کد خبر : ۱۴۰۲۶
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۵

چگونه بر مرگ خود پیشی بگیریم/ چرا پیامبر (ص) نماز را جزء دنیا به شمار آورد

امام جعفر صادق(ع) می فرمایند: « اگر اندازه كفايت، بي نيازت كند، كمترين چيز دنيا بي نيازت كند و اگر اندازه كفايت بي نيازت نكند، هرچه در دنيا هست بي نيازت نكند.»

عقیق: امام علی(ع) در خطبه شصت و چهارم نهج البلاغه می فرمایند: «اى بندگان خدا از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد و با اعمال نيك خويش بر مرگتان پيشى‏ گيريد(پيش از آنكه مرگ شما فرا رسد تا مى‏ توانيد اعمال نيك به جا آوريد) به وسيله‏ چيزى كه از دست‏ شما مى‏ رود آنچه براى شما جاودان مى‏ ماند خريدارى كنيد. خود كوچ كنيد كه به سختى براى كوچ دادنتان كوشش مى‏ شود، مهياى مرگ باشيد كه بر شما سايه افكنده است، از كسانى باشيد كه آنها را بانگ زدند و بيدار شدند و دانستند كه دنيا سراى جاودان نيست، پس آنرا با سراى آخرت مبادله كردند. خداوند شما را بيهوده نيافريده و مهمل رها نكرده، فاصله شما با بهشت‏ يا دوزخ بيش‏ از فرارسيدن مرگ نيست. زندگى محدودى كه گذشتن لحظات، از آن مى‏ كاهد و مرگ‏ آنرا نابود مى‏ سازد حتما كوتاه خواهد بود. زندگى كه گذشت‏ شب و روز آنرا به پيش مى‏ راند به زودى به پايان خواهد رسيد.

آن حضرت می افزایند: «مسافرى كه تنها سعادت و خوشبختى و يا شقاوت و بدبختى همراه دارد بايد بهترين زاد را با خود بردارد، در اين جهان از همين جهان براى خود زاد و توشه ‏اى گيريد كه فرداى رستاخيز حافظ و نگهدارتان باشد. بنده بايد از پروردگارش بترسد، خويشتن را اندرز دهد، توبه را مقدم دارد و بر شهوات خويش پيروز گردد. زيرا مرگش از نظرش پنهان است و آرزويش وى را فريب مى‏ دهد، شيطان هميشه، همراه اواست گناه و معصيت را پيش چشمش زينت مى‏ دهد، وى را در آرزوى توبه نگه‏ مى‏ دارد كه آنرا به تأخير اندازد تا زمانى كه مرگ در حال غفلت كامل، در برابرش‏ آشكار گردد. اى واى بر غافلى كه عمرش دليلى بر ضد اوست و روزگارش او را به بدبختى و شقاوت بكشاند. از خدا مى‏ خواهيم كه ما و شما را از كسانى قرار دهد كه هيچ نعمتى آنها را مست و مغرور نمى‏ كند و هيچ هدفى او را از اطاعت پروردگار باز نمى‏ دارد و بعد از فرارسيدن مرگ‏ پشيمانى و اندوه در او راه نمى‏ يابد.»

امام جعفر صادق(ع) نیز در این باره می فرمایند: «مثل الدنيا كمثل ماء البحر كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله: دنيا مانند آب درياست كه هر چه شخص تشنه از آن بيشتر آشامد، تشنگي اش بيشتر شود تا او را بكشد.»(1) همچنین در حدیث دیگری می فرمایند: «اگر اندازه كفايت، بي نيازت كند، كمترين چيز دنيا بي نيازت كند و اگر اندازه كفايت بي نيازت نكند، هرچه در دنيا هست بي نيازت نكند.» (2)

بدان که دنیا در ذات خود ماهیت و حقیقتی دارد و نسبت به انسان و در حق بندگان نیز ماهیت و حقیقتی دارد. اما ماهیت و حقیقت دنیا فی نفسه عبارت است از اشیاء و اعیان موجود یعنی زمین و آنچه در آن است و مراد از زمین املاک و باغ و امثال اینهاست و آنچه در آن است معادن و نباتات و حیوانات است و به دست آوردن معادن یا برای این است که آلات و ابزار کار قرار گیرد مانند مس و آهن و یا به جهت زینت است مثل جواهر یا برای داد و ستد است، مانند طلا و نقره و از گیاهان برای تحصیل قوت و غذا و دوا بهره برداری می شود و حیوانات را یا برای کار و خدمت مورد استفاده قرار می دهند مانند بردگان و غلامان یا برای تسحیر دلهای آنان و تسلط بر آنها به جهت جاه طلبی و بزرگداشت خود، یا برای لذت یافتن از آنها مانند زنان، یا برای کسب نیرو و پشتیبانی مانند فرزندان. اینها اشیاء و اعیانی هستند که از آنها به دنیا تعبیر می شود و خدای سبحان آنها را در این آیه شریفه جمع فرموده: «دوست داشتن خواهشها (و خواستنی ها) از زنان و فرزندان و اموال گرد آمده از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چارپایان و کشت، برای مردم آرایش (و جلوه) یافته، اینها کالای زندگی دنیاست...»(3) و محبت اینها مربوط به قوه شهوت است، مگر دوست داشتن تسخیر دلها به قصد غلبه و تسلط که از رذائل قوه غضب است.

