۱۰ فروردين ۱۴۰۳ ۲۰ رمضان ۱۴۴۵ - ۲۴ : ۱۹
حجت الاسلام جواد محدثی:
بر این باوریم که در ادای تکلیف نسبتبه «غدیر» ، قصور کردهایم. میبایست «غدیر» را بیش از این، چونان مشعلی فرا راه اندیشههای بشری قرار دهیم و دین پژوهان و حقیقت جویان را با فرهنگ ژرف نهفته در غدیر آشنا سازیم و جامعه بشری را با دو چشمه فیاض و جوشان معرفت، یعنی «قرآن و عترت» آشنا سازیم.
عقیق: حجت الاسلام جواد محدثی در نوشتاری به بررسی ابعاد واقعه غدیر پرداخته اند که در ادامه آورده ایم: از سویی به «بعثت در حرا» وصل میشود و از سوی دیگربه «شهادت در کربلا» پیوند میخورد و فاصله میان حرا تا کربلا را دریایی از باورهای پاک و هدایتهای آسمانی پر کرده است که در«غدیر» تجسم یافته است.
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال «غدیرخم» انعکاس مییابد.
«غدیر» ، هنوز هم چشمه ای لبریز از هدایتها و کرامتهاست و دریایی مواج از آب حیات و باور و بصیرت، تا در کویر حیرت و هامون ضلالت، کام جان ها را سیراب سازد و هادی اندیشهها گردد.
غدیر، یک «کتاب مبین» است، سندی برای تداوم خط رسالت درجلوه امامت و صراطی مستقیم که به سنت پیامبر خدا منتهی میشود.
امتی که پاسدار غدیر باشد، عاشوراهای مظلومیت و کربلاهای خون و شهادت را شاهد نخواهد بود و ولایت در محاق غربت و تنهایی نخواهد ماند.
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال «غدیرخم» انعکاس مییابد.
«غدیر» ، هنوز هم چشمه ای لبریز از هدایتها و کرامتهاست و دریایی مواج از آب حیات و باور و بصیرت، تا در کویر حیرت و هامون ضلالت، کام جان ها را سیراب سازد و هادی اندیشهها گردد.
غدیر، یک «کتاب مبین» است، سندی برای تداوم خط رسالت درجلوه امامت و صراطی مستقیم که به سنت پیامبر خدا منتهی میشود.
امتی که پاسدار غدیر باشد، عاشوراهای مظلومیت و کربلاهای خون و شهادت را شاهد نخواهد بود و ولایت در محاق غربت و تنهایی نخواهد ماند.
قافله ای که از زیارت کعبه بر میگشت و راهش حق بود و بارش ایمان و مقصدش «الله» ، وقتی به غدیر خم رسید، چشم به افقی دوخت که پیام هدایت داشت و دستی را دید که خورشیدی فرا دستبرد و به همگان نشان داد که:
هر که را باشم منش مولا و دوست ابن عم من علی، مولای اوست...
و گوش امت به دهانی بود که از وحی و غیب میگفت و به خدا وصل بود و دامن، دامن معرفت برای بندگان خدا هدیه میداد و خرمن، خرمن کرامت و معنویت پیش پایشان میریخت، تا از وسوسههای نفس و تلبیس ابلیس و فریب نفاق رها شوند و همچنان «عبد خدا» و«مطیع رسول» بمانند.
ولی.... مگر شیطان میگذارد که بندگان خدا، راه بندگی را بی دردسر بپیمایند و به مقصد برسند؟!
خطبه حضرت رسول در آن دشت سوزان، آب گوارایی برای روحهای عطشناک بود که میرفت تا همیشه تاریخ را سیراب سازد.
اما.... مگر گذاشتند که این زلال گوارا به جانهای تشنه برسد؟
رسول خدا(ص) میخواست دست «امت» را در دست «امام» بگذارد،تا نه گمراه شوند و نه سرگردان، نه تشنه بمانند و نه در دام نفس بیفتند.
این بود که منشور بلند و جاودانه «خطبه غدیر» را سرود و به گوش تاریخ سپرد.
مردم نیز پیمانها بستند و تبریکها گفتند و قولها دادند.
اما.... تاریخ نشان میدهد که آن عهدها شکستند و آن پیمانها از یادها رفت.
افسوس که گروهی از امت، در کلاس درسهای نبوت و وحی، مردود شدند و آن همه «یاد» ها را به «نسیان» سپردند.
هزاران دست بیعتگر کجا رفت؟ وفا با آل پیغمبر کجا رفت؟ اگر «مولی» ، «ولی» میشد، چه میشد؟ خلیفه گر «علی» میشد، چه میشد؟ ولی... خاتم دوباره بی نگین شد عدالتبا علی خانه نشین شد...
