۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۱۹
عقیق: دو از سال پرواز مصطفای شهید میگذرد، روزی فراموشنشدنی در تاریخ صنعت هستهای کشور؛ روزی که خبر شهادت دانشمند هستهای منتشر شد، همه منتظر بودند تا ببینند مادر شهید چه عکسالعملی نشان میدهد؛ دوربینها برای ثبت نخستین لحظات شنیدن این خبر به سمت مادر کشیده شدند و مادر با استواری کامل در برابر این همه نگاه حیران و متعجب با صلابت گفت: «مصطفی دیگری تربیت خواهم کرد» و اینگونه همه شیطنتها و اندیشههای سخیف را به سخره گرفت، و روزی که علیرضا دیگر باید برای سراغ گرفتن پدرش، رو به آسمان نگاه کند.
در سالگرد این واقعه، مهمانی دوستانهای در منزل شهید احمدیروشن بر پا بود؛ «فاطمه بلوری کاشانی» همسر شهید احمدی روشن که دو سال است درد فراق یک مرد آسمانی را تحمل میکند، میگوید: آقا مصطفی در طول زندگی کوتاه مدتی که داشتیم، خیلی مهربان بود؛ اکنون هم که دو سال از شهادت او میگذرد، باز هم ما را تنها نگذاشته است؛ در مسائل مختلف کمکمان میکند؛ طوری که لحظه به لحظه حضور شهید را احساس میکنم.
وی از دلتنگیهایش میگوید؛ دلتنگیهایی که نمیخواهد با اشک تقسیمش کند؛ شاید هم نمیخواهد علیرضا اشکهای مادر را ببیند؛ و در زمان دلتنگیهایش باز هم مصطفای شهید او را تنها نمیگذارد؛ میآید و عطیهاش را آرام میکند.
از حال و روز علیرضا میپرسیم؛ او میگوید: علیرضا خیلی شبیه آقا مصطفی است؛ تودار و آرام. نسبت به سن خود فهمیدهتر به نظر میرسد.
وقتی از همسر دانشمند هستهای در رابطه با مذاکره هستهای پرسیدیم، او میگوید: نمیدانم اگر الان مصطفی بود چه نظری درباره مذاکره 1+5 داشت؛ فقط میدانم که نظر او نظر حضرت آقا بود؛ چون آقا مصطفی ارادت خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت اما اهل تظاهر نبود؛ به طوری که وقتی صحبتهای حضرت آقا را از تلویزیون گوش میداد، از توجه و نگاهی که به ایشان میکرد و غرق در حرفهای ایشان میشد، متوجه علاقه شدیدش نسبت به حضرت آقا میشدم. او اعتقاد قلبی به رهبر معظم انقلاب داشت و حتی یک بار در خواب دیده بود که حضرت آقا دست روی سرشان میکشیدند و از ایشان راضی بودند.
منبع:فارس