۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۰۳
8عقیق: ربیع الثانی مصادف است با میلاد امام حسن عسگری(ع) که در سال 232 هجری قمری روی داد.
پدر آن حضرت، امام هادی(ع) و مادر گرامی شان بانویی است به نام حدیث یا حُدَیثه یا سوسن یا سلیل. محل ولادت ایشان در مدینه منوره بوده است و از مشهورترین القاب حضرت به زکی و نقی می توان اشاره نمود. کنیه ی ایشان ابومحمد است.
علت نامیده شدن حضرت به «عسکری» آن است که ایشان را برای زیر نظر داشتن و کنترل رفت و آمدها، در محل سکونت سپا هیان ترک تبار دربار عباسی مسکن داده بودند.
ربیع الثانی ماه امام حسن عسکری(ع)
شاید بی جهت نباشد اگر ربیع الثانی را ماه امام حسن(ع) بدانیم. زیرا در روز هشتم آن ولادت ایشان اتفاق افتاده است و در روز سوم آن، شیعیان شاهد کرامتی از جانب حضرت بودند. این روزها که همه حال و هوای بهار و عید دارند، نقل این روایت از کرامت حضرت عسکری(ع) دلهای ما را نیز بهاری خواهد کرد:
کرامت حضرت عسکری(ع)
جعفر بن شریف می گوید: در سالی قصد حج کردم و قبل از زیارت حج به زیارت امام حسن عسکری (ع) در سامرا رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید آنها را به حضرت می رساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم، ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: «به مبارک خادمم بده»
جعفر بن شریف می گوید: انجام دادم و بیرون آمدم و به حضرت گفتم: شیعیان شما در جرجان به شما سلام می رسانند. امام(ع) فرمودند: مگر بعد از مراسم حج به جرجان برنمی گردی؟ عرض کردم: بله، برمی گردم. فرمودند: 170 روز دیگر اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد می شوی. در آن روز به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به آنجا می آیم.
خداوند متعال تو را و آنچه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانید. پسری برای پسرت متولد می شود، نام او را «صلت» بگذار که خداوند به زودی او را به حد کمال می رساند و او از اولیا ما خواهد بود.
جعفر می گوید: از خدمت امام مرخص شدم و به حج رفتم و بازگشتم و در همان روزی که حضرت فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامی که اصحاب و شیعیان برای تهنیت می آمدند به ایشان گفتم: امام(ع) مرا وعده داده که در آخر همین روز (سوم ربیع الثانی) به اینجا تشریف می آورند. پس مهیا شوید و خود را آماده سازید. شیعیان پس از اقامه ی نماز ظهر و عصر در خانه جعفر جمع شدند.
ناگاه امام حسن عسکری (ع) در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. بر شیعیان سلام کردند و فرمودند: من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامراء به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون حوائج و مسائل خود را بیاورید.
شفای چشمان نابینادر آن مجلس نضربن جابر خدمت حضرت رسید و گفت: یابن رسول الله، پسرم از هر دو چشم نابیناست. دعا فرمایید که خداوند دیده هایش را به او برگرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر کن. او را حاضر کردند و حضرت دست مبارک بر چشمان او کشیدند و به اذن الهی به دعای امام(ع) چشمانش روشن گردید و بینا شد.
طی الارض امام عسگری(ع)
پس از آن که امام(ع) به کلیه ی حوائج و مسائل شیعیان خود در آن روز رسیدگی فرمودند دوباره در همان روز به سامراء بازگشتند و بدین ترتیب کرامات ایشان بر همه شیعیانشان تا به امروز روشن و آشکار گردید.
پی نوشت ها:
1- تقویم شیعه- عبدالحسین نیشابوری- در مناسبات ربیع الثانی
2- بحارالانوار- ج 50- ص 263
3- سیری در سیره ی ائمه (علیهم السلام)- شهید مطهری
4- کلیات فقهی الآمال- شیخ عباس قمی(ره)
منبع:جام
211008