اینک ماییم و علی(ع) که غدیر خم را از دریای فضایلش به موج نشانده است.
هر که را باشم منش مولا و دوست ابن عم من علی، مولای اوست...
و گوش امت به دهانی بود که از وحی و غیب میگفت و به خدا وصل بود و دامن، دامن معرفت برای بندگان خدا هدیه میداد و خرمن، خرمن کرامت و معنویت پیش پایشان میریخت، تا از وسوسههای نفس و تلبیس ابلیس و فریب نفاق رها شوند و همچنان «عبد خدا» و«مطیع رسول» بمانند.
ولی.... مگر شیطان میگذارد که بندگان خدا، راه بندگی را بی دردسر بپیمایند و به مقصد برسند؟!
خطبه حضرت رسول در آن دشت سوزان، آب گوارایی برای روحهای عطشناک بود که میرفت تا همیشه تاریخ را سیراب سازد.
اما.... مگر گذاشتند که این زلال گوارا به جانهای تشنه برسد؟
رسول خدا(ص) میخواست دست «امت» را در دست «امام» بگذارد،تا نه گمراه شوند و نه سرگردان، نه تشنه بمانند و نه در دام نفس بیفتند.
این بود که منشور بلند و جاودانه «خطبه غدیر» را سرود و به گوش تاریخ سپرد.
مردم نیز پیمانها بستند و تبریکها گفتند و قولها دادند.
اما.... تاریخ نشان میدهد که آن عهدها شکستند و آن پیمانها از یادها رفت.
افسوس که گروهی از امت، در کلاس درسهای نبوت و وحی، مردود شدند و آن همه «یاد» ها را به «نسیان» سپردند.
هزاران دست بیعتگر کجا رفت؟ وفا با آل پیغمبر کجا رفت؟ اگر «مولی» ، «ولی» میشد، چه میشد؟ خلیفه گر «علی» میشد، چه میشد؟ ولی... خاتم دوباره بی نگین شد عدالتبا علی خانه نشین شد...
اینک ماییم و علی(ع) که غدیر خم را از دریای فضایلش به موج نشانده است.
بر این باوریم که «خطبه غدیریه» حضرت محمد نیز، همچون خود غدیر خم مظلوم است و مورد بی مهری قرار گرفتهاست و جز چند جمله مشهور آن، چندان مطرح نیست، در حالی که سزاوار و بجاست که این منشور جاویدان، هر چه دقیقتر و گستردهتر و پرشورتر، مورد توجه و مطالعه و شرح و تفسیر قرار گیرد، تاچشمهای بصیر، از درخشش حکمتها و پندها و تذکارهای پر ارج این گنجینه معرفت، لذت ببرد و به تماشای «حقیقت ناب» بنشیند.
بر این باوریم که در ادای تکلیف نسبتبه «غدیر» ، قصور کردهایم. میبایست «غدیر» را بیش از این، چونان مشعلی فرا راه اندیشههای بشری قرار دهیم و دین پژوهان و حقیقت جویان را با فرهنگ ژرف نهفته در غدیر آشنا سازیم و جامعه بشری را با دو چشمه فیاض و جوشان معرفت، یعنی «قرآن و عترت» آشنا سازیم.
دو چشمهای که یادگار پیامبر و میراث ماندگار آن رسول خاتم تا دامنه قیامت است و خود او پیروان و متمسکان به این هر دو را که نام «ثقلین» بر آنها نهاده است، ارج نهاده و سلامتشان را از «ضلالت» ، تضمین کرده است.
بر این باوریم که در ادای تکلیف نسبتبه «غدیر» ، قصور کردهایم. میبایست «غدیر» را بیش از این، چونان مشعلی فرا راه اندیشههای بشری قرار دهیم و دین پژوهان و حقیقت جویان را با فرهنگ ژرف نهفته در غدیر آشنا سازیم و جامعه بشری را با دو چشمه فیاض و جوشان معرفت، یعنی «قرآن و عترت» آشنا سازیم.
دو چشمهای که یادگار پیامبر و میراث ماندگار آن رسول خاتم تا دامنه قیامت است و خود او پیروان و متمسکان به این هر دو را که نام «ثقلین» بر آنها نهاده است، ارج نهاده و سلامتشان را از «ضلالت» ، تضمین کرده است.
آری....آری، حرف وپیغام «غدیر» این است:
آب را از سرچشمه باید خورد، میوه را از شاخه باید چید، چهره را بی پرده باید دید....
آب را از سرچشمه باید خورد، میوه را از شاخه باید چید، چهره را بی پرده باید دید....
منبع: خبرآنلاین
کدخبرنگار:۲۱۲۱۱۳