۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۲۲
عقیق: معمولاً
مسلمانان و به ويژه شيعيان، به غير خدا سوگند ياد مى كنند، آيا چنين سوگندى جايز
است؟
حضرت
آیت الله العظمی سبحانی به این پرسش این گونه پاسخ داده است:
پاسخ :در
مقام فصل خصومت و قضاوت، جز سوگند به خدا، چيزى كارساز نيست. فقط سوگند به خدا و
اسماى حسناى او مى تواند منكر را تبرئه كند، و اما در غير اين مقام، قرآن مجيد،
قريب 40 سوگند به غير خدا دارد، و هدف از سوگندهاى قرآن يكى از دو چيز است:
.1سوگند به خورشيد و ماه و شب و روز در سوره«الشمس» براى
راهنمايى انسان به رموز آفرينش و عظمت آن در اين دو موجود است. خدا با اين
سوگندهاى متوالى در انسان، ايجاد انگيزه كرده كه با پى گيرى با عظمت خلقت، آشنا
شود. به همين سبب، در جاى ديگر مى فرمايد:
)الذين يذكرون الله قياماً وقعوداً وعلى جنوبهم ويتفكرون فى
خلق السموات والأرض... ). [[205
»همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آنگاه كه بر
پهلو خوابيده اند، ياد مى كنند; و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند....«.
.2سوگند به موجودى غير خدا به خاطر تكريم و تقديس او، چنان
كه مى فرمايد:
)لعمرك إنّهم لفى سكرتهم يعمهون ). [206]
»به جان تو سوگند، اينها در مستى خود سرگردانند!»
خدا
در اين آيه، به جان پيامبر، سوگند مى خورد، اگر واقعاً سوگند به غير خدا آن هم به
منظور اظهار قداست و كرامت چيزى، حرام يا قبيح و زشت بود، چرا خدا خود به اين كار
دست مى زند؟ قرآن كتاب هدايت است نه ضلالت. بنابراين، سوگند خوردن به امامان و
انبيا، نوعى اظهار كرامت و قداست و پاكى آنهاست، علاوه بر اين، يك نوع اظهار علاقه
به اين انسانهاى كامل است.
شگفت
اينجاست كه وهابيان كه سوگند به غير خدا را تجويز نمى كنند، ولى در صحيح مسلم مى
خوانند كه پيامبر بارها به جان پدر كسى سوگند خورده است، اينك متن روايات:
.1مسلم در صحيح خود نقل مى كند كه:
»جاء رجل إلى النبي فقال: يا رسول الله، أيّ الصدقة أعظم
أجراً؟
فقال:
أما وأبيك لتنبأنّه، أن تصدِّق وأنت صحيح شحيح، تَخشى الفقر وتأمل البقاء». [207]
»مردى حضور پيامبر(ص) آمد و گفت: اى
پيامبر خدا، پاداش كدام صدقه بزرگتر است؟
فرمود: سوگند
به پدرت از آن آگاه مى شوى و آن اين كه صدقه دهى در حالى كه سالم هستى و به آن حرص
دارى، از فقر مى ترسى و به فكر زيستن در آينده هستى».
.2مسلم در صحيح خود نقل مى كند كه:
»جاء رجل إلى رسول الله ـ من نجد ـ يسأل عن الإسلام، فقال
رسول الله (ص) :خمس صلوات فى اليوم والليل.
فقال:
هل عليّ غيرهنّ؟ قال:لا... إلاّ أن تطوع، وصيام شهر رمضان.
فقال:
هل عليّ غيره؟
قال:
لا... إلاّ أن تطوع، وذكر له رسول الله الزكاة.
فقال
الرجل: هل عليّ غيره؟ قال: لا... إلاّ أن تُطوّع. فأدبر الرجل وهو يقول: والله
لا أزيد على هذا ولا أنقص منه. فقال رسول الله(ص)) : أفلح
ـ و أبيه ـ إن صدق. أو قال: دخل الجنة ـ وأبيه ـ إن صدق. [208]
»مردى از اهل نجد به حضور پيامبر(ص) رسيد
و از اسلام سؤالاتى نمود، پيامبر(ص) فرمود پايه هاى اسلام امور
زير است:
الف.
پنج نماز در روز و شب، مرد نجدى گفت: آيا غير از اينها باز نمازهايى هست؟
فرمود:
بلى! به طور مستحب.
ب.
روزه ماه رمضان، آن مرد پرسيد، غير از آن باز روزه اى هست؟
فرمود:
به طور مستحب.
ج.
زكات، آن شخص پرسيد آيا زكات ديگرى هست؟
فرمود:
به طور مستحب.
آن
مرد حضور پيامبر را ترك كرد در حالى كه مى گفت نه كم مى كنم و نه زياد.
پيامبر(ص) بر پدر وى سوگند ياد كرد و گفت: سوگند به پدرش رستگار مى شود، اگر
راست بگويد.
يا
فرمود: به پدرش سوگند كه اگر راست بگويد وارد بهشت مى شود«.