۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۰ : ۱۷
عقیق: بر اساس برهان عقلی امام عصر (عج) از سوی خدا برای تشکیل حکومت اسلامی منصوب شده است. حال با توجه به نصب امام معصوم، چه ضرورتی دارد که فقیهان نیز منصوب باشند و دیگر این که با توجه به غیر معصوم بودن فقیهان، در مواردی خطای آنان در مقام علم و عمل قطعی است؛ بنابراین مخالف علم و عمل امام عصر (عج) خواهد بود؛ حال آیا وجود دو نصب و دو منصوب که گاه در علم و عمل ناسازگارند، عقلا ممکن است؟" پاسخ این سوال را از کتاب نسیم اندیشه اثر آیت الله جوادی آملی بررسی می کنیم:
در
زمان حضور و ظهور امام عصر (عج) که زمین را از عدل و قسط پر می کنند، جایی برای
تصدی فقیهان نیست؛ مگر آن که خود آن حضرت (عج) فقیهان را در سمت هایی از دولت
کریمه خود منصوب فرمایند که سخن دیگری است. ایشان در زمان غیبت صغرا، خود چند نفر
را به عنوان نایب خاص تعیین کردند، از این رو در زمان غیبت کبرا نیز اگر
فقیهان را به این امر منصوب کنند، چون خود حضور و ظهور ندارند، نه تنها امری ممکن
نیست، بلکه لازم نیز هست زیرا شئون امامت و رهبری نباید بر زمین بماند.
از
طرفی چون امام معصوم (ع) بدون دستور خدا کاری انجام نمی دهد، پس اگر امام معصوم
(ع) فقیه جامع الشرایط را نصب فرمودند، معلوم می شود که نصب آن فقیه از سوی خدا
بوده است. باید توجه داشت که ولایت فقیهان جامع الشرایط در عصر غیبت در عرض ولایت
معصوم نیست بلکه در طول ولایت ایشان است.
درباره این
سخن که وجود دو منصوب معصوم و غیر معصوم مشکلی ایجاد می کند، باید گفت که امیر
المومنان (ع) نیز مالک اشتر را برای ولایت مصر منصوب کردند یا حضرت حجت (عج) نواب
چهارگانه داشتند. به طور کلی این امری رایج در بین معصومان (ع) بوده است.
به
هر حال در مساله مرجعیت و قضا نیز همین اشکال مطرح است و وجود خطا به نحو اجمال
قطعی است، زیرا اختلاف تباینی در فتوا یا قضا نشانه خطای یکی از آنها خواهد
بود. بنابراین
اگر چه فقیهان گاهی خطا می کنند ولی کسی در منصوب بودن آنان برای افتا یا قضا بحثی
ندارد.
اگر ولایت فقیه صبغه ی کلامی دارد، آیا
متعلقات بحث ولایت فقیه مانند کیفیت نصب فقیهان، شرایط ولی فقیه، مطلقه بودن
اختیارات و ... نیز با دلیل عقلی و کلامی اثبات می شود یا برخی آن ها با دلایل
لفظی و نقلی قابل اثبات هستند؟
مساله ولایت فقیه گاهی با دلیل عقلی صرف و گاهی با دلیل
نقلی محض و زمانی با دلیل ملفّق از عقل و نقل اثبات می شود. اصل لزوم رهبری در
محور مکتب و آنچه مورد نیاز نظام است، با دلیل عقلی و کلامی ثابت می شود و چون
دلیل عقلی لبّی است و ممکن است اطلاق نداشته باشد، شاید نتواند همه خصوصیاتش
را در مسائل جزیی ثابت کند. از بحث ولایت فقیه هر چه به اصل نظام باز گردد، زیر
مجموعه همان دلیل لبّی است و اگر به اصل نظام باز نگردد، شاید اطلاقات ادله ی
لفظی آن را ثابت کند.
شایان
توجه است که عبارات "ممکن است" یا "شاید" که در پاسخ آمده است
به خصوصیاتی جانبی دلیل عقلی و کلامی مربوط است وگرنه اصل دلالت عقلی و کلامی بر
ولایت فقیه تام است ولی چون چنین دلیلی لفظ ندارد، فاقد اطلاق است و برای تامین
جهات مشکوک آن باید از اطلاق دلیل های لفظی استمداد جست.