انتقاد سید محمدرضا نوشه ور از وضعیت مساجد کشور:
عقیق: «پدرم ۶۵ سال با وضو روی منبر روضه خواند و هیچگاه هم برای روضه مبلغی دریافت نکرد حتی اگر به زور هم میخواستند بدهند.» این شاه بیت گفتوگوی من با هادی ملاباقر پسر مرحوم عبدالله ملاباقر پیرغلام اهل بیت(ع) است.عبدالله ملاباقر پیرغلام اهل بیت(ع) و کاسب بازار بود.
او از آخرین بازماندگان همنسلهای خود در بازار محسوب میشد که راوی نوحهخوانیهای کهن بود. او سال ۱۳۹۹ در ایام اربعین حسینی پر کشید. عبدالله ملاباقر متولد ۱۳۱۶ در محله حمام گلشن تهران بود و مداح ثابت هیأت قدیمی ثامنالائمه(ع) تهران به حساب میآمد. البته خودش، هم روضهدار بود و در منزلش مجالس عزاداری به خصوص در ایام اربعین حسینی برپا میشد. مجلسی که این روزها سابقهاش به بیش از ۱۰۰ سال رسیده است و حتی در ایام کرونا هم تعطیل نشد.
لحن شیرین و لهجه خاص تهرانی او در سخن گفتن و نوحه خواندن موجب شده بود تا او با اشعار ساده و روان، دلهای محبان اهلبیت علیهمالسلام را با خود همراه سازد.
فرزندش میگوید: «به هیچ عنوان شعر و نوحه را از روی کاغذ نمیخواند و اشعار بسیاری را در حافظه داشت. یک ساعت چلسه سینهزنی را اداره میکرد. نه مثل برخی مداحان امروزی که صرفاً شور میخوانند بلکه زمینه، دو سرپا، واحد، جفت و ... میخواند و مرحله به مرحله جلسه را پیش میبرد»
مرحوم ملاباقر علاقه بسیاری به امام رضا(ع) داشت. رزق زندگیاش از مداحی نبود. حاج عبدالله، کاسب بود و در تیمچه حاجبالدوله سبزهمیدان، میان بازار کفاشها، دالان سوم، یک فروشگاه پوشاک داشت.
این مداح بابت روضهخوانی و مداحی در مجالس پول و پاکتی دریافت نمیکرد. فرزندش میگوید: پدرم در بازار به خوشحسابی شهره بود و حساب و کتاب افراد را تا ریال آخرش پرداخت میکرد. برعکس برخی مداحان امروز اهل پاکت و حاشیه نبود که به زعم من اگر اینگونه بود، شهرت بسیاری هم کسب میکرد.
حاج عبدالله، مداحی را از هیأت حضرت رقیه(س) در همان اوایل دهه ٣٠ شروع کرد. او میگفت: «حال و هوای آن مجالس متفاوت با امروز بود؛ سینهزنی و نوحهخوانی سنتی با آنچه امروز میبینیم، فرق داشت.»
این پیرغلام از همان دوران کودکی به حفظ شعر و غزل میپرداخت تا اینکه در ۱۶ سالگی که در بازار کارگر بود، با راهنمایی یکی از مداحان هیأت بنیهاشم(ع) به روضهخوانی روی آورد. او شاگرد مرحوم حاج حسن دولابی شد و به اصرار استادش قصیدههای طولانی حفظ میکرد. او در نوحهخوانی هم شاگرد حاج حسن فرشتهنژاد شد و اینگونه بود که به هیأت ثامنالائمه (ع) تهران رفت.
مرحوم ملاباقر همدوره مداحانی همچون احمد شمشیری، شاه حسین بهاری، حسن ارضی، حسن گودرزی،احمد دلجو، حسین اطهاری و ... بود. او به مجالس روضههای خانگی بسیار مقید بود و هیچگاه ترک نمیکرد حتی اگر عروسی فرزندانش باشد. هادی ملاباقر میگوید: «قدیم رسم بود مجالس عروسی را شب جمعه میگرفتند موقع عروسی من پدرم گفت اگر مجلس شب جمعه باشد من نمیآیم روضه دارد. من مجبور شدم به صاحب تالار بگویم مجلس من را وسط هفته برنامهریزی کن. او هم تعجب کرده بود که همه آخر هفته میخواهند که گفتم اگر شب جمعه باشد پدرم نمیآید چون روضه دارد.»
فرزند مرحوم ملاباقر خاطره دیگری هم از عروسی خواهرش نقل میکند و میگوید: «پدربزرگم با این که سرحال بود، در ایام میلاد امام حسین علیهالسلام به پدرم وصیت کرد که من ماندنی نیستم اگر مردم، عروسی بچهات را تعطیل نکن. صبح فردا آن روز بعد از نماز صبح فوت کرد و پدرم به وصیت او عمل کرد و ما یک روز بعد خاکسپاری پیراهن مشکی را درآوردیم و عروسی خواهرم را در تالار زمرد برگزار کردیم.»
البته فرزند مرحوم ملاباقر گلایهای هم از مسوولان وقت خانه مداحان دارد و میگوید: «در اواخر عمر پدرم از آنها خواستم تا مجلس بزرگداشتی برای او برگزار کنند که کلی رفت و برگشت شد اما در نهایت هم اعلام کردند که هیأت مدیره مخالف است. بعد از انتصاب حاج مصطفی خورسندی در خانه مداحان، با همکاری بنیاد دعبل خزاعی برای پدرم بزرگداشت گرفتند که اتفاق خوبی برایش بود.»
نشانی خانه ابدی حاج عبدالله