۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۰۷
عقیق: روزى ابو جهل از شخص غريبى،
شترى خريد امّا قيمتش را نداد. اين شخص به مسجد الحرام آمد و مظلوميت خويش را
بازگو كرد. مردم براى تمسخر، پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله- را به او نشان
دادند. او نيز پيش آن حضرت آمد و داد خود را خواست. پيامبر با او رفت و در خانه
ابو جهل را كوبيد. ابو جهل در را باز كرد در حالى كه رنگش پريده بود! گفت: «چه اتفاقى
افتاده اى ابا القاسم»! حضرت فرمود: «حق اين شخص را بده.«
ابو جهل بدون درنگ حق آن مرد را داد. بعد مردم به او خرده
گرفتند كه چگونه به اين زودى تسليم شدى. گفت: «چيزى را ديدم كه شما نديديد. شترى
را ديدم دهان باز كرده بود و مى خواست مرا ببلعد!«.
فهميدند كه او راست مى گويد، چون نسبت به آن حضرت، بغض
داشت.