چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق: چهارم
ربیع الثانی هر سال برای ایرانی ها به ویژه اهالی ری و تهران روزی ولادت بزرگ مردی
است که هنوز هم بسیاری از تهرانی ها وقتی دست شان از هر جا کوتاه می شود به حرم او
پناه می برند و پناهنده می شوند به مأمن و ملجأ دست های او، هنوز هم بسیاری از
ایرانی ها وقتی به تهران سفر می کنند سری به ری می زنند و به زیارت حضرت عبدالعظیم
حسنی(ع) می روند، چرا که به فرموده امام هادی (ع) یقین و باور دارند هر
که حرم حضرت عبدالعظیم را زیارت کند انگار حرم حضرت سیدالشهدا (ع) را در کربلا زیارت
کرده است.
با این همه باید اعتراف کنیم که معرفت ما نسبت به ابعاد
شخصیتی و وجوه علمی و معنوی این بزرگوار اندک است.
نسب
حضرت عبدالعظیم (ع) به خاندان وحی می رسد
آیت الله محمدی ری شهری در کتاب "حکمت نامه حضرت
عبدالعظیم علیه السلام" که شناختنامه ای از زندگی و سلوک معنوی و روحانی و
ابعاد شخصیتی این سید بزرگوار است آورده است: تبار حضرت عبدالعظیم(ع) با
چهار واسطه ، به سبط اکبر پیامبر خدا (ص) و خاندان وحی می
رسد . احمد بن علی نجاشی – که یکی از ارکان علم رجال است -، درباره نسب آن بزرگوار
می نویسد: هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می کردند ، در جیب لباس وی نوشته
ای یافت شد که در آن ، نسبش ، این گونه ذکر شده بود: من ابوالقاسم ، عبدالعظیم بن
عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم . براساس این
نسخه از رجال النجاشی ، در نسب ایشان ، میان وی و امام حسن(ع) ، پنج نفر
واسطه وجود دارد ؛ لیکن در نسخه های معتبر این کتاب ، میان «زید» - یعنی جدّ سوّم
ایشان – و امام حسن علیه السّلام ، شخص دیگری واسطه نیست .
حضرت
عبدالعظیم و درک زمان پنج امام معصوم (ع)
براساس آنچه در تاریخ تولّد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه
السّلام گذشت ، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) دوران حیات پنج امام از امامان اهل بیت
علیه السّلام - یعنی امام کاظم علیه السّلام تا امام عسکری را درک کرده است ؛
امّا این بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده یا از آنها سخنی نقل کرده است .
آنچه قطعی و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد
علیه السّلام و امام هادی (ع) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل
کرده است. همچنین اگر به روایت کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید اعتماد کنیم، حضرت
عبدالعظیم علیه السّلام محضر امام رضا (ع) را نیز درک کرده و از ایشان
روایت نموده است
ارجاع
دادن امام (ع) به حضرت عبدالعظیم از عظمت علمی ایشان است
برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم(ع) کافی
است که بدانیم امام معصوم (ع)، مردم را برای حلّ مشکلات دینی و یافتن پرسش های
اعتقادی و عملی شان ، به ایشان ارجاع داده است.
صاحب بن عَبّاد در رساله ای که در شرح حال حضرت
عبدالعظیم علیه السّلام نوشته، در توصیف علمی ایشان آورده: ابوتراب رویانی ، روایت کرد که شنیدم
ابوحمّاد رازی می گفت: خدمت امام هادی علیه السّلام در سامرّا رسیدم و مسائلی از
حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسش های من پاسخ داد و هنگامی که خواستم از ایشان خدا
حافظی کنم به من فرمود: یا أبا حَمّاد! اَشکَلش عَلشیک شَی ءٌ مِن امرِ دینِک بنا حِیَتِک
فَسَل عَنهُ عَبدَالعَظیمِ بنَ عَبدِاللهِ الحَسَنِیّ و اقرِئهُ مِنِّی السَّلامَ
/ ای ابو حماد ! هنگامی که چیزی از امور دینی در منطقه ات برای تو مشکل شد ، از
عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم علیه
السّلام در عصر خود ، مجتهد توانمندی بوده که براساس اصول و قواعدی که از اهل بیت
علیهم السّلام در اختیار داشته ، می توانسته دیدگاه های اسلام ناب را در زمینه های
مختلف اعتقادی و عملی ، استخراج کند و به پرسش های مردم پاسخ گوید.
بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل بیت(ع) نبوده است، بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان ،
توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی اش مورد تأیید و تصدیق امام
هادی علیه السّلام قرارگرفته است.
تأثیرپذیری
سید رضی از کتاب حضرت عبدالعظیم حسنی
مرحوم نجاشی درکتاب رجال خود که با موضوع « مؤلّفان شیعه
» تألیف شده ، از حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام نام برده و کتاب خطب
امیرالمؤمنین علیه السّلام را به وی نسبت داده است.
