۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۱۲
عقیق:كتاب
تاريخ المستبصر از منابع جغرافيايي جنوب و غرب شبه جزيره عربستان در سده هفتم ق.
است و آگاهيهاي اقليمي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي فراوان از اين منطقه و نيز مكه و
شهرها و مناطق پيراموني آن به دست داده است. نام اصلي كتاب صفة بلاد اليمن و مكة
و بعض الحجاز است؛ اما به تاريخ المستبصر شهرت دارد.
تاريخ المستبصر از منابع دست اول جغرافياي جنوب و غرب شبه
جزيره عربستان در سده هفتم ق. است كه آگاهيهايي گسترده از وضعيت اقليمي و نيز
اماكن، بناها، راهها و منازل ميان آنها، و زندگي و پيشه و آداب و رسمهاي مردم
منطقه به دست ميدهد. همچنين بخشي از رويدادهاي سياسي آغازين روي كار آمدن رسوليان
در يمن و نيز قتادة بن ادريس در مكه در اين كتاب آمده است.
بيشتر مطالب كتاب، حاصل ديدهها يا شنيدههاي نويسنده از
مردم بومي است. او به روش خود، به صورت منظم، سيمايي از هر شهر يا منطقه شامل بناها
و خانهها، منازل ميان راه، فاصلهها، آب و هوا، حاكمان و ويژگيهاي مردم آن شاملنژاد،
پيشه، اخلاق، و آداب و رسمهاي آنان به دست ميدهد. نويسنده از بيان تاريخ روي كار
آمدن حاكمان مناطق و برخي رخدادهاي سياسي مهم و نيز پيشينه بناها غافل نمانده است.
ميتوان گفت كه مباحث كتاب، آميزهاي از روايت داستاني
تاريخ قديم و ديدههاي مفصل و جزئي او است. روايتهاي كتاب از زندگي مردم و ادب
عاميانه مناطق مورد نظر در سده هفتم ق. بيمانند است.
برخي گزارشهاي نويسنده از حضور ايرانيان و نقش آنان در
ساخت و سازهاي عمراني شبه جزيره ارائه شده است. از جمله، او از بنايي آجرين بر
مزار منسوب به حضرت حوا سخن گفته كه تا سال ۶۲۱ق. باقي بوده؛ اما هنگام
گزارش، رو به ويراني نهاده است. (ص۶۱) نويسنده در بيان پيشينه جده، چند گزارش
آورده كه بر پايه يكي از آنها، ايرانيان اين شهر را بنيان نهادهاند. (ص۵۵) او هنگام بيان مرزهاي
مناطق عربي، از بحر فارس ياد كرده و آن را مرز شرقي سرزمينهاي عرب دانسته است. (ص۵۲-۵۳، ۳۳۱)
نويسنده از منبعي كه معرفي نكرده، نقل كرده است كه در
گذشته، مردم مكه و پيرامون آن، درآمدي كلان از فروش محصولات كشاورزي و دامداري و جز
آن داشتهاند؛ ولي به سبب اختلاف و چنددستگي، درآمد آنان از ميان رفته است. (ص۱۸) نام پولهاي رايج در
شهر و بهاي خوراك و پوشاك، در اين بخش آمده و بابهاي برخي شهرها (ص۲۲) و ارزش دينار مكي با
واحد پول ديگر جايها از جمله بغداد مقايسه شده است. (ص۲۳)
وضعيت شهر و خانههاي مكه و تغييرات آن در گذر تاريخ،
موضوع ديگر كتاب است. به گزارش اين كتاب، خانههاي شهر مكه از سنگ و گچ بودهاند و
در زمانه مهدي عباسي، خانهها همانند قلعههاي نظامي ساخته شدند تا به استحكام آنها
افزوده گردد. در دوران امير قتادة بن ادريس، به دستور او، پيرامون شهر حصاري از
سنگ و گل ساخته شد و چهار در بر آن گشودند. (ص۱۹)
آگاهيهاي كتاب در باره مدينه، نسبت به مكه كوتاه و
مربوط به سرزمينهاي پيراموني شهر يا فاصله آن تا ديگر شهرها و مناطق است، نه خود
شهر. بر پايه شنيدههاي ابن مجاور، در منطقه قبا، محل مسجد مشهور قبا، پيشتر شهري
بوده است. او وجود نخلستانهايي با درختان بلند را ميان قبا و مدينه گزارش داده
است. (ص۲۶-۲۷)
منبع:حج
211008