پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۳:۴۸

۱۴۰۴/۰۸/۱۵

اگر نماز را سبک می‌شمرید آماده ۱۵ بلا باشید

طبق روایت حضرت زهرا(س) سبک شمردن نماز، به معنای بی‌ارزش کردن ارتباط با منبع حیات، به تدریج تمام شریان‌های حیاتی وجود انسان را در دنیا، هنگام مرگ، در قبر و در قیامت مسدود و خشک می‌کند.
کد خبر : ۱۳۴۹۶۱

عقیق: دراکوسیستم پیچیده زندگی انسان، هر انتخاب، باور و کنشی، مجموعه‌ای از عواقب زنجیره‌ای را به دنبال دارد. این قانون طبیعی در حوزه‌های مادی و معنوی به یک شکل جاری است. در دنیایی که سرعت و هیاهو، انسان را به سبک‌شماری بسیاری از ارزش‌ها ترغیب می‌کند، بازگشت به متون معنوی برای درک عمق و وزن این انتخاب‌ها، بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر می‌رسد.

در این میان روایتی که از حضرت زهرا(س) در کتاب «فاطمه اسوه بشر» به قلم آیت‌الله جوادی آملی نقل شده، فراتر از یک وعده وعید صرف، یک تحلیل چندبعدی از پیامدهای «سبک سمردن نماز» ارائه می‌دهد. این روایت، نماز را یک شریان حیاتی برای اتصال به منبع برکت و معنا می‌بیند و قطع این شریان را در چهارچوب پانزده بلا، که گویی چهار مرحله سقوط آزاد یک وجود است، تشریح می‌کند.

مرحله اول: فرسایش در زندگی (شش بلا)

اولین مجموعه از عواقب، در همین زندگی مادی و محسوس رقم می‌خورد. این بلاها بیشتر از اینکه مجازات‌هایی خارجی باشند، نمودار یک فرآیند درونی و از دست دادن است.

کم شدن برکت از عمر و روزی: این دو مورد، به معنای از دست رفتن کیفیت است. عمر ممکن است طولانی باشد اما بدون برکت، پوچ و بی‌ثمر است. روزی ممکن است فراوان باشد اما بدون برکت می‌شود و رضایت و آرامش به همراه ندارد. این قضیه، حکایت از یک زندگی کم‌عمق است که در آن، گذر زمان و کسب معاش به فرآیندی مکانیکی و بدون معنا تبدیل شده است.

محو شدن سیمای صالحان: چهره، آینه درون است. وقتی انسان ارتباط با معنویت را سبک می‌شمارد، به تدریج نشانه‌های اخلاقی، آرامش و صلح درونی از چهره‌اش محو می‌شود و جای خود را به اضطراب، خستگی و سردرگمی می‌دهد.

بی‌اثری اعمال و مستجاب نشدن دعا: این دو مورد، نقطه اوج قطع ارتباط است. عملی که از سر توجه و ارتباط با معنا نباشد، بدون اثر معنوی است و دعایی که از قلبی منقطع بلند شود، به افق گم‌شده ارتباط پرواز نمی‌کند.

بهره نبردن از صالحان: این نتیجه طبیعی جدایی از جریان نور است. کسی که نماز را سبک می‌شمرد، دیگر جذب فضای معنوی و اولیای الهی نمی‌شود و از دریچه دید و الهام آنها محروم می‌ماند.

مرحله دوم: درد جدایی در لحظه مرگ (سه بلا)

مرگ در این دیدگاه، آشکار شدن حقیقتِ انتخاب‌های یک عمر است.

مرگ ذلیلانه: ذلتی که انسان کاهل‌نماز در زندگی کاشته بود، در زمان مرگ درو می‌کند.

مرگ با گرسنگی و تشنگی: اینها فراتر از نیازهای جسمی هستند. تشنگی برای لطف الهی و گرسنگی برای معنایی که در زندگی به آن توجهی نشد، در ساعات پایانی عمر، خود را به شکل یک تشنگی و گرسنگی لاعلاج نشان می‌دهد. حتی اگر همه غذاها و آب‌های دنیا در دسترس باشد. عطش روح انسان کاهل‌نماز در موقع مرگش سیراب نخواهد شد.

مرحله سوم: تنگی و تاریکی قبر (سه بلا)

قبر در این روایت، یک کیفرخواست فیزیکی و تجسم فضای درونی انسان بعد از جدایی از دنیاست.

عذاب فرشته‌ای گماشته‌شده: این فرشته، تجسم عواقب اعمال خود انسان است. همان‌طور که در دنیا، فرشته‌ای به نام توجه و ذکر، آرامش‌بخش بود، در قبر فرشته‌ای مسئول برگرداندن غفلت انسان در غالب عذاب است.

تنگی قبر: تنگی قبر نمادی از تنگی نفس فردی است که نماز را سبک می‌شمارد. کسی که با نماز، قلب خود را به افق آسمان باز نمی‌کند، در تنگای دیوارهای بی‌نور قبر زندانی می‌شود.

تاریکی قبر: این مورد هم نماد تاریکی قلبی انسان کاهل نماز است که در قبری بی‌نور و ظلمانی محبوس خواهد شد.

مرحله چهارم: رسوایی در قیامت (سه بلا)

این مرحله، نهایی‌ترین و همگانی‌ترین نمود قطع ارتباط است.

کشیده شدن بر صورت در برابر خلایق: این، اوج ذلت و رسوایی است. جایی که حقیقت برای همه آشکار می‌شود و ارزش‌های دروغی فرو می‌ریزد.

سختی محاسبه اعمال: وقتی نماز که حجت‌ترین عمل است، سبک شمرده شده، دیگر عملی برای موازنه و دفاع وجود ندارد و محاسبه به سخت‌ترین شکل خود انجام می‌شود.

عدم نظر لطف خدا: در بین همه بلاها این مورد، بزرگترین و هولناک‌ترین عاقبت است. خداوند نظر لطف خود را از انسان باز می‌دارد، همان‌طور که انسان خود را از یاد خدا باز داشته بود. این عذاب ابدی است، عذاب جدایی و دوری همیشگی از مبدء کمال و زیبایی.

 

منبع:تسنیم


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها