۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۱۴
عقیق:در برخی روایات مربوط به روز قیامت، افراد و گروههایی نام برده شدهاند که آن روز سۆال میشود که این افراد و گروهها کجا هستند؟
این سۆال هم درباره افرادی که اهل بهشت هستند، پرسیده میشود و هم کسانی که اهل جهنم هستند.
در هیچکدام از روایات، صریحاً عبارت «أینَ الفاطمیّون؟» وارد نشده است. ولی مطلبی با همین مضمون و به صورت تفصیلی در روایات وارد شده است.
در برخی از روایاتی که از روز قیامت خبر دادهاند، افراد یا گروههایی نام برده شدهاند، که روز قیامت مورد خطاب قرار میگیرند و سۆال میشود که این افراد کجا هستند. در واقع با این سۆال، آنان را احضار میکنند. این خطاب هم درباره افراد نیکوکار و اهل بهشت به کار رفته و هم درباره جهنمیان و بدکاران.
در این نوشتار، به بحث از افراد و گروههایی میپردازیم که اهل بهشت هستند و از آنان سۆال میشود.
1. جابر از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند: روز قیامت ندا دهندهای صدا میزند: «أین سیّد الأنبیاء؟»؛[1] سرور پیامبران کجا است؟ آنگاه مرا حاضر میکنند. در روایتی دیگر از امام علی(ع) نقل شده که پیامبر(ص) در ادامه همین روایت، فرمود: پس از آن ندا داده میشود: «أین سیّد الوصیّین علیّ أمیر المۆمنین؟»؛[2] سرور اوصیاء و امیر مۆمنان کجا است؟ در نقل دیگری آمده که روز قیامت صدا زده میشود: «أَیْنَ خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ»؛[3] خلیفه خدا بر روی زمین کجا است؟
2. در ادامه روایت اول آمده: سپس گفته میشود: «...أین سیّدی شباب أهل الجنّة؟... أین سیّدة النساء؟... أین ستُّ النساءِ المُۆمِنین...»؛[4] ابتدا سرور جوانان بهشت؛ یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرا خوانده میشوند. بعد از آن، حضرت فاطمه زهرا(س ) به عنوان سرور زنان مورد خطاب قرار میگیرد. در انتها از حضرت خدیجه به عنوان سرور زنان مۆمن درخواست میشود که حضور پیدا کند.
پس از اینکه حضرت فاطمه وارد محشر میشود، به او اجازه شفاعت داده میشود و او از فرزندان و شیعیان و دوستدارانش شفاعت میکند، آنگاه خدا میفرماید: «أَیْنَ ذُرِّیَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیَّتِهَا»؛ فرزندان و شیعیان فاطمه و دوستداران او و دوستداران فرزندانش کجا هستند؟ پس از اینکه این افراد حاضر شدند، حضرت فاطمه(س) آنان را وارد بهشت میکند
3. حضرت امام سجاد(ع): از زُهْری -از علمای اهل سنت- پرسیدند: چرا همیشه به علی بن الحسین(ع)، «زین العابدین» میگویی؟ او گفت: زیرا ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرده: روز قیامت صدا زده میشود: «أَیْنَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ؟» گویا میبینم که آنگاه فرزندم، علی بن الحسین بن علی، در بین صفوف راه میرود.[5]
4. زائران امام حسین(ع): در بیان جایگاه والای زائران امام حسین(ع) آمده که روز قیامت ندا داده میشود: «أَیْنَ زُوَّارُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ»؛ زائران قبر حسین کجا هستند. عده زیادی از مردم بلند میشوند. به آنان گفته می شود: دست هر کس را که میخواهید بگیرید و با خود به بهشت ببرید.[6]
5. حواریون معصومان و دیگر شیعیان: هر کدام از چهارده معصوم، یاران خاصی داشتند که حواریون آن بزرگواران نامیده میشوند.[7] این افراد نیز به طور جداگانه فراخوانده میشوند، امام کاظم(ع) فرمود: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَیْنَ حَوَارِیُّ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ... ثُمَّ یُنَادِی أَیْنَ حَوَارِیُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ... ثُمَّ یُنَادِی الْمُنَادِی أَیْنَ حَوَارِیُّ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ... ثُمَّ یُنَادِی أَیْنَ حَوَارِیُّ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ فَیَقُومُ کُلُّ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَهُ... ثُمَّ یُنَادِی أَیْنَ حَوَارِیُّ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ... ثُمَّ یُنَادِی أَیْنَ حَوَارِیُّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ حَوَارِیُّ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ...»؛[8] روز قیامت میپرسند: حواری محمد(ص) کجا هستند؟ بعد از آن به ترتیب حواری علی بن ابی طالب و امام حسن و دیگر امامان فراخوانی میشوند. برای هر معصوم تعداد کمی از اصحابش به عنوان حواری حاضر میشوند بجز امام حسین(ع) که همه همراهانش که در کربلا به شهادت رسیدهاند، حاضر میشوند.
6. دوستداران و محبان امام علی(ع): ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرده: «...أین محبّو علی؟... ثم ینادی المنادی أین البقیة من محبّو علی؟... ثم ینادی أین البقیة من محبّی علی؟...»؛[9] روز قیامت ندا داده میشود: محبان علی(ع) کجا هستند؟ آنگاه عدهای از انسانهای صالح و با تقوا بلند شده و هم خود به بهشت میروند و هم هزار نفر را از آتش نجات داده و با خود به بهشت میبرند. سپس ندا داده میشود: مابقی دوستداران علی(ع) کجا هستند؟ گروهی از افراد متوسط از دوستداران او بلند میشوند و خواسته آنان اجابت میشود. برای مرتبه دوم این سۆال تکرار میشود و گروهی گناهکار بلند میشوند... . روایتی نزدیک به همین مضمون در تفسیر فرات کوفی نیز نقل شده است.[10]
7. منسوبان به حضرت فاطمه(س): در روایتی طولانی به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده پس از اینکه حضرت فاطمه وارد محشر میشود، به او اجازه شفاعت داده میشود و او از فرزندان و شیعیان و دوستدارانش شفاعت میکند، آنگاه خدا میفرماید: «أَیْنَ ذُرِّیَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیَّتِهَا»؛[11] فرزندان و شیعیان فاطمه و دوستداران او و دوستداران فرزندانش کجا هستند؟ پس از اینکه این افراد حاضر شدند، حضرت فاطمه(س) آنان را وارد بهشت میکند.
