عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۴۸۵۸
تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۸
همه عیب های آدم را جمع کنید، شرک می شود؛ هر عیبی را کاوش کنید به شرک سر می زند؛ همه خوبی های آدم را جمع کنید به توحید سر می زند.

عقیق: حجت‌الاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجسته‌ای از جمله آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیت‌الله خوانساری، آیت‌الله حق‌شناس و علامه عسکری بهره‌مند شده اند.

هر عیبی را کاوش کنید به شرک سر می زند

همه ی عیب های آدم را جمع کنید، شرک می شود؛ هر عیبی را کاوش کنید به شرک سر می زند؛ همه ی خوبی های آدم را جمع کنید به توحید سر می زند؛ اگر آدم خوب شد، موحد می شود؛ اگر آدمی بد بود مشرک است؛ حالا شرک درجاتی دارد؛ یا شرک به این معناست که آدم سر در برابر غیر خدا به خاک می گذارد، یعنی بت می پرستد، این شرک قانونی است؛ اما نه هزار شرک دیگر وجود دارد که من گرفتارم و واقعا شرک است.

یک آیه در سوره ی میارکه ی یوسف است: «وَما یؤمِنُ أکثـَرُهُمْ باللهِ إلا وَهُمْ مُشْرکونَ » اکثرشان به خدا ایمان ندارند؛ چه کسانی؟ همین مسلمانان و مؤمنان و نمازخوان ها؛ در ذیلش امام می فرماید این شرکش شرک طاعت است، یا بفرمایید این معصیت است؛ طاعت غیرخدا؛ ما سبک می شماریم بعد معلوم می شود جدی بوده است؛ من گناه می کنم چون از غیر خدا می ترسم؛ من گناه می کنم چون یک غیر خدایی را مهم می دانم.

گناه کردن تمرین شرک است

گناه کردن تمرین شرک است؛ بدی اش این است که یک بارش هم، خوب نیست؛ یک سمی است که یک بارش هم  می رود توی حلقوم آدم می ماند؛ حالا اگر جوان باشد نوجوان باشد زود می گذرد؛ همه ی این چیزهایی که در مورد زیارت در مورد روضه می فرمایند ، همه درست است؛ اما اینها مقتضی است باید مانعی نداشته باشد؛ آدم نباید مانع داشته باشد؛ مقتضی اگر مانع نباشد عمل می کند؛ شما با ماشین بایستید جلوی دیوار، هرچه گاز بدهید نمی رود؛ مانع موجود است.

ما آمده ایم، همه ی دستورات را داده اند که ما موحد بشویم اگر موحد بشویم، بر عالم سلطنت می کنیم؛ موحدان بر عالم سلطنت می کنند؛ هرکسی زیر سایه ی محبت و عنایت حضرت صدیقه ی طاهره باشد؛ اینجا از همه جا زودتر آدم می رسد؛ ایشان یک معدن است، اصل معرفت ولطف است؛ چه کار کنیم محبت ایشان جلب بشود؟ پاکی، پاکی، پاکی می بریم آنجا می خرند.

جمعیت خاطر همان توحیدی ست؛ صد میلیارد پول گذاشته اند جلویم، حواسم پرت نمی شود؛ این راحتی را با چیزی میشود بدهد؟ بهشت اصلا یعنی همین؛ این جمعیت خاطر همان بهشت است، بهشتی که توی توست؛ اگر من تویَم آشفته است بدرد می خورد؟! اگر تویم بهشت هست، حالا بیرونم هرچه می خواهد باشد، باشد؛ داستان امام حسین (ع) را که بلد هستید؛ هرچه اوضاع سخت تر می شد، گونه هایش بیشتر گل می افتاد؛ یعنی چه؟!

یک بخش بر جمعیت خاطرش افزوده می شد، حواسش جمع تر می شد؛ یک بلایی بیشتر کشیده، مدام درجه ی توحیدش بالاتر می رفت؛ همه ی عیب های آدمی زاد به شرک منتهی می شود و همه ی خوبی هایش هم به توحید؛ اگر آدم موحد شد همه ی خوبی ها را دارد؛ اسم عبد صالح می شود؛ عبد صالح یعنی چه؟ یعنی بنده ی درست؛ اگر موحد آن وقت عبد صالح می شود.

هر کاری که تو انجام می دهی او بالای سرت ایستاده است

یکی از دوستانمان بود گفت من یک عیبی پیدا کرده بودم؛ چطور می شود که من در حال راه رفتن هستم، می بینم یک چیز بدی پیشم آمده است، توی دلم، توی خاطرم! همین که راست راه می روید عیب پیدا می کنید؛ مثال عرض کنم؛ ماهی ها توی دریا پیش ملکه رفتند؛ گفتند این آب که می گویند، کجاست؟ ملکه گفت تو غیر آب به من نشان بده ت من بگویم، آب کجاست!

قرآن می گوید که هر کاری که تو انجام می دهی او بالای سرت ایستاده است؛ متأسفانه ما اینها را جسمانی می فهمیم زود خرابش می کنیم؛ موجود به این عظمت؛ من خیلی راحت، اصلا نمی بینمش که هست؛ گناه انجام می دهم؛ اوقاتش تلخ می شود؛ نتیجه اش این می شود که یک مرتبه یک چیز قلمبه ی بدی توی دلم می آید؛ آن بدی ها برطرف نمی شود؛ خودم کسب کردم؛ باید مدام بروی و گریه کنی، گریه کنی؛ آن وقت یک عنایت شامل بشود.

داستان حضرت زینب (س)که به یزید یعنی یک امپراطور بزرگ فرموده: «إنـّی لأستصغِرُ قدرَکَ» من تو را کوچک می شمارم؛ مگر آدم به چه چیزی تکیه کرده است؟ مگر پشتش چقدر محکم است که به امپراطور می گوید تو اصلا هیچ چیز پیشم نیستی؛ اگر آدم عیب هایش برطرف شود، عبد صالح می شود؛ عبد صالح یعنی چه؟ یعنی بنده ی درست؛ در مقابل هیچ سوالی بی جواب نمی ماند؛ هیچ حادثه ای مضطربش نمی کند؛ از میدان در نمی رود.

هر مکروهی را که کنار گذاشتم، یک قدم در توحید برداشتم

وقتی موحد شد به همه ی خوبی های علم رسیده است؛ وقتی گناه را کنار گذاشتیم خود کنار گذاشتن گناه، تمرین توحید می شود؛ هر اخلاق بدی را که کنار گذاشتم یعنی یک بار که کنار گذاشتم این یک بار خوب است تمرین توحید می شود؛ اگر بار دوم هم کردی اگر بار سوم هم کردی؛ هر مکروهی را که کنار گذاشتم، یک قدم در توحید برداشتم؛ هر نمازی را که اول وقت خواندی، یک قدم در توحید برداشتی.

اگر آدم منظم عمل کند یک خط در میان عمل نکند، حتما می شود؛ چون اصلا دنیا را ساخته اند که بشود؛ این ترک گناه، انجام دستورات؛ همه اش تمرین توحید می شود؛ تمرین توحید آدم را به توحید می رساند و به توحید که رسیدی، همه ی عیب هایت برطرف شده است؛ چه شده ای؟ عرض کردم: عبد صالح.

 

 منبع:دانشجو

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین