عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۲۳۰۴
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۷:۰۲
تهران - علامه سید محمد تقی مقدم از ذوق و قریحه شعری بالایی برخوردار بود ، او به دلیل تکلیف و رسالتی که بر دوش داشت تمامی ذوق شاعری را هم در خدمت به اسلام و مسلمین بکار می گرفت .

عقیق:علامه مقدم گرچه از نوجوانی ذوق شعری داشت اما شاعر هزاران بیت شدن ، آن هم بدون داشتن استاد شاید ریشه در نجف اشرف داشت ،کافی بود مصراع اول در ذهن وی شکل بگیرد ، قلم را روی کاغذ می گذاشت و پشت سر هم می نوشت ، در مدت کوتاه چندین بیت می سرود و معمولا برای یکی از پسرها می خواند تا شعر را مرور کند.
  درآن قطره نورانی علمی که از باب مدینه العلم به جانش نشسته بود، همراه معارف، ذوق و قریحه و فن شعر هم بود. علمی که از امیر الکلام و صاحب نهج البلاغه برسد، باید هم چنین باشد.
در زندگی علاه مقدم تنها یک کلمه معنا داشت و آن هم ادای تکلیف و خدمت به اسلام بود ،اگر ذوق و قریحه شاعری هم بوده ، در خدمت به اسلام و مسلمین بود.
در بین کتا بهای تالیفی حاج سید محمدتقی مقدم، چند کتاب در حوزه شعر سروده شده است .
تعلیم قواعد عربی به شعر فارسی: مشتمل بر بیش از سه هزار بیت که بیشتر آنها در آموزش علم نحو است.
مناجا تنامه ، ترکیبی است از زیباترین مناجات های روایت شده از ائمه معصومین (ع) و اشعاری در مناجات و دعا از مولف.
هشت باغ بهشت که در موضوعات متنوع شعر دارد، از موعظه و دعا تا بیان احادیث، ترجمه رساله حقوق امام سجاد به شعر، تاریخ، شیطان شناسی و فال.
دیوان دو جلدی مقدم در بیان معارف اسامی، اصول و فروع دین، مسائل تاریخی و اجتماعی اسلام و پند و نصیحت.
نغمه های مقدم کتابی که در رسای معصومین (ع) است و در آن از اشعار دیگران هم آمده که شامل مدح، مولودی، سرود، مرثیه، نوحه است.
زمان شعر گفتن علامه مقدم ، معمولا شب ها بود و در همان موضوعی که طی روز روی آن کار می کرد ، شعر می گفت. برای مثال اگر در موضوع فلسفه، برای تالیف کتاب فلسفه و حکمت تشیع با جهانشناسی برای جواب دادن به افکار الحادی بود، همین معارف و مطالب را به زبان شعر درمی آورد، همچنین در موضوعات دیگر از قبیل توحید، معاد، بیان احادیث اخلاقی. در میان این اشعار، گاهی معارف بلند و حتی پیچیده مطرح می شود مانند اشعاری که در توحید و براهین آن آمده است:
زمانی دیگر که ذوق و قریحه مرحوم مقدم جلوه می کرد، در مناسبت های مذهبی بود. چند روز مانده به هر مناسبتی، از اعیاد و موالید و یا ایام ماتم آل الله ،وی برای سرودن شعر و سرود و نوحه وقت می گذاشت ، اما کار به همین جا ختم نمی شد، در مورد سرودها، در ایامی همچون عید غدیر، نیمه شعبان و تولد امام رضا(ع) سبک و آهنگ سرودها را می ساخت و معمولا در مجالسی که برپا می کرد، می خواند.
مرحوم مقدم تعدادی از مداحان خوش صدا را دعوت می کرد و سرود جدیدی که ساخته بود را با آنها می خواند. صدایش را ضبط میکرد و این نوار در جشن های مختلف و چراغانی ها پخش می شد.

نمونه های از این سرودها:

دلا عید غدیر آمد، نویدی بر زمین آمد علی در عالم هستی، خدا را جانشین آمد
ولی و والیِ سرمد، خدیو ملک دین آمد علی از امر ذات حق، امیرالمومنین آمد
بروز هجده ذیحج، جهان پیر برنا شد همه اسرار ما فیها، ز امر حق هویدا شد

نزدیک به ایام محرم و صفر ، چند تن از علما و مداحان معروف مشهد همچون آقایان توحیدی، هنرور، واحدی، موسویان، برهانی به سراغ حاج آقا می آمدند تا اشعار و نوحه های جدید ایشان را برای مجالس خود بگیرند. حاج آقا مقدم معمولا چندین شعر جدید برایشان داشت. بعضی مداحان شهرستانی وی را می شناختند ، هر وقت به مشهد مشرف می شدند سری به ایشان می زدند و شعری می گرفتند مانند آقای شرف اصفهانی .

نمونه ای از نوحه های سروده شده برای روز عاشورا
امروز در این سرزمین، آشوب و غوغا میشود از خون آل مصطفی، این دشت رعنا میشود
از همت والای من، اسلام احیا میشود کفر و نفاق حق نما، یکباره رسوا میشود
قربان راه حق کنم، اهل و عیال خویش را حکم شفاعت از خدا، امروز امضا میشود


چند نمونه از اشعار وی در مدح ائمه معصومین (ع) همه گیر شدند و امروز در ذهن اکثر محبان اهل بیت (ع) آشنا هستند؛ مانند شعر زیبایی که در ایام جوانی در فراق حضرت صاحب الامر (عج) سرودند و بارها و بارها خوانده شده است.

