کد خبر : ۲۴۲۸۰
تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۴
در سالگرد شهادت فرمانده لشگر سیدالشهدا(ع)

عکس/آخرین آرزوی یک «رستگار»

من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه‎روز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم

"عقیق: کاظم نجفی رستگار" در فروردین ماه سال ۱۳۳۹ در روستای اشرف آباد(از توابع شهر ری) به دنیا آمد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا به کمیته های انقلاب و سپس به سپاه پاسداران ملحق شد. کاظم در سال ۱۳۶۱ به لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) پیوست و با مسئولیت فرماندهی گردان، در عملیات بیت المقدس شرکت نمود. پس از آن به همراه حاج احمد متوسلیان  به سوریه اعزام شد تا در مواجهه با ارتش اشغالگر صهیونیست شرکت نماید.
کاظم رستگار، در اوایل سال ۱۳۶۲، فرماندهی لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) را بر عهده گرفت و تا بهمن ماه ۱۳۶۳ )حدود یک ماه قبل از عملیات بدر) این مهم را بر عهده داشت. در این ایام، او از تمام مسئولیت های خود کناره گرفت و به عنوان یک بسیجی ساده در عملیات بدر شرکت کرد. روز ۲۵ اسفند ۱۳۶۳، کاظم نجفی رستگار، با آتش مستقیم دشمن بعثی به شهادت رسید و پیکر پاکش، سیزده سال بعد به میهن اسلامی بازگشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
آن چه می خوانید، متن کامل تنها وصیتامه به جا مانده اط شهید "کاظم نجفی رستگار" است:

بسم ‌الله ‌الرّحمن الرّحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و شیعه علی ـ علیه السّلام ـ قرار داد و سپاس خدای را که با آوردن حق از ظلمت به روشنایی و از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچکترین خدمتگزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد.
امیدوارم که خداوند متعال رحمت خود را نصیب بنده گناهکار خود بفرماید و مرا به آرزوی قلبی خود، یعنی شهادت فی سبیل‌الله برساند که تنها راه نجات خود میدانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گناهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به‏خصوص سیدالشهدا ـ علیه السّلام ـ بروم.
من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانهروز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد.
پدر و مادر و همسر و برادران و خواهران و آشنایانم مرا ببخشند و حلالم کنند و اگر نتوانستم حقی که بر گردن من داشتند ادا کنم، عذر می‌خواهم برای پدر و مادر و خواهران و برادرانم از خداوند طلب صبر می‌نمایم و امیدوارم تقوا را پیشه خود قرار دهند.
از همسرم عذر می‌خواهم که نتوانستم حقش را ادا کنم و چهبسا او را اذیت فراوان کردم و از خداوند طلب اجر و رحمت برای او می‌کنم که در مدت زندگی صبر زیاد به خاطر خداوند انجام داد و رنج‌های فراوان کشید.
از تمام اقوام و آشنایان و دوستان طلب حلالیت و التماس دعا دارم؛ به علت وضعیت جنگ مدت سه سال که در جبهه بودم، نتوانستم امر واجب خدا یعنی روزه را انجام بدهم. همچنین در رابطه با خرید خانه به مبلغ ۲۲۳ هزار تومان از علی تاجیک و ۶۵ هزار تومان از حسین کاوکدو و ۱۰ هزار تومان از حاج محمد علی دولابی قرض کردم و مبلغ ۳۰ هزار تومان از همسرم که خانه برای همسرم است و موتورم را برای جبهه در نظر گرفتم.
والسلام
کاظم نجفی رستگار
ساعت ۹ شب
مورخ ۳ اسفند ۱۳۶۲
شرق بصره (جفیر)


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین