که جمع بین خوف و رجا از بهترین روشهای
تربیتی است.
3 ـ شفاعت مشروط به شرطی است که آن مشیّت و خواست خداست:
«لمن یشاء» [2] یا «لمن ارتضی» [3] و کسی نمیداند خواست خدا چگونه و چه اندازه است،
وانگهی شفاعت امری گزاف و بیحساب نیست و تا سنخیّت میان شفاعت شونده و رحمت ویژه
الهی نباشد خداوند فرمان و اذن شفاعت نخواهد داد. روی این قاعده، هیچ گنهکاری
اطمینان ندارد که شفاعت شامل حال وی میشود. از اینرو باعث جرأت و جسارت بر گناه نمیشود.
افزون بر اینکه، وعدهٴ شفاعت سبب میشود روح امید در
او زنده شود و چه بسا با این امید، به گناه و بزهکاری خود پایان دهد و یکباره
دچار یأس از رحمت خدا نگردد. از اینرو میبینیم قرآن میفرماید:
«إن تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفّر عنکم سیّئاتکم»؛
[4] گر از گناهان بزرگ اجتناب کنید ما گناه کوچک شما را میبخشیم. پس اگر چنین
وعدهای از خدا صحیح باشد، چرا صحیح نباشد بفرماید: اگر شما با ایمان سالم محشور
شوید من شفاعت دربارهٴ شما را میپذیرم و چه بسا وعدهٴ شفاعت سبب شود که به طور
کلی از گناه دست کشیده، از صالحان و مقرّبان درگاه خداوند گردد و اصلاً نیازی به
شفاعت غیر پیدا نکند؛ زیرا بهترین شفیع توبه، انابه، تحوّل درونی و تحصیل طهارت
روح است.
در نتیجه، شفاعت در کتاب الهی و سنّت معصومین (علیهمالسلام) به گونهای مطرح شده که انسان را بین خوف و رجا
قرار میدهد؛ نه به او جرأت و جسارت بر معصیت میبخشد، و نه به طور کلّی همهٴ روزنههای
امید را بر روی او مسدود میکند.
پی نوشت ها: