عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۲۷۰
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۱ - ۱۴:۲۶

 

جز بر آن تیغ دو ابروی تو سر نفروشم

غرقه ی درد ولی زخم جگر نفروشم

 

زندگی بی نمک روضه ی تو شیرین نیست

 نمک شور تو بر کوه شکر نفروشم

 

دل به شب های عزاداری تو خوش کردم

خرقه ی مشکی خود را به سحر نفروشم

 

 گریه آباد شدم خانه ات آباد حسین

 به دو صد در و گهر دیده ی تر نفروشم

 

دست هایم عوض کرببلا می ارزد

ببریدش که پرم را به ضرر نفروشم

 

وقت پرپر رقص طرب خواهم کرد

دست را میدهم و باده طلب خواهم کرد

 

پرشکسته به تمنای چمن می آیم

آخر الامر به دیدارت تو من می آیم

 

گرچه قسمت نشده تا به حضورت برسم

عطر سیبم که گه از سوی قرن می آیم

 

وقت رجعت که سر از خاک برون می آری

بی کفن سوی تو من پاره کفن می آیم

 

آنقدر در وسط روضه زبان می گیرم

 لال هم گر که بمیرم به سخن می آیم

 

 باز از آن چه که آمد سر تو میگویم

باز از غارت انگشتر تو می گویم

 

محسن حنیفی(تهران)

                              .

 

 

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
محسن پاشایی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۵
1
0
" به دو صد در و گهر دیده ی تر نفروشم" صحیح است.
بهمن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۷
0
2
من آقای حنیفی رو میشناسم شعراش حرف نداره
جانم فدای مادرم زهرا س
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۵
0
0
عالی بود ممنون
دلگیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۶
0
0
شاعر خوب
اما تو رفاقت بی معرفت...
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین