عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۱۲۴۴
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۵
با سخنرانی حجت الاسلام ملکی
بعد از اینکه به کسی انفاق کردید بر سر او منت نباید بگذارید، می گویند انفاق که میکنی نگاه نکنید، وقتی از امام صادق کمک می خواستند حضرت در را باز میکرد و پنهانی به آن نیازمند کمک میکرد...

عقیق: مراسم این هفته هیئت محبان المرتضی(ع) مقارن با میلاد حضرت سیدالکریم عبدالعظیم الحسنی(ع) با سخنرانی حجت الاسلام ملکی و مولودی خوانی حاج حسین سازور، حاج حامد گرجی، کربلایی هدایتی و کربلایی خورشیدی برگزار شد.

نکاتی از سخنرانی حجت الاسلام ملکی را بخوانید:

*در سوره ی مبارکه بقره از آیه 260 به بعد ده آیه مربوط به انفاق است، چرا مردم از فقرا دستگیری نمی کنند؟ چون کسی که یقین ندارند که خدا همین را به حسابش می ریزد.

*مثل کسانی که انفاق می کنند مثل یک دانه گندم است از همین یک دانه که کاشته شده است در هرسمبله آن هفت دانه است و در هر خوشه آن صد دانه است که جمعا هفتصد تا دانه می شود، یعنی فردی که هزار تومان در راه خدا انفاق کند برای او هفتصد هزار تومان می ریزند و در ادامه آیه می فرماید خدا چندین برابر می کند.

* والله واسع العظیم، ما تنگ نظر هستیم وگرنه خداوند دستش پر است هر چه بدهد هم تغییری در او ایجاد نمی شود.

*بعد از اینکه به کسی انفاق کردید بر سر او منت نباید بگذارید، می گویند انفاق که میکنی نگاه نکنید، وقتی از امام صادق کمک می خواستند حضرت در را باز میکرد و پنهانی به آن نیازمند کمک میکرد و بعد از آن دستی که با او انفاق کرده بود را می بوسید.

*اگر پول نداری یا نمیخواهی بدهی با زبان مناسب با او صحبت کن.

*استاد ما آقای صفایی حائری می فرمود: تمرین انفاق کنید از مبلغ پایین بدهید و تمرین کنید تا بتوانید بدهید.

*فردی از بازاری ها خدمت آیت الله میانجی آمد و گفت: کسی را بفرستید بیاید حجره ما در بازار تا خمس ما را بگیرد، آیت الله العظمی میانجی چند روز بعد یکی از طلبه ها را فرستاد، طلبه به حجره آن بازاری رسید و گفت: از طرف آیت الله میانجی آمده ام برای گرفتن خمس، بازاری گفت کدام خمس؟ خمس دیگر چیست؟ طلبه گفت: خودتان به آقا گفتید، بازاری گفت نه من همچنین حرفی نزدم طلبه برگشت، چند روز بعد بازاری خدمت آیت الله میانجی رسید و گفت: آقا کسی را بفرستید بیاید حجره ما خمس مارا بگیرد، آیت الله میانجی گفت: من فرستادم شما ردش کردید، بازاری گفت: کسی را بفرستید که از من بگیرد نه اینکه من به او خمس بدهم، آقای میانجی هم فرد قوی هیکلی را فرستاد و رفت او را تهدید به زدن کرد و گرفت، چند روز بعد دوباره بازاری خدمت آیت الله العظمی میانجی آمد و تشکر کرد و گفت به جانم چسبیده بود و نمی توانستم جدایش کنم.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۵
1
0
ادرس هییت وزمانشو عیق بزن...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۵
1
0
با سلام
لطفا آدرس و زمان هئیت؟
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین