عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۲۶۸۴
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۹
بی شک معاویة بن ابی سفیان و عبیدالله بن زیاد از جمله خود مختارترین و سفاک ترین حاکمان عصر حیات امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بوده و با انجام جنایاتی تاسف بار، کارنامه ی خویش را سیاه تر نمودند، اما جالب است بدانید این افراد در عالم برزخ و پس از مرگ دارای حالتی عجیب بوده اند.

عقیق: درباره ی چگونگی نحوه ی عذاب معاویه از امام صادق(ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: روزی همراه پدرم در ببابان «عُشفان» (نزدیک مکه) سوار بر استر، حرکت می کردیم، ناگهان استر رَم کرد، به پیش نگاه کردیم دیدیم زنجیری به گردن مردی بسته اند، و آن طرف زنجیر در دست مرد دیگری است، و او را می کشاند، آن مردی که زنجیر در گردنش بود، به پدرم عرض کرد: «به من آب بیاشام».
آن مردی که او را با زنجیر می کشید، به پدرم گفت: «آب به این مرد نرسان، خدا به او آب نرساند»
من به پدرم گفتم: «این مرد تشنه با این حال، کیست؟»
فرمود: این معاویه است که در عالم برزخ عذاب می شود.

در ماجرای قیام مختار که در سال 66 و 67 هجری قمری واقع شد، «عبیدالله بن زیاد» در کنار شهر موصل به دست ابراهیم بن مالک اشتر، کشته شد، ابراهیم سرهای بریده ابن زیاد و سران دشمن را برای مختار فرستاد، مختار در این هنگام غذا می خورد که سرهای بریده دشمنان را کنار مسند مختار به زمین ریختند. در این هنگام دیدند مار سفیدی در میان سرها پیدا شد و وارد سوراخ بینی ابن زیاد شد و از سوراخ گوش او بیرون آمد، و از سوراخ گوش او وارد گردید و از سوراخ بینی او بیرون آمد، و این عمل چندین بار تکرار گردید.
مختار پس از صرف غذا برخاست با کفشی که در پایش بود به صورت نحس ابن زیاد زد، سپس کفشش را نزد غلامش انداخت و گفت: «این کفش را بشوی که آن را بر صورت کافر نجس نهادم».
مختار سرهای نحس دشمنان را برای محمد حنفیّه در حجاز فرستاد، محمد حنفیّه سر ابن زیاد را نزد امام سجاد (ع) فرستاد، امام سجاد در آن وقت، غذا می خورد، فرمود: روزی سر مقدس پدرم را نزد ابن زیاد آوردند، او غذا می خورد، عرض کردم: خدایا مرا نمیران تا اینکه سر بریده ابن زیاد را در کنار سفره ام که غذا می خورم بنگرم، حمد و سپاس خدا را که دعایم را اکنون به استجابت رسانیده است.
نکته قابل توجه اینکه مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی می نویسد: آن مار، مکرر از بینی ابن زیاد وارد می شد و از گوش او بیرون می آمد، و تماشاچیان می گفتند: قََد جائت قَد جائت: «مار باز آمد، مار باز آمد» و می نویسد: همان هنگام که ابن زیاد در مجلس خود با چوب خیزران مکرر بر لب و دندان امام حسین (ع) می زد، شاید بر اساس تجسم اعمال، همان چوب خیزران (در عالم برزخ) به صورت مار درآمده و مکرر از بینی او وارد می شده و از سوراخ گوش او بیرون می آمده، تا در همین دنیا، مردم مجازات ننگینش را ببینند.


پی نوشت ها:
1- منتهی الآمال، ج1: 299.
2- بحارالانوار، ج6: 248؛ 45: 334- 336.
3- عالم برزخ در چند قدمی ما: 172- 175.

منبع:قدس

211008

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
مهرداد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۵
0
0
معاویه وابن زیاد که تکلیفشان معلوم است چون اصلا ایمان نداشتند از به اصتلاح ابمان داران فعلی بپرسید که چه شود؟؟؟
محمدرضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۵:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
0
0
هااااااااااا هههههههههاااا ههههههههههههاااااااا دست خدا درد نکنه حال کردیم چاکرتیم خدا.البته فضولی نباشه کم نیست براشون
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین