۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۲ : ۱۲
« وَ اِذا سَاَلَکَ عبادی عَنّی فَاِنّی قَزیبٌ آُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلیَستَجیبوا لی وَلیؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدون»
« و چون بندگان من از تو دربارۀ من بپرسند، پس همانا من به آن ها نزدیکم و چون کسی مرا با دعا بخواند، دعایش را اجابت می کنم، پس آن ها نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان داشته باشند، باشد که راه یابند.» (سورۀ بقره ـ آیۀ 186)
***
«عرفه» قرار ملاقات خدا با بندگان است.فرصتی برای نوشدن و دوباره متولد شدن.
و «عرفات»، سرزمین حضور گرم خداست؛ سرزمین تابش آفتاب داغ الطاف خداوندی بر ذره ذرۀ وجود میهمانان خدا.
«عرفه»، فرصتی است برای نیایش؛ برای عبادت؛ برای اعتراف به آن چه که بودیم... و آن چه که شدیم.
باید شتافت.... تا زنگ فوق االعاده خدا تمام نشده ، باید پاک شد ؛
پروردگارا ! می خواهم اعتراف کنم که روزها و شب ها می آیند و می روند و من ـ گاه ـ بی یاد حضور تو عمر می گذارنم. من ـ گاه ـ فراموش می کنم که اینجا بالای سرم، و همین جا درون قلبم، خدایی هست و مرا می نگرد و ـ گاه ـ چه دیر می شود وقتی من از فراموشی تو شرمنده می شوم.
دلم گواهی حضورت را ثانیه به ثانیه امضاء می کند، هم چون تپش قلبم که ثانیه به ثانیه می گوید؛ «تو هستی! »
من هستم، این جا، روی این کرۀ خاکی که تو آفریده ای، کنار این همه مخلوق، کنار این همه آفریده.
من هستم، این جا ، و ـ گاه ـ که یادم می رود تو هستی....دیگر نیستم!
خدایا! به حق همین روز....به حق همین دعا....یاری ام کن که با حس حضور تو باشم و زندگی کنم.
ف. قدیمی