۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۱۹
عقیق:آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در سلسله جلسات هفتگی"شرح خطبه حضرت زهرا(س)" در جلسه اول، با بیان سرفصل برخی از مباحثی که پیش از ورود به این خطبه باید به آن پرداخته شود، به دو سر فصل مهمِ «تبیین میدان، موضوع و گستره درگیری حضرت زهرا (س)» و نیز شناخت درست از عظمتِ شخصیت این بانو اشاره کرد و گفت: تفسیر فعل معصوم باید در بستر تحلیل شخصیت و عظمت ایشان واقع شود.
وی در ادامه مروری بر فرازهای اصلی این خطبه داشت و توجه به ارتباط فرازها را برای فهم جامع خطبه، لازم شمرد و اظهار داشت: در تحلیل خطبه، گاهی فقط به جملات و یا فرازها توجه میشود، ولی گاهی روابط فرازها نیز در نظر گرفته میشود.
آیتالله میرباقری عنوان کرد: حضرت زهرا(س) در میان صحنه درگیری و در متن یک امتحان بزرگ، خدا را حمد میکنند. این حمد چه معنایی دارد؟ آیا این حمد، یک حمد معمولی و از باب عادت است و یا اینکه حضرت زهرا (س) در متن این بلا، جمال صنع الهی را میبینند و با توصیفی که از توحید دارند، مبنای درگیری با جبهه کفر را که به منزله پیش فرض این درگیری است بیان میکنند.
وی درباره سایر فرازهای خطبه این گونه توضیح داد: بعثت رسول خدا، دین و شریعت در عبارتهای بعدی این خطبه تحلیل میشود و در ادامه حضرت زهرا متذکر این نکته میشوند که مقام خلافت، چیزی نیست که با قرارداد اجتماعی ایجاد شود بلکه کسانی میتوانند سکانداری کنند که در این میدان ایستاده، فداکاری کرده و اهل این میدان هستند.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی یکی از مطالب مهم در این خطبه را انتساب حضرت زهرا به رسول خدا و استشهاد این بانوی بزرگوار براین مسأله برمی شمارد و ابراز میدارد: بر اساس قرائن تاریخی، دشمنان حتی در صدد نفی انتساب حضرت به رسول بودند که در این خطبه حضرت این نقشه را برای همیشه خنثی میکند.
وی یادآور شد: بررسی خطبه حضرت زهرا(س) از دو زاویه صورت میگیرد، زاویه اول مقدمات بیرون خطبه است که در تحلیل خطبه تأثیر دارد و شامل دو نکته میشود اولا میدان درگیریای که حضرت به آن ورود کردند و دیگری، شخصیت این بانوی مکرم است. این دو نکته از اعتقادات کلامی ما و از پیش فرض های بحث است؛ نه آن که ما بررسی این مسأله را از گزارههای تاریخ بخواهیم.
آیتالله میرباقری در ادامه به تبیین تفصیلی و جامعی از «میدان، موضوع و گستره» مبارزه حضرت زهرا(س) پرداخت و با شرح آیاتی از سوره نور و مروری بر حدیث «عقل و جهل» تأکید کرد: موضوع اصلی این منازعه «طاعت و عصیان» است و نباید آن را از این سطح تنزل داد. میدان درگیری جریان نور و ظلمت است. منشأ اصلی جریان نور، رسول مکرم اسلام است و جریان ظلمت در صدد است تا این نور را خاموش کند و البته خدای متعال، نه تنها اجازه خاموش کردن این نور را نمیدهد بلکه آن را که به نور امام تفسیر شده است، به اتمام میرساند.
وی با بیان اینکه نبی اکرم و اهل بیت علیهمالسلام مثل نور الهی هستند که در این عالم تنزل یافتهاند، تصریح کرد: در این عالم، دو سیر وجود دارد. یکی سیر در وادی نور و دیگری سیر در وادی ظلمات است. ائمه حق دعوت به نور میکنند و اولیای کفر در صددند تا عباد را به وادی ظلمت ببرند. پس منازعه اصلی این است که در سرنوشت بشر چه چیزی باید حاکم شود؛ سیر در وادی نور یا سیر در ظلمات؟
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به آیه 35 سوره مبارکه نور گفت: سیر در وادی نور با مشکات واقع میشود و مشکات در آیه نور، به حضرت زهرا(س)، تفسیر شده است که مثل نور الهی است. ایشان مشکاتی هستند که هم نور ائمه و هم قرآن در آن تنزل پیدا کرده است. همان طور که لیلةالقدر نیز به حضرت زهرا(س) تفسیر شده است.
