عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۷۲۷۸
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۷
راه های نفوذ شیطان از نگاه قرآن؛
خذلان شیطان این است که در دنیا به انسان وعده مى‏دهد که اگر به اسباب ظاهرى تمسک کنى و پروردگارت را فراموش نمایى در نجاتت یاریت مى‏کنم، اما روز مرگ و جزا خود را کنار می کشد و آدمی را تنها می گذارد.

عقیق: در آیه 29 سوره فرقان آمده است: لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا"/ با آنکه قرآن براى من نازل شده بود، مرا از پیرویش بازمى‏داشت و این شیطان همواره آدمى را تنها مى‏گذارد (ترجمه عبدالمحمد آیتی)
در ترجمه آیت الله مکارم شیرازی هم آمده است: او مرا از یادآورى(حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (یاد حق) به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه خوارکننده انسان بوده است‏.
علامه طباطبایی در "المیزان" در تشریح معانی مستتر در این آیه می فرماید: این آیه تمناى سابق را تعلیل مى‏کند، و مراد از" ذکر" مطلق احکام و دستوراتى است که رسولان آورده ‏اند، و یا خصوص کتب آسمانى است که از نظر مورد منطبق مى‏ شود با قرآن کریم.

جمله‏" وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا" جزو کلام کفار نیست، بلکه کلام خداى تعالى است البته ممکن هم هست جزو کلام کفار باشد، که از شدت تحسر و تاسف آن را بگویند.
کلمه" خذلان"- به ضم خاء- به این معنا است که: کسى که امید یارى ‏اش را داشتیم، ما را یارى نکند، و خذلان شیطان این است که در دنیا به انسان وعده مى‏ دهد که اگر به اسباب ظاهرى تمسک کنى و پروردگارت را فراموش نمایى تو را از هر مکروهى نجات مى‏ دهم، و در نجاتت یاری ات مى‏ کنم، ولى همین که اسباب از کار افتاد، و قهر الهى همه را از اثر انداخت،- که در روز مرگ جزئى و در روز قیامت کلى است- آن روز دست از یارى انسان برداشته، آدمى را تسلیم سرنوشت شوم خود مى‏ کند، هم چنان که قرآن فرموده:" کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اکْفُرْ، فَلَمَّا کَفَرَ قالَ إِنِّی بَرِی‏ءٌ مِنْکَ" - مانند شیطان که به انسان مى‏گوید کفر بورز، همین که کافر شد مى‏ گوید من از تو بیزارم - و نیز در ضمن حکایت سخنان‏ روز قیامت شیطان، فرموده:" ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ، إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ".

در این سه آیه اشعار بلکه دلالت است که سبب عمده در ضلالت اهل ضلال، سرپرستى هواپرستان و اولیاى شیطان است، آنچه هم که خود ما به چشم مى‏ بینیم مؤید آن است.
اما در"تفسیر نمونه" نیز در تشریح معانی این آیه و زبان حال کفار که فریب وعده های شیطان را خورده اند آمده است: بیدارى و آگاهى به سراغ من آمده بود (و سعادت در خانه مرا کوبید) ولى این دوست بى ایمان مرا گمراه ساخت" (لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی‏).
اگر از ایمان و سعادت جاویدان، فاصله زیادى مى ‏داشتم، این اندازه جاى تأسف نبود، ولى تا نزدیک مرز پیش رفتم، یک گام بیشتر نمانده بود که براى همیشه خوشبخت شوم، اما این کوردل متعصب لجوج مرا از لب چشمه آب حیات‏ تشنه بازگرداند و در گرداب بدبختى فرو برد.
"
ذکر" در جمله بالا معنى وسیعى دارد و تمام آیات الهى را که در کتب آسمانى نازل شده شامل مى‏ شود، بلکه هر چیز که موجب بیدارى و آگاهى انسان باشد در آن جمع است.
و در پایان آیه مى ‏گوید:" شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است" (وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا(.

چرا که انسان را به بیراهه ها و مناطق خطر مى‏ کشاند و بعد او را سرگردان رها کرده و به دنبال کار خود مى‏برد.
باید توجه داشت که" خذول" صیغه مبالغه است و به معنى بسیار مخذول کننده. حقیقت خذلان این است که کسى دل به یارى دیگرى ببندد ولى او درست در لحظات حساس دست از کمک و یاریش بردارد.
در اینکه جمله اخیر (کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا) گفتار خداوند است به عنوان هشدار براى همه ظالمان و گمراهان و یا دنباله گفتار این افراد حسرت زده در قیامت است، مفسران دو تفسیر ذکر کرده‏اند، و هر دو با معنى آیه متناسب است ولى گفتار خدا بودن تناسب بیشترى دارد.

منبع:شبستان


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین