۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۱۷
عقیق:
به عقيده علما و متكلّمان شيعه و همچنين به عقيده گروهى از عالمان و دانشمندان اهل
سنّت و طبق دلائلى از آيات و احاديث از طريق اهل سنّت و شيعه، پدر و مادر
رسول خدا(صلى الله عليه وآله)و همه اجداد آن بزرگوار موحد و خداشناس
بوده اند و هيچيك از آنان به شرك و بت پرستى آلوده نگرديده اند و
نه تنها نطفه پاك رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و نور آن وجود مقدّس از صلبهاى پاك
و ارحام پاكيزه، به صلب عبداللهِ موحّد و رحم آمنه با ايمان منتقل گرديده بلكه
انبياى ديگر نيز داراى چنين ويژگى هستند و از چنين طهارت مولد برخوردار بودند.
ديدگاه
دانشمندان اهل سنّت:
جلال الدين
سيوطى صاحب تفسير «الدرّ المنثور» و كتابهاى زياد ديگر و از بزرگترين شخصيتهاى
علمىِ اهل سنّت، در اين باره بحث مفصّلى دارد كه اينك خلاصه آن را مى آوريم:
او
مى گويد: قبل از اسلام، همانگونه كه در جزيرة العرب گروهى از مردم مانند
ورقة بن نوفل و زيد بن عمرو بن نفيل بر توحيد و يگانه پرستى پايدار نبودند،
خاندان پيامبر و پدر و مادر او هم از «حُنَفا» و در دين جدّشان حضرت ابراهيم(عليه
السلام) بودند و بر آيين او عمل مى كردند.
سيوطى
اضافه مى كند: گروهى از علماى ما درباره اجداد رسول خدا(صلى الله عليه وآله)
بر همين عقيده هستند كه از جمله آنها است امام «فخر رازى». او در تفسير خود «انوار
التنزيل» چند دليل بر اين مطلب آورده است:
1 ـ }الَّذي يراكَ حينَ تَقُومُ، وتَقَلُّبَكَ في
السّاجِدين{.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ شعرا: 217 و 218
«خدايى كه تو را
مى بيند، آنگاه كه به عبادت بر مى خيزى و آنگاه كه در ميان
سجده كنندگان منتقل مى گردى»
به
عقيده مفسّران منظور از «تقلّب و جابجا شدن در ساجدين» انتقال نطفه پيامبر از صُلب
سجده كننده و موحد و خداشناسى است به صلب سجده كننده و موحد ديگر. و
اين آيه دليل است بر اين كه همه پدران پيامبر، موحد و خداشناس و از كسانى بودند كه
به پيشگاه خداوند يكتا سجده و ستايش مى كردند.
2 ـ «لَمْ أزَلْ أنْقُل مِن أصلابِ الطّاهِرينَ الى أرحام
المطهّرات».
«من هميشه از صلبهاى پاك به ارحام پاك منتقل شده ام.»
در
قرآن مجيد هم مى فرمايد: (إنّما المشركون نجس) و اگر اجداد و جدّه هاى
پيامبر مشرك بودند، پاكى آنها را تأييد نمى كرد.
سيوطى
پس از نقل دلايل ديگر از فخر رازى، مى گويد: فخر رازى كه به ايمان و قداست اجداد
پيامبر معتقد است و اين دلايل را بيان كرده، در عظمت و شخصيت وى همين بس كه
بزرگترين امام و پيشواى دينى و يگانه شخصيت علمى و تنها پاسخگوى سؤالات مختلف علمى
دانشمندان دوران خود مى باشد.
سيوطى
آنگاه در تأييد نظريه فخر رازى به بيان چند دليل عقلى و نقلى ديگر مى پردازد
و در اثبات اين موضوع احاديثى از بخارى، بيهقى و ابونعيم و ساير محدّثان نقل
مى كند و سپس دلائلى را كه شهرستانى و ماوردى آورده اند متذكر
مى شود.(1)
كتابهايى
كه علماى اهل سنّت در اين باره نوشته اند:
علماى
اهل سنّت درباره ايمان اجداد و پدر و مادر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) تأليفات
زيادى دارند كه تنها سيوطى چهار جلد كتاب در موضوع ياد شده به رشته تأليف در آورده
است:
1 ـ الدرج الرفيعة في الآباء الشريفة.
2 ـ المقاصد السندسيّة في النسبة المصطفويّة.
3 ـ التعظيم والمنّة بأن أبوي رسول الله(صلى الله عليه وآله)
في الجنّة.
4 ـ السبل الجليّة في الآباء العليّة.(2)
ديدگاه
علما و دانشمندان شيعه:
به
طورى كه پيشتر اشاره كرديم، ايمان پدر و مادر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و
طهارت و قداست ولادت همه انبيا، از مسلّمات بلكه از مشخصات بارز عقيده شيعه به
حساب مى آيد.
فخر
رازى مى گويد: «قالت الشيعة أنّ أحداً مِنْ آباء الرّسول وأجدادِهِ ما كان
كافراً...».(3)
گفتار
فخر رازى نشانگر آن است كه عقيده شيعه و اتفاق علماى آنان در موضوع بحث، حتّى براى
اهل سنّت نيز معلوم و در نزد آنان نيز از مسلّمات بوده است.
مجلسى(رحمه
الله) مى گويد: اماميّه اتفاق نظر دارند بر اين كه پدر و مادر پيامبر(صلى الله
عليه وآله) و همه اجداد آن بزرگوار، تا آدم(عليه السلام) نه تنها موحّد و با ايمان
بلكه از گروه صدّيقين بوده اند; زيرا يا پيامبر بوده اند يا از اوصياى
پيامبران و شايد بعضى از آنها به جهت تقيّه يا مصالح دينى ديگر، از اظهار اسلام
خود امتناع مىورزيده اند.(4)
دلائل
علماى شيعه:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مالك الحنفاء: ص17، به نقل پاورقى بحارالانوار، ج15،
ص121 ـ 128
2 و 4 ـ همان.
4 ـ بحارالأنوار، ج15