وی درباره حدیث عقل و جهل و مبتنی بر آن، اساس درگیری نور و ظلمت توضیح داد و گفت: میتوان درگیری را به درگیری نبی اکرم و اولیای کفر معنا میکنند؛ خُلق کریمه را خدای متعال، ابتدائاً به نبی اکرم دادهاند. تولی، موجب ظهور اخلاق حمیده در آنها و تبری از ابلیس، مانع نفوذ شیطان در مملکت آنها می شود. چرا که همان طور که نبی اکرم اساس اخلاق حمیده است، اولیای کفر نیز اساس اخلاق رذیلهاند.
آیتالله میرباقری نسبت نبی اکرم با جبهه کفر را به طاعت و عصیان تحلیل میکند و ضمن عظیم شمردن دامنه درگیری در این خصوص تصریح کرد: همه انبیا، جنود نبی اکرم و فرماندهان ایشان هستند، همان طور که فراعنه جنود ابلیساند. در نقطهای که این درگیری به اوج خود میرسد، شخص نبی اکرم به میدان میآیند و لباس بشر به تن میکنند؛ همان گونه که محور کفر نیز به میدان میآید و از همین رو است که رسول خدا در این زمان باید شب قدر خود را در مقابل دولت باطل به میدان بیاورند. لذا حضرت زهرا(س) در این زمان خاص، لباس بشر به تن پوشیدهاند و آمدهاند.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی به بررسی نقش ابتلای حضرت فاطمه(س) و تحمل ایشان در درگیری حبهه حق با باطل پرداخت و اظهار داشت: ابتلای حضرت زهرا، طریق سیر همه عالم به سوی قرب است و همه عالم متناسب با قدر خودشان با این بلا به طرف قرب سیر می کنند. بلای خدای متعال نسبت به جبهه مؤمنین برای تطهیر است. البته کسی که طریق شفاعت است، بلای او برای تطهر همه امت است. همان طور که در سوره فتح، بر اساس روایات ذیل این سوره، فتح مبین رسول خدا موجب تطهیر و غفران مؤمنین شمرده شده است و همان طور که بسیاری از بلاهای معصومین برای شست و شوی محبین است. نتیجه عهد حضرت زهرا و تحمل ایشان، شفاعت است. مقام «ام ابیها» که به حضرت داده شده، مقام بسیار بالایی است که اشاره به همین مطلب دارد. البته بلای ایشان، بلای نبی اکرم نیز هست. اگر تحمل رسول خدا در تنزل قرآن و ولایت نبود، اساساَ درهای غیب باز نمیشد.
وی با اشاره به ابتدای زیارتنامه حضرت زهرا و امتحان و ابتلای ایشان در عوالم قبل عنوان کرد: حضرت عهدی بستند و به این عالم آمدند تا به عهد خویش عمل کنند و این کار را هم انجام دادند. صبر بر مصیبت ایشان نیز با پذیرش ولایت و تصدیق، ممکن است.
آیتالله میرباقری در ادامه افزود: آنچه حجابها را بر میدارد ریاضات ما نیست بلکه درگیری شخص رسول خدا است. چنان که وقتی پیامبر خدا در رؤیا دیدند که از منبر ایشان، امت را به قهقرا برمیگردانند؛ ایشان با این بلا، حجت را بر امت تمام کردند. حضرت در مقابل جبهه ابلیس ایستادند و راه را برای هدایت گشودند. در این درگیری دختر پیامبر، بار سختیها و بلاها را برای برداشتن حجابها به دوش کشیده است.
وی خاطرنشان کرد: تسلیم به حضرت زهرا یعنی در این درگیری انسان تابع ایشان باشد. رسیدن به هدایت، بدون حضرت زهرا ممکن نیست و این بانو، با بلای خودشان، همه محبین را نورانی کردهاند. اگر کسی تصدیق کرد که همه افعال ایشان، برابر بندگی خدا است، با حضرت عبور میکند ولی کسی که ایشان را تصدیق نمیکند و در این درگیری در جبهه حضرت وارد نمیشود؛ خودش نمیتواند در مقابل ابلیس بایستد. چنان که در فراز اول زیارتنامه این بانو، خطاب به ایشان عرض می کنیم «کسی که شما را تصدیق کرد می تواند خودش را به توحید و تطهیر بشارت دهد.» حضرت زهرا(س) در این صف بندی، «رضا، غضب، تبری و سخطی» دارند که باید در همه این حالات، تابع ایشان باشیم.
منبع:فارس