ای طبیب دردمندان، خسرو خوبان کجایی ای شفابخش دل مجروح بیماران کجایی
ظلم و جور و جهل و کین یکباره عالم را گرفته ظالمان جولان دهند ای مصلح دوران کجایی
دشمنان شاد و عزیزان خوار و قرآن مانده بی کس یا معز الاولیا ای حامی قرآن کجایی
صبح امید محبان از غمت شام سیه شد شمع دل افروز در شام سیه روزان کجایی
دیده ها در انتظارت شد سفید ای نور چشمان قلبها خون شد ز هجرت ای مه تابان کجایی
چون بیایی خاک پایت سرمه چشمم نمایم رخ نهم بر مقدمت ای روح بخش جان کجایی
رفت از کف صبر از دل تاب تا آندم که آید بوی پیرهن ز مصر ای یوسف کنعان کجایی


وقتی یک عالم فاضل سرود و نوحه بسازد کارکرد این اشعار متفاوت می شود. این ذکرها و این دم ها جنبه های سازندگی و اخلاقی و اجتماعی پیدا می کنند، همانطور که این مساله در مورد حاج آقای مقدم اتفاق افتاد. هر کدام از این سرودها و نوحه ها که در کتاب نغمه های مقدم آمده اند در زمان خود و در هنگام اجرا، اثرگذاری فرهنگی داشته اند.
آقای فاضل از همسایگان قدیمی و پامنبری های حاج آقا نقل می کنند:
در روز شهادت امام کاظم (ع) در سال 43 حاج آقای مقدم طبق معمول دسته عزاداری راه انداخت. هیات از مقابل مدرسه علمیه سلیمان خان با جمعیت بالا به راه افتاد و آقایان طلبه ها هم همراه شدند. حاج آقا این دودمه را برای هیات درست کرده بودند و جمعیت با صدای بلند جواب می دادند:

غل و زنجیر کین گردن شیران بود کنج زندان کین جای دلیران بود
این بود شعارم، باشد افتخارم وا اماما، وا شهیدا
گرچه من در قفس از نفس افتاده ام درس آزادگی به شیعیان داده ام
این بود شعارم، باشد افتخارم وا اماما، وا شهیدا


آن روزها ورود دسته ها به بازار ممنوع بود و از سر راه حمام شاه همه را مجبور می کردند که از خیابان بروند. اما حاج آقا پرچم سبزی که اسم انجمن انصار فاطمی روی آن بود، دادند به من. آن روزها شاید حدود دوازده، سیزده سالم بود. گفتند فاضل پرچم را بگیر جلوی جمعیت برو داخل بازار که همه دنبالت بیایند و همین هم شد.
بازار سرپوشیده بود و صدای جمعیت داخلش می پیچید و بلندتر می شد. به وسط بازار که رسیدیم، حاج آقا گفتند حالا آخر دودمه ها به جای وا اماما واشهیدا، بگویید واخمینی، واخمینی. و کمتر از یک ماه بعد از تبعید امام در سال 43 ، صدای واخمینی واخمینی در بازار مشهد پیچید.
سرعت شعر گفتن حاج آقا بسیار بالا بود، گاهی افرادی از نزدیکان و دوستان می آمدند و از ایشان تقاضای شعری می کردند. ساعتی بعد شعر را می گرفتند و می رفتند. در کتاب نغمه های مقدم چند نمونه از این اشعار آمده و اتفاقا در ماه های آخر عمر ایشان، همین داستان پیش آمد.
صبیه حاج آقا به پدر می گویند که ما مجموعه ای داریم به نام مکتب حضرت خدیجه (س) چند وقت است دنبال شعری زیبا در مورد آن حضرت می گردیم. اما هیچ کجا پیدا نکردیم. حاج آقا در حال کسالت و بیماری قلم و کاغذی طلب می کنند و ساعتی بعد آخرین شعرش در مدح بانوی بزرگوار اسلام حضرت خدیج (ع) را به دخترش می دهد.

نیست زنی در جهان مثال خدیجه در شرف و عقل و در کمال خدیجه
اشرف اعراب مکه، بانوی بطحا کعبه عبادت گه و وصال خدیجه
معرفت و طاعتش به ذات الهی ذکر و دعا سجده بوده حال خدیجه
همسر ختم رسل، حبیبه داور طعنه به حوران زند جمال خدیجه
گرچه به سعی نبی به پا شده اسلام رونق دین شد ز بذل مال خدیجه
دافع دشمن بد از وجود پیمبر در همه جا، ای خوشا به حال خدیجه
بهر هور از وی بدند مسلم و کافر بوده فزون کثرت عیال خدیجه
دشمنی قوم و ظلم ها به پیمبر بوده همه باعث مال خدیجه
کرده فدای رسول هستی خود را دین شده ترویج از مقال خدیجه
مادر اسلام و دین و حامی قرآن هیچ زنی نیست در قبال خدیجه
دختر او فاطمه شفیعه محشر کرده فزون بر زنان جلال خدیجه
مسکن او مکه بود قبله اسلام معبد او کعبه بد ظلال خدیجه
خدمت پیغمبر و رضای خداوند بوده شب و روز اشتغال خدیجه
داده خداوند به او سلام و بشارت جنت اعلا بود حلال خدیجه
این همه جاه و جال و عزت و رفعت داده به او حی ذوالجلال خدیجه
گشته قلم قاصر از بیان مقامش جلوه اسلام گشته از فعال خدیجه
با کمک ایزدی سروده (مقدم) شمه ای از جلال و در خصال خدیجه


منبع:ایرنا

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین