۳۰ دی ۱۴۰۳ ۲۰ رجب ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۰۹
يَعْلَمُونَ» ( و آنان كه چون كار زشتى كنند يا بر خود ستم روا دارند خدا را به ياد مى آورند و براى گناهانشان آمرزش مى خواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مى آمرزد و بر آنچه مرتكب شدهاند با
آنكه می دانند[كه گناه است] پافشارى نمى كنند.)، بر پیامبر (ص) نازل شد، ابلیس سخت ناراحت شد و بالای کوهی به نام ثور رفت وآژیر خطرش بلند شد و همه یارانش را به انجمن خود دعوت کرد،
همه بچه شیطان ها جمع شدند؛ ابلیس نزول آیات فوق را به اطلاع آنها رساند و اظهار نگرانی کرد و از آنها کمک خواست .
یکی از یاران او گفت: من با دعوت کردن انسان ها از این گناه به آن گناه ، اثر این آیه را خنثی می کنم. ابلیس سخن او را نپذیرفت . دیگری پیشنهاد شبیه اولی کرد؛ ولی باز مورد پذیرش ابلیس قرار نگرفت
تا این که میان شیطان ها ، شیطان کهنه کاری به نام «وسواس خناس» گفت: پیشنهاد من این است که فرزندان آدم را با وعده ها و آرزوهای طولانی آلوده کنیم (به آنها بگوییم الان برای توبه کردن زود
است و فرصت دارید)، وقتی آنها مرتکب گناه شوند خدا را فراموش کرده، بازگشت به سوی خدا(توبه) از خاطر آنان محو می گردد.
ابلیس گفت: مرحبا راه همین است. سپس این ماموریت را تا پایان دنیا به او سپرد.
پی نوشت:
(داستان های صاحبدلان به نقل از : وسائل الشیعه باب 58،ح7)
منبع:جام
211008