۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۸ : ۱۳
عقیق: دهم
ربیع الثانی مصادف با روز وفات حضرت فاطمه معصومه(س) است. برای درک بیشتر و بهتر
وجود مقدس آن بانوی بزرگوار لازم است نگاهی عمیق و جزئی در سیره زندگی آن حضرت
داشته باشیم تا نکات و درس های لازم را فراگیریم. یکی از نکات با اهمیت زندگی
ایشان که به دلیل حرمت وجود نازنین این بانوی بزرگوار کمتر بدان پرداخته می شود
این است که حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند. حال سؤال این است که علت یا
علت های اساسی این کار چیست؟ و اساساً چه پیامهایی برای ما دارد؟
در
روایات و تحلیل ها اینطور آمده که کفو مناسب آن حضرت وجود نداشته است. حال اگر
معنای ازدواج نکردن ایشان را از این منظر به طور عمیق درک کنیم نکات کلیدی پیرامون
ازدواج و همسر گزینی دریابیم.
با
تاملی در ازدواج ائمه در می یابیم که هیچ یک از مردان اولیا الهی نیستند که به
دلیل عدم کفویت ازدواج نکرده باشند. حتی شخصیت اول جهان اسلام حضرت محمد(ص) با
افرادی ازدواج می کنند که هم کفو حضرت نیستند، یا امام حسن(ع) با زنی ازدواج می
کنند که قاتل ایشان می شود.
بنابراین
زن باید در مرحله همسر گزینی بیش از مرد سعی کند تا کفو مناسب خود را برگزیند و مرد
با غیر کفو خود نیز میتواند ازدواج کند. به عنوان مثال حضرت خدیجه آنقدر ازدواج
نمی کنند و مجرد میمانند تا با کسی مانند وجود مبارک پیامبر(ص) ازدواج کنند و در
مورد حضرت زهرا(س) گفته شده که اگر نبود علی ابن ابیطالب(ع) کسی شایسته همسری
ایشان نبود. در حالیکه حضرت امیر بعدها با خیلی کمتر از فاطمه زهرا ازدواج کردند.
چرا
زن باید با هم کفو خود ازدواج نماید؟ وقتی زنی همسری مردی را می پذیرد باید تبیعیت
هایی از همسرش داشته باشد که اگر آن مرد شایستگی کافی را نداشته باشد زن نمیتواند ریاست
همچین مردی را بپذیرد. لازم است زنان احترم ویژه برای جایگاه همسرشان قائل باشند.
پس باید مردی را انتخاب کنند که شایسته همسری شان باشد.
الرِّجالُ
قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ مردان، سرپرست زنانند (سورة نساء آیه34)
البته
زنان به لحاظ فطری اینگونه هستند که تمایل دارند مردی سرپرستی آنها را برعهده
داشته باشد. حال آنکه جامعه ای که به سمت غرب زدگی و روشنفکری پیش می رود معنایی
برای این سخن قائل نیست که مرد را سرپرست زن بداند. دختران ما در خانه و مدرسه
آماده نمی شوند که سرپرستی برای خود برگزینند. و تعلیمات سرپرست گریزی و سرپرست
ستیزی روال غیر منطقی است که در جامعه شیوع پیدا کرده است.
حال
که زنان می بایست از همسرانشان تبعیت کنند، پس حق بیشتری از همسرشان بر عهده ایشان
است. اما این حقی که برای مردان تعیین شده آدابی دارد. مهترین این آداب این است که
مردان به صورت مستقیم به استیفای حق خویش نپردازند.
امام
سجاد عليه السلام
:
وَ
اَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَها لَكَ
سَكَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّهِ عَلَيْكَ
فَـتُـكْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ كانَ حَقُّكَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَيْكَ
اَنْ تَرْحَمَها؛
حق
زن اين است كه بدانى خداوند عزوجل او را مايه آرامش و انس تو قرار داده و اين
نعمتى از جانب اوست، پس احترامش كن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجبتر
است اما اين حق اوست كه با او مهربان باشى. (من لايحضره الفقيه ج ۲، ص ۶۲۱، ح 3214)
و
لازمه حفظ حرمت مردان این است که حتی اگر در اختلافات خانوادگی حق با ایشان بود
اهل مدارا و محبت با همسرشان باشند. و مدام از اشتباهات همسرشان چشم پوشی کنند. و
در پی احقاق حق خود نباشند تا جایی که قرآن می فرماید اگر اختلافی بین زن و مرد
پیش آمد حکمی بین آنها قرار گیرد و وظایفشان نسبت به یکدیگر را بیان نماید.
وَإِنْ
خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَماً مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً
مِّنْ أَهْلِهَآ إِنْ یُرِیدَآ إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُمَآ إِنَّ اللَّهَ
كَانَ عَلِیماً خَبِیراً
و
اگر از (ناسازگارى و) جدایى میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داورى از
خانوادهى شوهر، و داورى از خانوادهى زن برگزینید (تا به اختلاف آن دو رسیدگى
كنند) اگر این دو بناى اصلاح داشته باشند خداوند میان آن دو را به توافق مىرساند،
زیرا خداوند، (از نیّات همه) با خبر و آگاه است. (سورة نساء آیه 35)
و
به طور کلی نشانه حق بودن صبر داشتن است. و صبر و حق رابطه مستقیم با یکدیگر
دارند. و هر چقدر ظرفیت صبر افزایش پیدا کند خداوند از سرچشمه حق وجود آدمی را
سیراب خواهد کرد. آنچنان که شهید چمران دعا میکرد: پروردگارا مرا میزان حق قرار
بده.
وَتَوَاصَوْا
بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه
كرده اند (سورة العصر آیه 3)
نتیجه
اینکه: خانم ها ببینند چه کسی شایسته این همه اطاعت آنها است و مردها ببینند چه
کسی شایسته است که در برابرش صبر و محبت داشته باشند.
علت
دیگر عدم ازدواج حضرت معصومه(س) این است که به لحاظ تاریخی در زمان امامت امام
رضا(ع) مدعی ایمان در جامعه آن زمان زیاد شده بود. امام صادق (ع ۴۰۰۰ (نفر شاگرد داشتند که همین امر آثار زیادی روی
جامعه داشت و موج شیعه گری افزایش چشمگیری پیدا کرده بود.
انتظار
امام رضا از جامعه در حد این احترام ظاهری نبود و ایشان در پی بیداری جان ها و کشف
حقیقت اسلام در وجود انسان ها بودند،اما ایشان در بین دوست دارانشان در اوج احترام
ولی غریب بودند. آنچنان که فرمودند: من اگر ۴۰ مرد داشتم قیام میکردم.
و
ازدواج نکردن حضرت معصومه(س) و نبودن کفو مناسب ایشان در میان مدعیان اسلام تلنگری
بود به مسلمانان زمانشان و در واقع دارای بعد سیاسی نیز بوده است.