۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۵ : ۰۰
يك شب از ديوار خانه اى بالا مى رود روى ديوار مى نشيند تا به قصد ورود در منزل پايين برود.
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» آيا وقت آن نرسيده كه مدعيان ايمان قلبشان براى خدا نرم و آرام شود؟
يعنى تا كى قساوت قلب ،تا كى تجرى عصيان ،تا كى پشت به خدا كردن ؟ آيا وقت رو برگرداندن از گناه و رو كردن به سوى خدا نرسيده است .
از ديوار پايين آمد و بعد از آن دزدى ، شراب ، قمار، وهرچه را كه احيانا به آن مبتلا بود كنار گذاشت.
از همه هجرت كرد از تمام آن آلودگيها دورى گزيد، تا حدى كه برايش مقدور بود اموال مردم را به صاحبانش پس داد،حقوق الهى را ادا كرد و كوتاهى هاى گذشته را جبران نمود. تا بجايى كه بعدها يكى از بزرگان گرديد، نه فقط مرد با تقوايى شد بلكه مربى و معلمى نمونه براى ديگران گرديد.
پی نوشت:
(مجموعه آثار/گفتارهاى معنوى ،ص 228 - 226.)
منبع:جام
211008