۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۱۵
عقیق: ستارگان درخشان تر از هميشه تاريخ در آسمان مدينه پرتو افشانى مى كردند. شميم عطر محمدى(ص) در كوچه هاى مدينه پراكنده بود و ياس علوى، آنگاه كه به معراج نماز مى رفت، نورش براى اهل آسمان مى درخشيد و بر چهره اهل زمين نور مى پراكند.
در آن هنگام فاطمه(س) از سختى كارهاى خانه در زحمت بود. (1) امير مؤمنان(ع) آنگاه كه چنين ديد به فاطمه توصيه كرد، نزد پدر برود و خدمتكارى درخواست كند تا در امور منزل يار و همكارش باشد. (2)
وقتى پيامبر(ص) از خواسته آنان آگاهى يافت، فرمود: «اى فاطمه چيزى به تو عطا كنم كه از خدمتكار و دنيا با آنچه در آن است، ارزشمندتر است; بعد از نماز سى و چهار مرتبه «الله اكبر» و سى و سه مرتبه «الحمدلله» و سى و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با لا اله الا الله ختم كن. اين كار برايت از چيزى كه مى خواهى و از دنيا و آنچه در آن است، بهتر است». (3)
در آن لحظه كه اين هديه آسمانى به فاطمه(س) عطا شد، فرمود: «از خدا و رسول خدا راضى شدم.» (4)
درك هديه بزرگى كه رسول اكرم(ص) به فاطمه(س) اعطاء كرد، بالاتر از طاقت غير معصوم است، به گونه اى كه انسان از وصف آن عاجز مى ماند و فقط از سرچشمه گفتار معصومين(ع) است كه تا اندازهاى مى توان از بركاتش بهره مند شد.
امام باقر(ع) درباره تسبيح حضرت فاطمه(س) مى فرمايد: «خداوند متعال با هيچ ستايشى، بالاتر از تسبيحات فاطمه زهرا(س) عبادت نشده است. و اگر چيزى افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(ص) آن را به فاطمه(س) اعطاء مى كرد.» (5)
تسبيح حضرت فاطمه(س) كه به مناسبت مداومت آن حضرت در انجام آن به وى منسوب گرديد، در واقع تسبيح حق تعالى است! حضرت امام خمينى در كتاب اربعين حديث چنين مى نگارد: «...پر واضح است كه تسبيح و تقديس حق تعالى مستلزم علم و معرفتبه مقام مقدس حق و صفات جلال و جمال اوست.» (6)
تسبيح عبادتى برگزيده است كه هر كس در سير معنوى خويش به قدر طاقت و معرفتش از آن بهره مى گيرد و ائمه: قبل از خلقت عالم مادى، به تسبيح ذات اقدس حق مشغول بودند.
حضرت امام خمينى؛ در باب اشاره به مقامات ائمه در كتاب اربعين حديث چنين مى نگارد: «براى اهل بيت عصمت و طهارت، عليهم الصلوة و السلام، مقامات شامخه روحانيه اى است در سير معنوى الى الله، كه ادراك آن علما نيز از اقتبشر خارج و فوق عقول ارباب عقول و شهود اصحاب عرفان است; چنانچه از احاديثشريفه ظاهر مى شود كه در مقام روحانيت با رسول اكرم(ص) شركت دارند و انوار مطهره آنها قبل از خلقت عوالم، مخلوق اشتغال به تسبيح و تحميد ذات مقدس داشتند.» (7)
تسبيح از جهتى ديگر عبادتى عمومى بين تمام مخلوقات است، حضرت امام؛ در اين باره مى فرمايد: «آيه شريفه و يسبح لله ما فى السموات و الارض دلالت كند بر تسبيح جميع موجودات حتى نباتات و جمادات و تخصيص آن به ذوى العقول از احتجاب عقول ارباب عقول است.» (8)
و باز مى فرمايد: «بالجمله، سريان حيات و تسبيح شعورى علمى اشياء را بايد از ضروريات فلسفه عاليه و مسلمات ارباب شرايع و عرفان محسوب داشت، ولى كيفيت تسبيح هر موجودى و اذكار خاصهاى كه به هر يك اختصاص دارد، و اينكه صاحب ذكر جامع انسان است و ساير موجودات به مناسبت نشئه خود ذكرى دارند.» (9)
تسبيح حضرت زهرا(س)، به چه معنى است؟
الله اكبر، اولين ذكر تسبيحات حضرت زهرا(س):
در تسبيح فاطمى(س)، انسان با گفتن «الله اكبر» به نهايت عجز خود اعتراف مى كند و به ناتوانيش به درگاه الهى بارها اقرار مى كند.
جميع بن عمير گويد: در محضر امام صادق(ع) بودم، حضرت از من پرسيد: جمله «الله اكبر» يعنى چه؟ گفتم: يعنى خدا از همه چيز بزرگتر است، حضرت فرمود: مطابق اين معنى، خدا را چيزى تصور كرده و سپس مقايسه با ساير اشياء كرده اى و او را بزرگتر از آن چيزها تصور نموده اى.
عرض كردم: پس معنى الله اكبر چيست؟ حضرت پاسخ داد: معنايش اين است كه; «الله اكبر من ان يوصف؛ خداوند بزرگتر از آن است كه توصيف گردد.» (10)
الحمدلله، دومين ذكر تسبيحات حضرت زهرا(س):
پس از آن كه انسان به عجز و ناتوانى خويش در شناخت خالق اعتراف كرد، با گفتن الحمدلله كه از افضل اذكار تسبيح است، وارد مرحله بعدى مى شود.
و ... امام صادق(ع) فرمود: ... كمال شكر گفتن مرد است، الحمدلله رب العالمين. ... و در حديثى حماد بن عثمان گفت: بيرون آمد حضرت صادق(ع)، از مسجد و حال آنكه گم شده بود مركوب آن حضرت. فرمود: «اگر خداوند رد كند آن را به من، هر آينه شكر مى كنم او را حق شكر او». گفت درنگى نكرد تا آنكه آن مركوب آورده شد. پس فرمود: «الحمدلله». قائلى عرض كرد: «فدايت شوم، آيا شما نگفتيد كه شكر خدا مى كنم حق شكر او را»؟
فرمود: «آيا نشنيدى كه من گفتم: الحمدلله.»
از اين روايت معلوم مى شود كه حمد خداوند افضل افراد شكر لسانى است. (11)
«سبحان الله»; سومين ذكر تسبيحات حضرت زهراء(س)
شخصى از حضرت على(ع) پرسيد: معنى سبحان الله چيست؟ جضرت فرمود: «سبحان الله» تعظيم مقام بلند و با عظمت خدا و منزه دانستن او از آنچه كه مشركان مى پندارند، است و زمانى كه بنده اين كلمه را مى گويد، همه فرشتگان بر او درود مى فرستند.» (12)
بعد از آنكه رسول اكرم(ص) تسبيحات را به كوثرش عطا كرد، حضرت فاطمه(س) ابتدا رشتهاى از پشم تابيده و با آن به تسبيح پرداخت. تا اين كه حضرت حمزه بن عبدالمطلب شهيد شد، پس حضرت فاطمه از تربت قبر آن بزرگوار خاك برداشت و تسبيح ساخت و با آن تسبيح مى كرد و مردم نيز چنان كردند و چون سيدالشهدا حسين بن على(ع) شهيد شد، سنتشد كه از تربت آن امام مظلوم تسبيح سازند و با آن ذكر گويند.
درباره ثواب تسبيح حضرت زهرا(س) با تربت امام حسين(ع) از حضرت صاحب الامر(عج) روايت شده است كه: هر كه تسبيح تربت امام حسين(ع) را در دست داشته باشد و ذكر را فراموش كند، ثواب ذكر براى او نوشته مى شود.
از حضرت صادق(ع) نقل شده است كه تسبيح تربت آن حضرت، ذكر مى گويد، بى آنكه آدمى ذكر گويد و فرمود كه يك ذكر يا استغفار كه با تربت حضرت اباعبدالله(ع) گفته مى شود برابر با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود است. و اگر بى ذكر تسبيح را بگرداند به عدد هر دانه، هفت تسبيح براى او نوشته مى شود.
به روايت ديگر، اگر با ذكر تسبيح را بگرداند، به هر دانه چهل حسنه براى او نوشته مى شود.
مروى است كه حوريان بهشت وقتى فرشته اى را مى بينند كه به زمين مى آيد از او درخواست مى كنند تا تسبيح و تربت حضرت حسين(ع) را برايشان بياورد.
از حضرت موسى(ع) نقل شده است: پنج چيز هميشه همراه انسان پرهيزكار است; مسواك، شانه، سجاده نماز، تسبيح كه سى و چهار دانه داشته باشد و انگشتر عقيق. (13)
پى نوشت ها:
1- ر ك: اسرار و آثار تسبيح حضرت زهرا، عليرضا رجالى تهرانى، ص9. (حديث امام
صادق(ع))
2- ر ك: همان ص18.
3- ر ك: تسبيحات حضرت زهرا(س)، عدنان زعفرانى، ص9.
4- همان، ص21.
5- تسبيحات حضرت زهراء، ص10، به نقل از علل الشرايع/366.
6- همان، ص14. «ما عبدالله بشىء من التحميد افضل من
تسبيح فاطمة(س). ولو كان شىء افضل منه لنحله رسول الله(ص) فاطمة(س).»
7- شرح چهل حديث (اربعين حديث) امام خمينى;، ص417.
8- همان، ص551.
9- همان، ص654.
10- همان، ص656.
11- اسرار و آثار تسبيح حضرت زهرا(س)، ص48 به نقل از
معانى الاخبار.
12- شرح چهل حديث، امام خمينى، ص349.
13- اسرار و آثار تسبيح حضرت زهرا(س)، ص52 به نقل از
معانى الاخبار.
منبع:جام
211008