چه بسا سیّد رضی رحمة الله در تدوین نهج البلاغه از این
کتاب استفاده کرده باشد و این کتاب از مصادر اصلی نهج البلاغه باشد ! نجاشی در
پایان شرح حال حضرت عبدالعظیم (ع) ، سند خودش را به روایات ایشان ، از
طریق استادش ابن نوح ، به حضرت عبدالعظیم می رساند .
شیخ طوسی نیز درکتاب الفهرست خود ـ که موضوع آن ، معرّفی
مؤلّفان و مصنّفان شیعه است ـ از حضرت عبدالعظیم نام می برد و می گوید : « له کتاب » . سپس
سند خودش را به احمد بن ابی عبدالله برقی می رساند که او از حضرت عبدالعظیم(ع) نقل حدیث می کند .
صاحب بن عباد نیز در احوال حضرت عبدالعظیم(ع)
، عبارت : « له کتاب یسمسه کتاب یوم و لیلة» را آورده است .
فضیلت
زیارت حضرت عبدالعظیم و قول امام معصوم(ع)
مهم ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت
عبدالعظیم علیه السّلام برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار ، با فضیلت زیارت
سیّدالشهدا است.
شیخ المحدّثین ، صدوق ، از محمّد بن یحیی عطّار – که یکی
از اهالی ری است – این گونه نقل کرده که : خدمت امام هادی(ع) رسیدم .
ایشان فرمود:«کجا بودی ؟» گفتم : حسین بن علی(ع) را زیارت کردم . امام
هادی علیه السّلام فرمود : أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن
زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ(ع) / بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر
خودتان زیارت کنی ، مانند کسی هستی که حسین بن علی(ع) را زیارت کرده
باشد.
بی تردید، مقصود امام هادی(ع) در حدیث یاد شده
، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین (ع) بکاهد و یا در بیان فضیلت
حضرت عبدالعظیم(ع) مبالغه نماید .
بنابراین ، در پاسخ به سؤالی که مطرح شد ، می توان گفت :
برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع) مقیّد است به
فضای سیاسی ویژه ای که پیروان اهل بیت «ع» درآن مقطع تاریخی درآن
زندگی می کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه
تشیّع در دوران زمامداری افرادی مانند : متوکّل ، مُعتـّز و معتمد عبّاسی ، سخت
ترین دوران های تاریخیِ خود را سپری می کرد.
کرامت
حضرت عبدالعظیم(ع) درباره تاجر ورشکسته بازار تهران
اما برای ایرانی ها نذر کردن و دخیل بستن و حاجت خواستن
از اولیا و امامزاده ها امری تازه ای نیست. بسیاری از ما در گره های مادی و معنوی
متوسل به این بزرگواران شده ایم و کرامات و معجزه هایی را دیده ایم و شنیده ایم.
اما در سایت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی به کرامتی از آن حضرت اشاره شده که قابل
توجه است: از منبع موثّقی نقل است یکی از تّجار بازار تهران را مشکلی پیش آمد.،
روزی با یکی از همکارانش مشکل خود را در میان گذاشت ، همکار او گفت برای حلّ
گرفتاری خود به حضرت عبدالعظیم(ع) متوسّل شو ، وی گفت به آن حضرت نیز
متوسّل گردیدم و مشکل برطرف نشد، همکار او گفت مشکل توسّط حضرت عبدالعظیم(ع) حلّ شدنی است، ولی تو با اخلاص متوسّل نگردیده ای. حال بنشین تا سرگذشت
خود را که تا کنون برای کسی نگفته ام برایت بازگو نمایم.
به راه افتادم مسیر حرکتم همان بود که در خواب دیدم روی
ریل ماشین دودی ، بعد ها به این نکته رسیدم که آن شب تنها راه رسیدن به شهر ری خط
آهن بوده و الا رسیدن به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) میسر نبود.. راه را
برروی ریل ادامه دادم تا به ابن باویه رسیدم، به تأسیّ از صحنه خواب وضو گرفتم دو
رکعت نماز خواندم و بی درنگ به سمت حضرت عبدالعظیم(ع) حرکت کردم به حرم
که رسیدم درها را تازه گشوده بودند و زمانی تا اذان صبح مانده بود ، سرما و خستگی
راه رمقم را گرفته و در گوشه حرم از هوش رفتم، در عالم خواب آقا سیّد الکریم(ع)
را دیدم کنار صندوق ایستاده ، روی مبارک خود را به سمت من کرد و پرسید ، چه مشکلی
پریشانت ساخته؟
قصّه خود را عرض کردم دست به میان شال کمرش برد و دستمال
گره زده ای را به کف دستم نهاد و فرمود این را سرمایه کسب حلال کن انشا ا... مشکلت
حلّ شود.. دستمال را گرفتم به یکباره همه چیز محو شد. صدای موذن مرا از خواب بیدار
کرد. و تنها چیزی که از آن رؤیا باقی مانده بود دستمال گره زده در دستم بود ، باز
کردم دوازده عدد سکّه یک قرانی داخل آن بود برخواستم وضو گرفتم نماز صبح را بجا
آورده ، با خوشحالی به سمت تهران براه افتادم. آن دوازده سکّه را به این کسب زدم و
به سرنوشتی که تو شاهد آن هستی رسیدم.
منبع:شبستان
211008