پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
در اولین روز جنگ تحمیلی چه گذشت؟
کد خبر : ۱۳۴۴۸۶
۱۳:۳۳

۱۴۰۴/۰۶/۳۱

در اولین روز جنگ تحمیلی چه گذشت؟

صدام حسین تصور می‌کرد ایران در شرایط متزلزل ماه‌های بعد از انقلاب و در حالی که بخش زیادی از فرماندهان ارتش بازنشسته شده یا از کشور فرار کرده بودند؛ نیروی نظامی آماده‌ای برای مقابله با ارتش عراق ندارد. وی در برابر دوربین‌های تلویزیون بغداد پیمان ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و در مدعی مالکیت مطلق کشورش بر اروندرود یا به تعبیر عراقی‌ها شط‌العرب شد و چند روز بعد رسما به ایران حمله کرد.

عقیق: ارتش عراق به فرمان صدام حسین ماه‌ها بود که تجاوز به مرزهای ایران را آغاز کرده بود؛ تنها در ۶ ماه ابتدایی سال ۱۳۵۹ و پیش از شروع رسمی جنگ تحمیلی، ۵۵۲ مورد حمله کوچک و بزرگ به مناطق مرزی ایران از سوی عراق به ثبت رسیده بود که ۴۹۰ مورد آن به‌صورت رسمی به سازمان ملل متحد گزارش شده بود.

در ۱۳ فروردین ۱۳۵۸ عراق برای نخستین بار به حریم هوایی ایران تجاوز کرد. ۵ روز بعد، نیروهای عراقی به یک پست مرزی ایران در قصرشیرین حمله کردند. در اردیبهشت عراق به شهر مهران حمله هوایی کرد. پس از آن و تا آغاز همه‌جانبه جنگ، متجاوز از ۵۶۰ مورد درگیری در مرزهای ایران و عراق گزارش شده است.

روز۵ اردیبهشت هم نخستین حمله ارتش عراق به تأسیسات نفتی ایران، در دهلران صورت گرفت که تا آغاز رسمی جنگ ۱۳ نوبت دیگر به تأسیسات مختلف نفتی حمله شد. این روند ادامه داشت که این‌که در ۲۹ خرداد ماه همان سال و پس از ۲۰ سال، در نخستین انتخابات مجلس در عراق، حزب بعث ۱۷۵ کرسی از ۲۰۰ کرسی نمایندگی مجلس را به دست آورد و چندی بعد، در ۱۸ تیر ماه کودتای نوژه در ایران کشف شد، که کودتاچیان با همکاری دولت عراق قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشتند.

در ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ توپخانه سنگین ایران اقدام به کوبیدن مناطق مرزی عراق مخصوصاً شهرهای زرباطیه، خانقین و مندلی نمود.در ۲۲ شهریور ۱۳۵۹ یک میگ عراقی به هلیکوپتر حامل بنی صدر و شهید رجایی که برای بازدید از درگیریهای مرزی رفته بودند شلیک کرد که با دخالت جنگنده‌های ایرانی از صحنه گریخت.

صدام حسین تصور می‌کرد ایران در شرایط متزلزل ماه‌های بعد از انقلاب و در حالی که بخش زیادی از فرماندهان ارتش بازنشسته شده یا از کشور فرار کرده بودند؛ نیروی نظامی آماده‌ای برای مقابله با ارتش عراق ندارد. در ۲۶ شهریور صدام حسین در برابر دوربین‌های تلویزیون بغداد پیمان ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و در مدعی مالکیت مطلق کشورش بر اروندرود یا به تعبیر عراقی‌ها شط‌العرب شد.

اولین لحظات آغاز جنگ

با سخنرانی صدام در جمع سربازان عراقی و شلیک توپ به سوی ایران، جنگ تحمیلی را آغاز کرد.نیروهای عراق با آمادگی قبلی و زمینه سازی مناسب، حمله به مرزهای ایران را در طول نوار مرزی از آبادان تا قصرشیرین آغاز کردند. در ساعت ۱۲ ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز ۱۹۲ بمب افکن و جنگنده را برای حمله به فرودگاه‌های ایران صادر کرد. ۲۰ دقیقه بعد، صدام در حالی که یک چفیه قرمز به سر داشت و نوار فشنگ دور کمرش بسته بود، وارد اتاق عملیات شد.

عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق در گزارشی به او اعلام کرد: «سرور من، جوان‌ها ۲۰ دقیقه قبل پرواز کردند» و صدام پاسخ داد. صدام پاسخ داد: «نیم ساعت بعد کمر ایران را خواهند شکست!»با ورود هواپیماها به داخل مرزهای ایران، جنگ هشت ساله آغاز شد. هواپیماهای نظامی عراق فرودگاه مهر آباد تهران را در ساعت ۲ بعد از ظهر بمباران کردند.

