کد خبر : ۲۱۱۷
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰

اشعاری که در تجمع بزرگ حسین جان(ع) خوانده شد

در اجتماع بزرگ حسین جان (ع) که جمعه شب با حضور صدها تن از شعرا ، ذاکرین ، خادمین و بانیان هیئات مذهبی در مسجد ارک تهران برگزار شد دو تن از شاعران آیینی به قرائت اشعراشان در رثای اهلبیت(علیهم السلام) پرداختند.
به گزارش عقیق ، در ابتدای جلسه محمد سبکبار ، یکی از این شعرا این ابیات را برای حاضرین خواند :


زندگی بی تو همان مردگی طولانی است
نور تو در همه جا هست و رخت پنهانیست

 می چکد خون دل از زخم قدیمی فراق
 ظاهراً باز هوای جگرم بارانی است

این همه اشک چرا چشم مرا پاک نکرد؟
چه کسی گفته طهارت به همین آسانی است؟

اصلا انگار نباید که تو را دید ولی
جمعه ها وقت ملاقات من زندانی است

آخر و عاقبتم با تو به خیر است ولی
ترسم از اول راه و هوسی شیطانی است

اولین بار مرا در عرفاتت بپذیر
مهزیار تو شدن کار دلی روحانی  است

من به دنبال همان خیمه سبزت هستم
جان عباس نگویی که برایم جا نیست




***

 مصطفی متولی دیگر شاعری بود که با اشعارش شور و حال خوبی به این مجلس داد:



وقتي همه جا شُهره به عنوان تو باشيم

بايد كه فقط ريزه خور خوان تو باشيم


دامن مكش از دست گداهاي گرفتار

بگذار كمي دست به دامان تو باشيم


خيرالعمل اين است كه ارباب تو باشي

ما هم يكي از مُزد بگيران تو باشيم


فرداي قيامت خبر از دربه دري نيست

امروز اگر بي سر و سامان تو باشيم


در سِير ِ مقامات پيِ گوهر اشكيم

ما چلّه نشستيم كه گريان تو باشيم


اسلام بنا بر لك لبيك حسين است

ما نيز بنا شد كه مسلمان تو باشيم


گويي كه ابالفضل دعا گوي لب ماست

هرجا كه به ياد لبِ عطشان تو باشيم


ما ياد گرفتيم كه در روضه ي گودال

آشفته تر از زلف پريشان تو باشيم


و شعری دیگر از این شاعر در رثای حضرت رقیه (س) :


دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی
بخدا منکه ندارم گله از هیچ کسی

خواب بودم اگر از پشت شتر افتادم
طلبی نیست در این مسئله از هیچ کسی

بعد از آن نیمه شب و گم شدن و تنهایی
نگرفتم نفسی فاصله از هیچ کسی

من نمیترسم اگر عمه کنارم باشد
غیر از این زجر و از این حرمله از هیچ کسی

خواستم ، گرچه نشد غیر تو نامی ببرم
در قنوت دل هر نافله از هیچ کسی

زخم زنجیر مرا کشت الهی دیگر
تاب و طاقت نبرد سلسله از هیچ کسی

گریه نگذاشت که پوشیده بماند بابا
مشکل پای من و آبله از هیچ کسی

جز تو و خواهر تو برنمی آید بخدا
خطبه خواندن وسط هلهله از هیچ کسی

کاشکی در بغل فاطمه دق میکردم
تا دگر سر نبرم حوصله از هیچ کسی




کدخبرنگار:212111

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین