۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۹ : ۱۶
عقیق:شرک به معنای اعتقاد به تعدد و کثرت و عمل بر این اساس است. تبیین و تعریف دقیق مفهوم شرک، در ضمن اقسام آن ممکن است:
_1شرک ذاتی: یعنی، اعتقاد به مرکب بودن ذات خداوند، یا اعتقاد به تعدد ذات الهی (وجود دو یا چند خدا(
_2شرک صفاتی؛ یعنی، اعتقاد به این که صفات خدا، وجودی مستقل از ذات خداوند دارند به تعبیر دیگر مغایر با ذات و زاید بر ذات هستند.
_3شرک افعالی: یعنی، اعتقاد به وجود دو یا چند مۆثر مستقل در عالم هستی ؛ به گونهای که هیچ یک مقهور اراده و قدرت دیگری نباشد، یعنی، ذات یگانه الهی را تنها مۆثر مستقل در عالم هستی نداند.
یکی از بارزترین مصادیق شرک افعالی، اعتقاد به تمایز خالق شرور از خالق خیرات است. پیروان آیین مانی و برخی از پیروان زردشت، معتقدند که خداوند فقط خیرها و نیکیها را میآفریند و امور شر و بد به وسیله موجود و مخلوقی شریر (اهریمن) به صورت مستقل و بدون این که خداوند خالق نیکیها بتواند دخالتی در آن داشته باشد، آفریده میشود.
_4شرک عملی: اگر اعمال و نیات انسان بر اساس توحید نظری و برآمده از آن نباشد انسان دچار شرک در مقام عمل میشود عمدهترین جلوه شرک عملی شرک در عبادت و پرستش است. بت پرستی و پرستش اجرام آسمانی و پدیدههای طبیعی از بارزترین انواع شرک عبادی به شمار میرود که همواره در میان برخی از ملتها و اقوام وجود داشته است.
مصادیق شرک در قرآندر قرآن مجید مصادیق گوناگونی برای شرک آمده است که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم که ضمنا معنی توحید عملی قرآن اجمالا روشن می گردد.
_1قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لانشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله... (آل عمران/64)
این همان آیه ایست که رسول الله در سال 5 یا 6 هجری به صورت بخش نامه به سران کشورهای دنیا فرستاد.
بگو ای اهل کتاب! ای کسانی که خودتان را به یک کتاب آسمانی مستند می کنید؛ همگی بیائید به سوی یک حقیقتی که برای همه ما علی السویه (یکسان است)؛ نه ما می توانیم بگوییم به ما اختصاص دارد و نه شما می توانید ادعا کنید مخصوص شماست و آن الله است. بیایید؛ هیچ چیزی را شریک او قرار ندهیم تا آنجا که می فرماید: و لایتخذ بعضنا بعضا ....
برخی از ما برخی دیگر را "رب" و صاحب اختیار نگیریم؛ هیچ کدام دیگری را عبادت و اطاعت نکنیم؛ معبود و مطاع نگیریم، تنها خدا را رب و معبود و مطاع بدانیم و بس .
این نیز یکی دیگر از مظاهر توحید عملی قرآن است که می فرماید: هیچ انسانی انسان دیگر را رب خودش قرار ندهد و انسانی انسان دیگر را مربوب خویش نسازد. پس معنی ایاک نعبد این است: خدایا تو را رب و مطاع قرار می دهیم و هیچ معبود اجتماعی نداریم و هیچ انسانی را و فرمان انسانی را در برابر تو و فرمان تو مطاع قرار نمی دهیم.
_2 و تلک نعمة تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل. (شعراء/22)
موسی(ع) وقتی که با فرعون رو به رو شد و او را دعوت کرد فرعون با خشونت گفت: تو همان کسی هستی که در خانه ما بودی و در زیردست ما بزرگ شدی. آن کار مهم و زشت (مراد همان کشتن قبطی است) را انجام دادی.
موسی جواب داد: حال این منت را به سر من گذاشتی در مقابل اینکه بنی اسرائیل را بنده خودت قرار داده ای؟! یعنی آیا تو می گویی من هیچ نگویم در مقابل این عملت که بنی اسرائیل را بنده ساخته ای؟!
ملاحظه می کنید که حضرت موسی، فرعون مآبی یعنی همان استبداد فرعون را تعبد نامیده است. بنی اسرائیل هیچگاه فرعون را سجده نمی کردند؛ بلکه فرعون آنها را ذلیل ساخته و به اطاعت اجباری و کار اجباری و بهره کشی وادار کرده بود و هر نوع حق اختیار و آزادی را از آنها سلب نموده بود و آنها عملا در مقابل فرعون رام و مطیع بودند.
پس ایاک نعبد یعنی خدایا تن به تعبیدها و تذلیل ها و اطاعت های اجباری و بهره کشی و سلب حق اختیار و آزادی نمی دهیم.
اینها نمونه هائیست که در قرآن آمده است و می تواند روشنگر معنای توحید عملی باشد. توحید عملی همان است که در اصطلاح علمای اسلام توحید در عبادت می گویند.
خلاصه سخن آنکه:در اسلام کافی نیست که مسلمان تنها در مرحله فکر و اندیشه موحد باشد و خدا را در ذات و صفات و افعال به یگانگی بشناسد و بداند و درک کند که اگر به او پیشنهاد کنند که درباره خداشناسی بحث کند، بتواند 6 ماه در اطراف خدا سخن بگوید،
این چنین شخصی نیمی از توحید را دارد و نیم دیگر آنست که در عمل یگانه گرا باشد؛ بلکه یگانه شده باشد. آن هنگام که خدا را با تمام اوصاف شناخت و در اطاعت و تسلیم نیز یگانه بود می توان گفت موحد است.
منبع:جام
211008