عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۶۷۲۰
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۳
سخنرانی حجت الاسلام هاشمی نژاد و مداحی حاج ذبیح الله ترابی و حاج مهدی سماواتی
مشکلاتی که در زندگی ما هست بخاطر سو خلق ماست، یکی از علمای نورانی مشهد می فرمود: وارد منزل شدم بسیار خسته بودم فرزندانم سروصدا می کردند به پشت دست یکی از فرزندانم زدم...
عقیق: آخرین شب عزاداری سیدالشهدا در منزل آقای هادیان با سخنرانی حجت الاسلام هاشمی نژاد و مداحی حاج ذبیح الله ترابی و حاج مهدی سماواتی برگزار شد.

 گزارش تصویری سخنرانی حجت الاسلام هاشمی نژاد


گزیده از سخنان حجت اللاسلام هاشمی نژاد را بخوانید:

* خداوند قادر منان در سوره لقمان می فرماید: ما به لقمان حکمت آموختیم و گفتیم که شکر کند خدا را و فرمود که هر کس شکر کند به خود شکر کرده است چون بازگشت شکر به خود انسان است و هرکس کفران کند به خود کرده که خدا غنی، ستوده و بی نیاز است.

*لقمان به پسرش می گوید: ای پسرم، اگر به اندازه دانه خردلی کار خوب یا بد باشد، در دل سنگی باشد یا در آسمان ها و زمین باشد فردای قیامت خداوند آن را برای محاسبه جمع می کند و محاسبات الهیه دقیق است، خودتان از خودتان حساب بکشید قبل از آن که فردای قیامت شما را پای میز محاسبه کشاند.

*عرب بیابان گرد به پیامبر گفت چه دیدنی آورده ای؟ حضرت آیه مشهور را خواند(فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ) عرب بیابان گرد گفت: همین بر من کفایت می کند، باورکنید که ذره محاسبه می شود.

*فردای قیامت تمام این ذرات را خدا محاسبه می کند، در روز قیامت همه حسرت میخورند، تمثیلش این است گروهی وارد غاری می شوند سنگ های شفافی را می بینند برخی می گویند این ها الماس است بر می دارند و برخی می گویند اینها سنگ معمولی است بر نمی دارند زمانی که از غار خارج می شوند می بینند واقعا آنها الماس ناب بوده است، آنها که برداشتند حسرت میخورند که چرا کم برداشته اند و آنهایی که بر نداشته اند حسرت می خورند که چرا اصلا برنداشتند.

*مشکلاتی که در زندگی ما هست بخاطر سو خلق ماست، یکی از علمای نورانی مشهد می فرمود: وارد منزل شدم بسیار خسته بودم فرزندانم سروصدا می کردند به پشت دست یکی از فرزندانم زدم و او را تنبیه کردم بدون اینکه بدانم مقصر کیست، شب منبر رفتم سخنرانی کردم و روضه خواندم هرکاری کردم هیچ کس به صحبت ها و روضه من گوش نمی داد، فردای آن روز رفتم و از دل آن فرزندم در آوردم و دوباره به شرایط قبلی منبر رفتم و همه گوش فرا دادند و اشک  ریختند. 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین