۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۲۰
عقیق:مراقبه، مورد توصیه همه بزرگان علم اخلاق از خواجه نصیر الدین طوسی [۱] تا علامه بحر العلوم و مرحوم نراقی تا قلّههای تهذیب در عصر حاضر، مرحوم میرزا جواد آقا تبریزی [2] ، امام خمینی[3] و علامه طباطبایی است.
مربیان اخلاق و سلوک، ششمین امر از ضروریات مورد توجه سالک را، مراقبه میدانند [4] و آن را به منزله سنگ اساسی سیر و سلوک، ذکر، فکر و... میدانند و میگویند: تا مراقبه صورت نگیرد ذکر و فکر بدون اثر خواهد بود؛ زیرا مراقبه حکم پرهیز از غذای نامناسب برای مریض را دارد و تا وقتی که مریض، مزاج خود را پاک ننماید و از آنچه مناسب او نیست پرهیز نکند دارو بیاثر خواهد بود و چه بسا گاهی اثر معکوس میدهد. [5]
مشارطه، پیش نیاز مراقبه
مشارطه نخستین مقام و قبل از مراقبه است. [6] در زمان
انجام مشارطه، بهتر است که این عمل بعد از نماز صبح باشد [7] و روش انجام مشارطه
آن است که با خود شرط کند که بر خلاف فرموده خداوند رفتار نکند [8] و سزاوار است
که نفس را به ملاحظه و تدبر در عاقبت هر کاری که در آن شبانه روز میخواهد بکند سفارش
نماید و این عمده سفارشها و بالاترین آنهاست.
روش انجام مراقبه
مراقبت را باید در دو بُعد انجام داد:
الف)مراقبه قبل از شروع در عمل: عبارت از آن است که پیش
از عمل بنگرد آنچه را تصمیم به انجامش گرفته است، به خاطر خداوند است یا برای هوای
نفس و پیروی از شیطان و باید در اینجا تأمل کند تا به مدد انوار حق، مطلب بر او روشن
گردد. اگر عمل برای خداست آن را انجام دهد و اگر برای غیر اوست از آن دست باز
دارد. [9] همانطور که امام صادق علیه السلام میفرماید: از شدیدترین کارها بر مردم
یاد خدا در نزد حلال و حرام اوست که اگر طاعتی پیش آمد به آن عمل کند و اگر در
معرض گناهی افتاد از آن بپرهیزد. [10]
درجات مراقبه
مراقبه معنای عامّی است و به اختلاف مقامات و درجات و
منازل سالک تفاوت میکند. در ابتدای امر سلوک، مراقبه عبارتست از آنکه از آنچه
به درد دین و دنیای او نمیخورد اجتناب کند و از امور بیهوده و غیر ضروری دوری
گزیند و سعی کند تا خلاف رضای خدا در گفتار و کردار از او صادر نگردد، ولی کمکم این
مراقبه شدّت یافته و درجه به درجه بالا میرود. گاهی مراقبه عبارت است از توجّه به
سکوت خود و گاهی به نفس خود و گاهی به بالاتر از آن مثل حقیقت اسماء و صفات کلّیّه
الهیّه. [12]
از منظر اخلاق عملی، درجات مراقبه دارای چهار مرتبه است:[16]
۲. انجام همه کارها برای رضای خدا و دوری از اموری که لهو و لعب
نامیده میشود.
۳. پیوسته ناظر خود دیدن پروردگار جهان، که در اثر آن سالک کمکم
اذعان و اعتراف مینماید که خدای متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات
است.
۴. حاضر و ناظر دیدن خداو مشاهدهی جمال الهی به طور اجمال.
پی نوشت ها:
۱. أوصاف الأشراف، خواجه نصیر طوسی، ص۳۹.
2. أسرار الصلاة، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص۵۱.
3. چهل حدیث، روحالله خمینی، ص۹.
4. رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، سید محمدمهدی بحرالعلوم، ص۱۱۴.
5. رسالة لُبّ اللباب فی سیر و سلوک أولی الألباب، سیدمحمّدحسین حسینی طهرانی، ص۱۱۴.
6. علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ملامحمدمهدی نراقی، سیدجلال الدین مجتبوی، ج۳، ص۱۲۷.
7. علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ملامحمدمهدی نراقی، سیدجلال الدین مجتبوی، ج۳، ص۱۲۴-۱۲۵.
8. چهل حدیث، روحالله خمینی، ص۹.
9.راه روشن(ترجمه المحجة البیضاء)، فیض کاشانی، ترجمه سید محمد صادق عارف، ج۸، ص۱۹۵.
10.تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، محمد بن حسن بن علی حرّ عاملی، ج۱۵، ص۲۵۲.
11.راه روشن(ترجمه المحجة البیضاء)، فیض کاشانی، سید محمد صادق عارف، ج۸، ص۲۰۱.
12.رسالة لُبّ اللباب فی سیر و سلوک أولی الألباب، سیدمحمّدحسین حسینی طهرانی، ص ۱۱۳-۱۱۴.
13.رسالة لُبّ اللباب فی سیر و سلوک أولی الألباب، سیدمحمّدحسین حسینی طهرانی، ص ۳۰-۳۱.
14.علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ملامحمدمهدی نراقی، سیدجلال الدین مجتبوی، ج۳، ص۱۲۸.
15.علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ملامحمدمهدی نراقی، سیدجلال الدین مجتبوی، ج۳، ص۱۲۸.
16.رسالة لُبّ اللباب فی سیر و سلوک أولی الألباب، سیدمحمّدحسین حسینی طهرانی، ص۱۴۴
منبع:جام211008