فاطمه جهان‌آرا، خواهد محمد جهان‌آرا روایت شخصی خود را از روز اول جنگ اینگونه بیان می‌کند: «قبل از آغاز رسمی جنگ در خرمشهر جنگ آغاز شده بود و در شهریور حدود پنج-شش تا از بچه‌های خرمشهر لب مرز و در تیراندازی‌ها شهید شدند، ولی با این همه ما فکر نمی‌کردیم عراق به این وسعت جنگ را پیش ببرد. عراق با بدترین نوع ممکن، با خمپاره حمله کرد و مادر و خواهر من جزو اولین کسانی بودند که زخمی شدند. خمپاره جلوی خانه ما خورد و خواهر کوچکم از زانو زخمی شد و به دست، پا و شکم مادرم هم ترکش خورد. به گردن دوست خواهرهم هم ترکش خورد و خدا رحم کرد که شاهرگش زده نشد، ولی پسر همسایه ما شهید شد. من خانه دوستم بودم؛ رفته بودم کتاب‌های‌مان را جلد کنیم. سال دوم دبیرستان بودم. این سروصداها را که شنیدیم، از خانه دوستم آمدم بیرون تا ببینم چه خبر است که دیدم آن طرف خیابان یک خمپاره زده‌اند؛ خمپاره‌ای که به آن می‌گفتند خمسه‌خمسه برگشتم به خانه دوستم و تلویزیون را باز کردیم و متوجه شدیم دو-سه ساعت قبلش فرودگاه مهرآباد تهران را زده‌اند».

گزارش‌ها حکایت از آن داشت که همه پاسگاه‌های مرزی زیر آتش عراق قرار گرفته بود و درخواست کمک از تمامی نقاط مرزی به مراکز نظامی بالاتر ارسال شده بود. هواپیماهای عراقی در این روز ۱۵شهر ایران را هدف گرفتند که این شهرها عبارت بودند از تهران، تبریز، آبادان، همدان، دزفول، امیدیه، بوشهر، کرمانشاه، اصفهان، ارومیه، دهلران، ایلام، اهواز، مریوان و مهران که تقریبا تمامی پایگاه‌های هوایی و مناطق نظامی، مسکونی و صنعتی را شامل می‌شد.

بلافاصله بعد از حملات هوایی عراق، ستاد مشترک ارتش تشکیل می‌شود و به دو پایگاه بوشهر و همدان فرمان تلافی را صادر می‌کند و دو پایگاه شکاری ششم بوشهر و سوم همدان مسئول انجام عملیات می‌شوند. عملیات در دو مرحله به نام «البرز» و «آلفارد» انجام می‌شود. برنامه عملیات حدود ساعت ۲:۳۰ تا ۳ بعد از ظهر در دو پایگاه که به حالت آماده باش در آمده بودند، ریخته می‌شود. طبق این برنامه، پایگاه بوشهر، عملیات البرز را به عهده می‌گیرد که هدف آن حمله به پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق بود. بعد از تکمیل برنامه عملیاتی، حوالی ساعت ۳:۳۰ دقیقه چهار فروند اف.۴ از بوشهر به سمت هدف مورد نظر به پرواز در می‌آیند. حدود یک ساعت بعد همه آن‌ها پس از انجام ماموریت خود، سالم به پایگاه بر می‌گردند. در پایگاه سوم همدان نیز برنامه مشابهی ریخته شد. عملیات آلفارد قرار بود پایگاه هوایی «کوت» در استان میسان عراق را بمباران کند.

حدود ساعت یک ربع به چهار، چهار فروند اف.۴ به سمت کوت پرواز می‌کنند. سه فروند از این هواپیماها نزدیک به یک ساعت بعد به پایگاه همدان باز می‌گردند. در عملیات آلفارد یکی از جت‌ها در اثر اصابت گلوله سقوط کرد و به رود دجله افتاد. این دو عملیات حدود دو ساعت بعد از حمله هوایی عراق صورت می‌گیرد. روز اول جنگ به این طریق به پایان می‌رسد ...

واکنش امام خمینی (ره)

حضرت امام خمینی روحی‌فداه در ساعات اولیه تجاوز صدام به کشور با اقتدار و توکل الهی فرمودند: یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده!

گمان نکند ملت ایران که ارتش ایران نمی‌تواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلح ما، پاسدارهای عزیز ما قادر بر این معنا هستند؛ لکن تا مسئله جدی نشود آنها جداً عمل نمی‌کنند. آن روزی که مسئله جدی شد، تمام اینها به‌طور جد امر می‌کنم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودشان بنشانند.
ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگی شروع شده است و حالا فرض کنید که دست‌وپای خودمان را گم کنیم! نه، این حرف‌ها نیست؛ یک چیزی آوردند و یک بمبی اینجا انداختند و فرار کردند... یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش.

ساعت‌های ابتدایی آغاز جنگ در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برای ارتش عراق فقط پیشروی بود و همین امر برای صدام حسین تفکری به وجود آورد که چند روزه تهران را فتح خواهد کرد. اما کمتر از ۲۴ ساعت نگذشت که متوجه نیروهای ارتش ایران و مقاومت‌های مردمی شد که از کوه‌های بازی دراز در قصرشیرین تا بهمن شیر در خرمشهر همچون سد بلند برابر پیشروی ارتش آماده عراق را که چندین ماه بود برنامه‌ریزی کرده بودند؛ گرفتند و همه نقشه‌های او را با هدیه جانشان و شهادت نقش برآب کردند.

سرانجام، پس از هشت سال دفاع قهرمانانه رزمندگان اسلام، در ۲۳ مرداد ۱۳۶۹ صدام به ناچار دوباره همان پیمان و عهدنامه مرزی و حسن همجواری را پذیرفت و به موجب رأی سازمان ملل متحد در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ عراق، «آغازگر جنگ و مسئول آن» شناخته شد.

 

پی نوشت:

صحیفۀ امام، ج۱۳، ص۹۱

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

فارس نیوز

همشهری آنلاین


گزارش خطا

ارسال نظر