۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۹ : ۲۲
اما آنچه از روایات در مسئله حرمت صدقه بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) استفاده میشود؛ این است که مردم در بیشتر موارد، اجناسی را که دیگر نیازی به آن نداشته و ندارند به عنوان صدقه به دیگران میدهند که در حقیقت صدقات، حکم ضایعات را دارد؛ و به تعبیر روایت چرک دست است؛
از این جهت اموال این چنینی سزاوار خاندان با شرافت پیامبر(ص) نیست.
روایت در این زمینه میفرماید: «لَا تَحِلُّ الصَّدَقَةُ لِي وَ لَا لِأَهْلِ بَيْتِي إِنَّ الصَّدَقَةَ أَوْسَاخُ النَّاس»؛(1) صدقه برای من و اهل بیتم حلال شمرده نشده؛ به دلیل آنکه صدقه چرک دست است. «وَ لَمْ يَجْعَلْ لَنَا فِي سَهْمِ الصَّدَقَةِ نَصِيباً أَكْرَمَ اللَّهُ رَسُولَهُ (ص) وَ أَكْرَمَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَنْ يُطْعِمَنَا مِنْ أَوْسَاخِ النَّاس»؛(2) خداوند برای ما در صدقات سهمی قرار نداد؛ زیرا خداوند پیامبر و خاندانش را گرامی و عزیز داشت از این که از چرک دست مردم ارتزاق کنیم.
یکی از دلایل پرداخت صدقه برطرف کردن نیاز افراد نیازمند است، و اگر به کسی صدقه میپردازند برای برطرف نمودن احتیاج و نیازمندی او است، و این عنوان(نیازمندی) مناسب شأن نبوت و امامت نیست.
و از آنجا که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بینیاز از اموال مردماند؛ لذا صدقه بر آنها حرام شده است؛ چراکه رسول خدا از ناحیه اختصاص فئ و خمس غنی بودند و موضوع استحقاق صدقات، فقر است: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكين...»؛(3) صدقات براى فقيران است و مسكينان و ...
در روایت آمده است که اگر کسی چیزی را به امام(ع) به این عنوان که امام نیازمند است، بدهد، ایمان درست ندارد که در تعبیر امام(ع) به آن شخص عنوان کافر(4) اطلاق شده است: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْإِمَامَ يَحْتَاجُ إِلَى مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَهُوَ كَافِرٌ إِنَّمَا النَّاسُ يَحْتَاجُونَ أَنْ يَقْبَلَ مِنْهُمُ الْإِمَامُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها».(5)
امام صادق(ع) فرمود: كسى كه معتقد باشد امام به آنچه در دست مردم است، احتياج دارد كافر است.
بلكه مردم نيازمندند كه امام (خمس و سهم و ساير وجوه را) از آنها بپذيرد؛ چراکه خداى تعالی میفرمايد: «از دارايیهايشان صدقه بگیر تا آنان را پاک و منزه سازى.(6)
در تاریخ آمده است؛ سلمان فارسی در اولین ملاقات خود با پیامبر اسلام(ص) مقداری طعام با خود آورد؛ زیرا اطراف پیامبر افراد نیازمند زیاد بودند.سلمان طعام را به پیامبر داد، پیامبر فرمود: اگر صدقه است، به اصحاب صفه بدهید و اگر هدیه بود آنرا دریافت میکرد. سلمان علت اجتناب پیامبر را جویا شد،
پیامبر فرمود: این نوع صدقات را به عنوان محتاج و نیازمند میآورند، و بر ما حرام است. در ملاقات دوم سلمان پیشکش خود را به عنوان هدیه آورد، به پیامبر گفت نیت صدقه نکردهام و به شما هدیه میکنم. پیامبر هدیه سلمان را پذیرفت و با اصحاب صفه یکجا از هدیه سلمان خوردند.(7)
پی نوشت ها:
1_(ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، دعائم الإسلام، محقق، مصحح، فيضى،
آصف، ج 1، ص 259، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، چاپ دوم، 1385ق)
2_(کلینی، محمد بن یعقوب، كافي، محقق، مصحح، غفارى، على اكبر، آخوندى،
محمد، ج 8، ص 63، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق)
3_(توبه، 60.)
4_(البته کفر در اینجا به معنای کفر مصطلح نیست، بلکه به معنای کامل نبودن ایمان است.)
5_(كافي، ج 1، ص 537)
6_(توبه 103)
7_(جوزی، جمالدین ابی الفرج، صفة الصفوة، ج 1 ص، ۲۰۲، دار الحدیث، قاهره، ۱۴۲۱ق)
منبع:جام
211008