۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۱۹
عقیق:سلفیگری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته میشود که مخالفان خود را کافر میشمارند و مطرحترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی است.
وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهامهای ناشایستی که به شیعیان میزنند باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا میشوند.
یکی از شبهاتی که وهابیت تکفیری به وسیله آن، برخی مردم را فریب میدهد و علیه شیعه، جو سازی میکند مساله تحریف قرآن کریم است.به دروغ میگویند شیعیان این قرآن موجود در میان مسلمانان جهان را قبول ندارند و معتقدند که قرآن کریم تحریف شده است! در حالی که علمای بزرگ و معروف شیعه از گذشته تا حال، معتقدند که قرآنى که امروز در دست ما و در دست همه مسلمانان است، عین آن قرآنى است که بر پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نازل شده و حتّى یک کلمه، اضافه و یا کم نشده است.
در کتابهاى متعدّدى که در تفسیر، علوم قرآنی، اصول فقه و غیر آن توسط شیعیان نوشته شده، این مسأله را به وضوح و با ادله بیان داشته و اثبات کردهاند.
به صراحت میگوییم ما شیعیان معتقدیم به اجماع علماى مسلمین اعمّ از شیعه و اهل سنّت، چیزى بر قرآن افزوده نشده و اکثریّت قریب به اتّفاق محقّقان طرفین مىگویند، چیزى هم از آن کاسته نشده است و لذا جوانان و مردم، فریب تبلیغات وهابیون در اینباره علیه شیعه را نخورند.
دو کتاب نادرست؛ هم از اهل سنت و هم از شیعه
افراد بسیار معدودى از هر دو گروه (سنی و شیعه)، معتقد به کاسته شدن چیزى از قرآن هستند که سخنان آنها در میان دانشمندان و علمای معروف اسلام (چه شیعه و چه سنی) طرفدار و اعتباری ندارد.
«ابن الخطیب» مصرى از اهل سنّت است که کتاب «الفرقان فى تحریف القرآن» را نوشته که در سال 1948 میلادى (1367 هجرى قمرى) انتشار یافت و دانشگاه الازهر به موقع متوجّه شد و نسخههاى آن را جمع آورى و معدوم کرد، ولى تعدادى از آن به طور غیر قانونى به دست این و آن افتاد.
همچنین کتاب «فصل الخطاب فى تحریف کتاب ربّ الأرباب» به وسیله یکى از محدّثین شیعه (محدث نوری) نوشته شد و در سال 1291 هجرى قمرى به چاپ رسید و به مجرّد طبع، از سوى بزرگان حوزه علمیّه نجف اشرف مورد انکار شدید قرار گرفت و دستور جمع آورى آن صادر شد و کتابهاى متعدّدى در ردّ آن نوشته شد. (دقت کنید)
حال عدّهاى از متعصّبان وهّابى، این کتاب (فصل الخطاب) را بهانه کرده و اصرار دارند مسأله تحریف قرآن را به شیعه نسبت دهند، در حالى که:
1- اگر نگارش یک کتاب، دلیل بر اعتقاد شیعه به این امر شود، باید اعتقاد به تحریف را به علماى اهل سنّت نیز نسبت بدهیم، زیرا «ابن الخطیب مصرى» نیز کتاب «الفرقان فى تحریف القرآن» را نگاشته و اگر بیزارى علماى الأزهر از کتاب مزبور دلیل بر نفى محتواى آن باشد، مخالفت علماى نجف اشرف و دیگر شهرها مانند قم و ... از نوشتههاى «فصل الخطاب» نیز دلیل بر این معناست.
2- در تفسیر «قرطبى» و «درّالمنثور» که هر دو از تفاسیر معروف اهل سنّت است، از عایشه (همسر پیامبر) نقل شده که مىگوید: «انّها- اى سورة الأحزاب- کانت مأتى آیة فلم یبق منها إلّا ثلاث و سبعین!» سوره احزاب 200 آیه بود که از آن جز 73 آیه باقى نمانده است!
از آن بالاتر در صحیح بخارى و صحیح مسلم نیز روایاتى دیده مىشود که بوى تحریف مىدهد. (1)
ولى ما هرگز به خود اجازه نمىدهیم که قول به تحریف را به خاطر یک نویسنده یا چند روایت ضعیف، به برادران اهل سنّت نسبت دهیم، آنها نیز نباید به خاطر کتاب یک نفر یا بعضى از احادیث ضعیف یا مجعول که عموم بزرگان شیعه از آن بیزارند به شیعه نسبت دهند.
به خاطر خصومت فرقهاى تیشه بر ریشه اسلام نزنید
افرادى که اصرار دارند شیعه را به عقیده تحریف کتاب الله متّهم کنند گویا توجّه ندارند که به خاطر خصومت فرقهاى، تیشه بر ریشه اسلام مىزنند، زیرا بیگانگان مىگویند: عدم تحریف در میان مسلمانان مسلّم نیست، زیرا گروه عظیمى از آنها (یعنی شیعیان) اعتقاد به تحریف قرآن دارند. ما به این برادران نصیحت مىکنیم به خاطر فرقهگرایى و خصومتهاى تعصّبآمیز، قلب اسلام یعنى قرآن را هدف قرار ندهید.
بیایید به اسلام و قرآن رحم کنید و این همه سخن از تحریف به میان نیاورید و بهانه به دست دشمن ندهید.
خاطره آیتالله مکارم شیرازی درباره نسبت تحریف قرآن به شیعه توسط وهابیها
آیتالله ناصر مکارم شیرازی نقل میکنند در یکى از سفرهاى زیارت بیت الله (زیارت عمره) وزیر امور مذهبى عربستان را ملاقات کردیم و او از ما استقبال کرد ولى گفت: شنیدهام شما قرآنى غیر از قرآن ما دارید (سمعت أنّ لکم مصحفاً غیر مصحفنا!)
گفتم امتحان این کار بسیار ساده است، شما شخصاً یا نمایندهاى با ما بفرستید (به هزینه ما) به تهران باز مىگردیم، قرآن در تمام مساجد و خانهها موجود است، هزاران مسجد در تهران وجود دارد و صدها هزار خانه، انتخاب مسجد و خانه را بر عهده نماینده شما مىگذاریم، به طور اتفاقی در مىزنیم و قرآن آن خانه یا مسجد را مطالبه مىکنیم، خواهید دید یک کلمه با سایر قرآنها در بلاد مسلمین تفاوت ندارد؛ دانشمند بزرگى مثل شما نباید گرفتار این شایعات دروغین شود!
آیا قاریان شیعیان در مسابقات بینالمللی قرآن دیگری میخوانند؟
قاریان شعیان در بسیارى از مسابقات بینالمللى قرائت یا حفظ قرآن کریم، رتبههاى اوّل، دوم و ... را کسب کردهاند، و حافظان ما، به خصوص حافظان خردسال، اعجاب و تحسین بسیارى از کشورهاى اسلامى را برانگیختهاند. آیا آنها قرآن دیگری میخوانند؟
هر سال هزاران نفر بر حافظان و قاریان ما افزوده مىشود و کلاسهاى حفظ، قرائت، تفسیر قرآن و دانشکدههاى علوم قرآنى، کشور پهناور ما را فرا گرفته، و اثبات تمام این برنامهها با مشاهده از نزدیک، براى همه آسان است.
در تمام این موارد قرآنى جز همان قرآن معروف و معمول بین مسلمین جهان وجود ندارد و هیچ کس قرآنى جز آن نمىشناسد و در هیچ مجلس و محفلى سخنى از تحریف قرآن مطرح نیست.
سخن پایانی با وهابیت تکفیری
آخرین سخن اینکه یکى از گناهان کبیره در پیشگاه خداوند، متّهم ساختن دیگران به امورى است که هرگز نگفتهاند و انجام ندادهاند و از این بدتر و شدیدتر، متهم کردن و سپس تکفیر کردن است که موجب میشود خون عده بسیاری بر اثر این حکمها به زمین بریزد.
علمای ما در همه جا گفته و نوشتهاند که هیچ کس از محقّقان وعلماى بزرگ شیعه - به شهادت کتابهایشان- قائل به تحریف قرآن نبوده و نیستند. اگر بهانه شما بعضى از روایات ضعیف یا است که در بعضى از کتب ما آمده، این گونه روایات ضعیف در منابع حدیث و تفسیر شما نیز آمده است.
هیچ مذهبى بر پایه روایات ضعیف یا مجعول بنا نمىشود، و ما هرگز به خاطر کتاب «الفرقان فى تحریف القرآن» ابن الخطیب مصرى و آن روایات ضعیف که درباره تحریف دارید، شما را متّهم به تحریف قرآن نمىکنیم و قرآن مجید را فداى تعصّبهاى مخرّب نخواهیم کرد.
این همه سخن از تحریف قرآن نگویید، به اسلام و مسلمین و قرآن ستم نکنید و به خاطر تعصّبهاى مذهبى از اعتبار قرآن مجید که سرمایه اصلى مسلمین جهان است، با تکرار کلمه تحریف نکاهید، بهانه به دست دشمن ندهید، شما اگر مىخواهید از این طریق از شیعه و پیروان مکتب اهلبیت علیهمالسلام انتقام بگیرید، بدانید ناآگاهانه یا (آگاهانه!) اساس اسلام را متزلزل مىسازید، چرا که مىگویید گروه عظیمى از مسلمین قائل به تحریف قرآن هستند، این ظلم عظیمى بر قرآن مجید است.
منبع:فارس
211008