۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۱۹
متن این نوشتار به شرح ذیل است:
شهر جامه سیاه به تن کرده است و کوچه ها و خیابانها عزادار کریمه اهل بیت (ع) است. در «قم» ولی غوغایی دیگر به پاست. حتی کبوتران حرم همپای زائران خسته اشک می ریزند و مرثیه می خوانند. خاکیان و افلاکیان غمگین اند و یکی شده اند.
ای غریب الغربا؛ ای امیر خراسان!
این روز غم آلود را قبل از هرکس به تو تسلیت می گوییم که در سوگ عزیزت نشسته ای و در عزای کسی که در راه رسیدن به تو فرشته مرگ براو نازل شد؛ آرام آرام اشک می ریزی.غریبی انگار ارث خانواده شماست. که هم خودت بین ما غریب بودی و هم خواهرمهربانت به خاک غربت بوسه زد.
با این حال رسم است که مردم ما غریبه ها را بیشتر نوازش می کنند. خصوصا غریبه ای را که معلوم می شود از هر آشنایی به دل های پاک نزدیک تر است. آشنایی که از راهی دور به مردم «ری» پناه آورده . چه حیف که تنها 17 روز آسمان شهر آبی بود.
ای کریمه اهل بیت! و ای زینب ثانی! که می گویند تو میراث دار عاشورایی؛ ما را ببخش! اگر رسم میزبانی را درست بجا نیاوردیم. اما تو از خانواده ای بزرگ و بزرگواری و بر ما خورده نخواهی گرفت .
مانده ام در«بیت النور» چگونه عبادت کرده بودی که هنوز بوی بهشت می دهد و محل نزول ملائک است.
ای دختر هفتمین چشمه نور!
هنوز هم «قم » به شوق گامهای مقدس تو تنفس می کند. زائران حرمت را ببین که از هر طرف به سمت حرم تو که همچون نگینی برحلقه ایران می درخشد، روان هستند. عرش همین نزدیکی است اگر با چشم دل ببینیم.منبع:دانشجو