۳۰ دی ۱۴۰۳ ۲۰ رجب ۱۴۴۶ - ۵۰ : ۱۲
آنچه را از این كتاب به سوى تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، زیرا نماز از گناهان بزرگ و آنچه (در شرع و عقل) ناپسند است بازمى دارد، و البته در یاد خدا بودن انسان، و یادكردن خدا انسان را بزرگتر است، و خدا مىداند چه مى كنید
جلوگیری
از فحشا (زشتی و بدی)، یکی از خواص نماز است و البته نماز که اوج عبادات
است، خواص و آثار دیگری نیز دارد که اصل و سرّ آن همان «ذکر الله»، یعنی
یاد خداست، چنان چه به حضرت موسی علیهالسلام، بلافاصله پس از تکلم و معرفی
خود به عنوان «الله» فرمود، پس برو اقامه نماز کن برای یاد من.
«إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی»(2)
منم، من، خدایى كه جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش كن و به یاد من نماز برپا دار.
الف – از همین اوصاف معلوم میشود که اقامه نماز، صرفاً خم و راست شدن و بیان چند جمله در اوقاتی معین ، نمیباشد، بلکه نماز، باید نماز باشد تا اثر کند. و الا نه تنها اثر مثبت نمیگذارد، چه بسا اثر منفی نیز بگذارد، مثل کسی که برای ریا نماز میخواند، تا آنجا که خداوندی که به تمامی انبیای الهی از آدم تا خاتم علیهمالسلام امر به اقامه نماز نمود، خود میفرماید: وای بر نمازگذاران!
«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاۆُونَ* وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ »(3)
پس واى به حال نمازگزاران * آنان كه از نمازشان غافل [و به آن بىاعتنایند] * آنان كه ریاكارى مىكنند * و از رفع نیاز دیگران دریغ مى ورزند.
پس واقعاً جای سۆال دارد که چرا در آنها اثر نمیگذارد؟!
ب – پس، اگر آن چه که به عنوان خواص و آثار نماز ذکر شده در نمازخوانی اثر
نکرد و پدیدار نشد، باید بداند که نمازش نماز نبوده است، هر چند که سر وقت و
با آداب تمام خوانده باشد.
اگر صبح نماز خواند و تا ظهر مبتلا به کار زشتی شد، باید بداند که نمازش زیاد هم درست نبوده است.
نماز هر چقدر درست و صحیح و نماز باشد، همان قدر اثر دارد. نماز نباید مثل یک جسم بیروح، ولی غسل کرده و تمیز باشد، بلکه باید روح هم داشته باشد تا اثر کند ؛ چنانچه از مرده کاری بر نمیآید.
ج – نماز، تنها عبادت، تنها واجب و تنها کاری نیست که باید انجام شود. لذا همان طور که در شکل ظاهرش شروطی، وجوبی و آدابی دارد که برخی واجب و برخی مستحب هستند، در شکل باطنش نیز چنین است، لذا فرمود: آنان که مۆمن هستند و نماز میخوانند – آنان که به همراه نماز نیاز دیگران (انفاق) را برآورده میکنند – آنان که در نمازشان خاشع هستند – آنان که نماز را سبک نمیشمارند – آنان که به غیب ایمان دارند و ... .
در واقع نه تنها نماز باید تا حد امکان هر کس به شکل کامل (کمال) ظاهر و باطن اقامه شود، بلکه آن نماز خوانده شده نیز باید مورد محافظت و مراقبت گردد تا حبط و نابود نشود و برخی از این شروط قید شده مثل: ایمان به خدا، ایمان به غیب، تلاوت آیات الهی (قرآن کریم)، خشوع، انفاق و ...، همه محافظ نماز صحیح میباشند.
بدیهی است که صرف برخورداری از گنج کفایت نمیکند، بلکه باید محافظت شود تا ربوده نشود یا اسراف نگردیده و به هدر نرود چنانچه صرف بودن نور کفایت نمیکند، بلکه باید محافظت شود که خاموش نشود.
اگر بپرسید فلانی با آن همه ثروت، چرا این گونه بدبخت و فقیر شد؟ میگویند: چون از ثروتش مراقبت و محافظت نکرد و به هدر داد. لذا فرمود مۆمن از نمازش محافظت میکند:
«وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ »(4)
و آنان كه بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند،
د – اگر امیرالمۆمنین علیه السلام بدین مضمون فرمودند که هر کس دو رکعت نماز صحیح داشته باشد، بهشت بر او واجب میشود، معنایش این نیست که به خاطر آن دو رکعت او را به بهشت میبرند، بلکه معنایش این است که آن دو رکعت چنان تأثیری در ساختار شخصیت و اخلاق فردی و اجتماعی او دارد که او را الزاماً اهل بهشت میسازد.
ولی، باید در تأثیرها و تأثرها مراقب بود که چیزی این گنج را ضایع نکند، این نور را خاموش نکند، آثار آن را از بین نبرد. اگر نماز جلوی فحشا را میگیرد، فحشا نیز اثر نماز را از بین میبرد.
دروغ، غیبت، فتنه، نمامی، بیتوجهی به نیازمندان، ریا ... و از همه بالاتر و مهمتر «نپذیرفتن ولایت»، همه از آفاتی است که نماز را میسوزاند و از بین میبرد.
ه - ابلیس بسیار عبادت کرده بود و نمازهایی داشت که هر دو رکعتش به زمان ما شاید صدها سال طول میکشید، اما در دلش بدترین آفت وجود داشت که عبارت است از «تکبر». تا وقتی این آفت و ابتلای بالقوه ظهور و بروز پیدا نکرده بود، او از آثار عبادات و نمازش بهره برد، تا آنجا که به رغم «جنّ» بودنش، در صف ملائک قرار گرفت و در جمع مخاطبین وحی الهی جای گرفت.
همین که امتحانش پیش آمد، تکبرش بروز کرد و همه عباداتش را سوزاند. لذا پس از نافرمانی مورد بازخواست و محاکمه قرار گرفت تا از خود دفاع کند. خداوند کریم پرسید: چرا اطاعت نکردی، از عالین (فوق ملائک) بودی یا این که استکبار کردی؟ (یعنی از این دو راه خارج نیست)، او هم گفت: من برترم! خداوند متعال هم فرمود، پس، از این جمع خارج شو که این مقام جای متکبرین نیست و از مقامش هبوط یافت.
«قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِینَ»
فرمود: «اى ابلیس، چه چیز تو را مانع شد كه براى چیزى كه به دستان قدرت خویش خلق كردم سجده آورى؟ آیا تكبّر نمودى یا از [جمله] برترىجویانى؟»
«قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ»
گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریدهاى و او را از گِل آفریدهاى.»
«قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ »(5)
فرمود: «پس، از آن [مقام] بیرون شو، كه تو راندهاى.
پس، باید هم نماز درست اقامه کنیم و هم مراقب باشیم که این سرمایه و گنج لایزال، از بین نرود.
پی
نوشت ها:
1_(العنکبوت، 45)
2_ (طه، 14)
3_ (الماعون، 4 تا 7)
4_ (المۆمنون، 9)
5_ (ص، 75 تا 77)
منبع:تبیان
211008