8. رجبیون: کسانی که در ماه رجب روزه گرفته و مورد قبول خدا قرار گرفته است، با ندای «أَیْنَ الرَّجَبِیُّونَ» دعوت شده و مورد تکریم ویژه قرار میگیرند.[12]
در برخی از روایاتی که از روز قیامت خبر دادهاند، افراد یا گروههایی نام برده شدهاند، که روز قیامت مورد خطاب قرار میگیرند و سۆال میشود که این افراد کجا هستند. در واقع با این سۆال، آنان را احضار میکنند. این خطاب هم درباره افراد نیکوکار و اهل بهشت به کار رفته و هم درباره جهنمیان و بدکاران
9. گروههای دیگر: از افراد دیگری نیز پرسیده میشود که مختصراً آنان را ذکر میکنیم:
الف. کسانی که در مقابل مشکلات و بلاها و سختیها صبر پیشه کردهاند با عبارت «أین المتصبرون؟»[13] و «أَیْنَ الصَّابِرُون»[14] مورد خطاب قرار میگیرند.
ب. کسانی که اهل بخشش و صله رحم بودهاند با عنوان «أَیْنَ أَهْلُ الْفَضْلِ» و کسانی که حُب و بغضشان برای خدا بوده و همه کارهای خود را برای خدا انجام میدادهاند با عبارت «أَیْنَ جِیرَانُ اللَّهِ» فرا خوانده میشوند.[15]
ج. کسانی که در دنیا فقیر بودهاند با جمله «أَیْنَ فُقَرَاءُ الْمُۆْمِنِینَ»[16] دعوت میشوند.
این گروهها و افراد ذکر شده، اهل بهشت بوده و برای فرستادن آنان به بهشت، احضار میشوند.
اما از سوی دیگر؛ گروههایی هستند که برای اینکه به جهنم فرستاده شوند، فراخوانده میشوند. این گونه افراد، با عبارتهایی مثل «أَیْنَ الصُّدُودُ لِأَوْلِیَائِی»؛[17] روگردانان از دوستان من کجا هستند؟ «أَیْنَ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُهُم»؛[18] ظالمان و همکاران آنان کجا هستند؟ «أَیْنَ أَعْدَائِی»؛[19] دشمنان من کجایند؟ «أَیْنَ الْمُۆْذُونَ لِأَوْلِیَائِی»؛[20] کجا هستند کسانی که دوستداران مرا اذیت کردهاند، احضار میشوند.
همانطور که مشاهده میشود، عبارت «این الفاطمیون» در روایات وجود ندارد. اما با این وجود نمیتوان آنرا بدعت دانست؛ زیرا روایتی که در بخش هفتم آمده، به همین مضمون اشاره دارد و میتوان گفت که این عبارت الهام گرفته از همین روایت است.
پی نوشت ها:
[1]. دیلمى، حسن بن محمد، غرر الأخبار، محقق و مصحح: ضیغم، اسماعیل، ص 201، دلیل ما، قم، چاپ اول، 1427ق.
[2]. همان.
[3]. اربلى، على بن عیسى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 1، ص 141، بنى هاشمى، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[4]. غرر الاخبار، ص 201.
[5]. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج 1، ص 230، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش.
[6]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینى، عبد الحسین، 167، دار المرتضویة، نجف، چاپ اول، 1356ش.
[7]. ر.ک: «حواریون ائمه اطهار(ع)»، سۆال 32625؛ «حواریون عیسی(ع)»، سۆال 21221.
[8]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، محرمى زرندى، محمود، ص 61-62، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[9]. حافظ برسى، رجب بن محمد، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المۆمنین، محقق و مصحح: عاشور، على، ص 245-246، أعلمی، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
[10]. کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، محقق و مصحح: کاظم، محمد،ص 408، مۆسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، تهران، چاپ اول، 1410ق.
[11]. شیخ صدوق، محمد بن على، الأمالی، ص 18، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش.
[12]. شیخ صدوق، محمد بن على، فضائل الأشهر الثلاثة، محقق و مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص 31، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1396ق.
[13]. بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 731، مۆسسه بعثت، قم، چاپ اول، 1374ش.
[14]. الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص 368، مۆسسة آل البیت(ع)، مشهد، چاپ اول، 1406ق.
[15]. کوفى اهوازى، حسین بن سعید، الزهد، محقق و مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص 93، المطبعة العلمیة، قم، چاپ دوم، 1402ق.
[16]. ابن همام اسکافى، محمد بن همام بن سهیل، التمحیص، محقق و مصحح: مدرسه امام مهدى، ص 46، مدرسة الإمام المهدى(عج)، قم، چاپ اول، 1404ق.
[17]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 351، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم 1407ق.
[18]. شیخ صدوق، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 206، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406ق.
[19]. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 174، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، 1412ق.
[20]. دیلمى، حسن بن محمد، أعلام الدین فی صفات المۆمنین، ص 407،مۆسسة آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.
منبع:پرسمان قرآنی
211008