۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۰۸
عقیق:روزی
یکی از اصحاب امام حسن عسکری (ع)،
در مجلس آن حضرت به آن گرامی عرضه داشت که یکی از برادران شیعه، نزد من آمد و از
من پرسید: «من گرفتار مخالفان مذهب شیعه شده ام و آنان مرا در مسئله امامت، می
آزمایند و قسم می دهند، جانم در خطر است، چه کنم تا از دستشان نجات یابم؟»
من به او گفتم: «مگر چه می گویند؟» گفت: «می گویند که
آیا معتقدی فلانی پس از رسول خدا (ص) امام است و من چاره ای جز گفتن آری ندارم و گر
نه مرا به باد کتک می گیرند. من هم به ناچار گفتم: "نعم؛ آری" و قصدم گفتن
"نَعَمَاٌ" از انعام بود که شامل شتر، گاو گوسفند می شود؛ اما آنان اصرا
می کنند و می گویند بگو: «والله؛ به خدا سوگند.»
ای پسر رسول خدا ! من به آن شیعه مظلوم گفتم: «اگر گفتند
بگو "و الله" تو بگو "ولّی"؛ از فلان کار صرف نظر میکنند؛
زیرا آنان پی نخواهند برد و تو جان سالم به در بری.»
پس به من گفت: «اگر به صورت واضح از من خواستند بگویم
"و الله" و "ها" را در آن آشکار کن، چه کنم؟»
گفتم:
«بگو: "والله؛ و خداوند" و "ها" را
رفع بده؛ زیرا در صورت عدم کسره دادن به "ها"، سوگند شمرده نمی شود.» آن
دوستِ مؤمن رفت و پس از مدتی نزد من آمد و گفت: «همان مطالب را بر من عرضه داشتند
و مرا قسم دادند، و همان طور که تو گفتی عمل کردم.»
امام حسن عسکری (ع) به او فرمود: تو مشمول همان فرمایش رسول خدا (ص) هستی که فرمود: «راهنمای به خیر همچون انجام دهنده آن است.» خداوند برای رفیق تو به سبب تقیه ای که کرد به شمار افرادی از شیعیان و موالیان و دوستداران ما که تقیه را به کار بسته اند، حسنه عطا کرده و به تعداد افرادی که تقیه را ترک گفته اند نیز حسنه نوشته است. کم ترین آن حسنه، آن است که اگر با گناهان صد سال رو به رو شود، همه آمرزیده شود، و برای تو به سبب این راهنمایی و ارشاد، همانند او حسنه خواهد بود.»
پی نوشت ها:
1- احمد بن علی طبرسی. الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد،
نشر مرتضی، ج2: 460.
2- عبدالکریم پاک نیا تبریزی. پاسخ های امام حسن عسگری
(ع) به 10 پرسش فقهی، مبلغان، شماره 126.
منبع:قدس
211008