ماهیت و حقیقت دنیا در حق بندگان عبارت است از آنچه پیش از مرگ برای آدمی در آن بهره و وسیله شهوت و حظ و غرض و لذتی هست و لذتی که در حال کنونی خود، پیش از وفات، دارد نسبت به او دنیاست و برای او دو علاقه و بستگی در آنها هست، یکی علاقه قلبی که دوستی آن است و دیگری بستگی به بدن که اشتغال به اصلاح و پرورش آن است تا از آن بهره برداری کند. اما همه آنچه انسان به آن میل و رغبت دارد مذموم نیست، زیرا آنچه آدمی در دنیا به آن میل دارد اگر ثمره و نتیجه آن بعد از مرگ برایش بماند ـ یعنی علم نافع و عمل صالح ـ در حقیقت به آخرت متعلق است و آن را به این اعتبار دنیا نامند که نزدیک و در دسترس است و هر یک از عالم و عابد از علم و عبادت خود لذت می برد و حتی برای وی لذت بخش ترین چیزهاست، اگرچه حظ و بهره ای زودرس در دنیاست، لیکن از دنیا مذموم نیست، بلکه در حقیقت از آخرت به شمار می رود، هر چند از حیث اینکه محسوس و مشهود است از دنیا محسوب می شود. زیرا هر چه در قلمرو حس و مشاهده است از عالم شهادت (محسوس) ـ یعنی دنیا ـ است.

از این رو پیامبر اکرم(ص) نماز را از دنیا شمرد و فرمود: «حبب الی من دنیاکم ثلاث: الطیب و النساء و قرة عینی فی الصلاة: سه چیز از دنیای شما نزد من محبوب است: بوی خوش و زنان و روشنی چشم من در نماز است»، با اینکه نماز از اعمال آخرت است. پس دنیای مذموم عبارت است از حظ و بهره عاجل و زودرس که نه از اعمال آخرت است و نه وسیله ای برای آن و آن جز لذت بردن از معاصی و تنعم به چیزهای مباحی که زائد بر مقدار ضرورت است نیست. اما تحصیل روزی به قدر ضرورت از کارهای شایسته و نیکوست، چنانکه در اخبار به آن تصریح شده است. رسول خدا(ص) فرمود: « عبادت هفتاد جزء است که برترین آنها طلب روزی حلال است.» و فرمود: « ملعون است کسی که سربار مردم شود.»

امام سجاد(ع) فرمود: «دنیا دو گونه است: دنیائی که رساننده است (یعنی انسان را به سبب طلب قدر کفاف و ضرورت به طاعت و قرب خدا می رساند) و دنیائی که ملعون است (یعنی آدمی را که در جستجوی بیش از مقدار ضرورت و احتیاج است از رحمت خدا و سعادت و آخرت دور می کند)» و امام محمد باقر(ع) فرمود: «هر که برای بی نیازی از مردم و وسعت و گشایش بر اهل و عیال خود و نیکی و عطوفت با همسایگان در دنیا به طلب روزی برود در قیامت خدای عز و جل را ملاقات خواهد کرد در حالیکه چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می درخشد.»

امام صادق(ع) فرمود: « کسی که برای عائله خود رنج می برد مثل کسی است که در راه خدا جهاد کند.» و فرمود: « خدای متعال سفر کردن و تحمل غربت را در طلب روزی دوست می دارد.» و فرمود: « «کسی که دنیا را برای آخرت یا آخرت را برای دنیا ترک نماید از ما نیست» و فرمود: « در طلب روزی تنبلی مکنید که پدران ما در این راه تلاش می کردند و به دنبال روزی می رفتند.»

شخصی به آن حضرت عرض کرد: «ما دنیا را می طلبیم و دوست داریم که به ما رو آورد، فرمود: می خواهی با آن چه کنی؟ عرض کرد: خود و عائله ام از آن منتفع شویم و به آن صله رحم و تصدق کنم و حج و عمره به جا آورم. فرمود: این طلب دنیا نیست بلکه طلب آخرت است.» امام موسی بن جعفر(ع) در زمینی کار می کرد به طوری که قدمهایش را عرق فرا گرفته بود، شخصی عرض کرد: «فدایت شوم، کارگران شما کجایند؟ فرمود: کسی که از من و پدرم بهتر است با دست در زمین خود کار می کرد، پرسید: او کدام شخص بود؟ فرمود: رسول خدا(ص) و امیر المؤمنین(ع) و همه پدرانم با دست خود کار می کردند و این کار انبیاء و مرسلین و اوصیاء ایشان و صالحان است» و به این مضامین اخبار بسیار هست.


پی نوشت ها:

1_(اصول كافي، ج 3، ص205)

2_(اصول كافي، ج 3، ص 20)

3_ (آل عمران/ 14)

منبع:مهر

211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین