حجتالاسلاممؤمنی مطرح کرد:
حامد شاکرنژاد:
عقیق: سال ۱۴۰۳ با همه فراز و نشیب هایش ، غم ها و شادی هایش و تلخی های و شیرینی هایش چند روز دیگر به پایان می رسد.
در آخرین روزهای سال، عقیق قصد دارد مروری داشته باشد بر مهم ترین اتفاقات هیئت ها در سالی که سپری شد.
از غم انگیزترین اتفاق تا مهم ترین رویداد تا پرشنونده ترین مداحی و سخنرانی.
خبر تلخ سال /وداع با آقای روضه خوان
صبح دوم فروردین ماه با بهت و ناباوری ناچار شدیم خبری تلخ را در عقیق منتشر کنیم. آقای روضه خوان رفته بود. نام حسین بختیاری چند سالی بود بین هیئتی ها دهان به دهان می چرخید و آن چه بیشتر شنیده می شد نمک صدایش در روضه بود.
متولد 64 بود و از شاگردان حاج ماشاءالله عابدی . شاید ثمره همین شاگردی بود که از رسانه گریزان بود . خبر تلخ رفتنش خیلی ها را به مجازی کشاند تا صوت و فیلمی از روضه خوانی اش را ببینند. اما حسین بختیاری اهل حقیقت بود. سالها بود که خودش مانع تصویربرداری از جلسه روضه اش بود. آن چه کم و بیش از او به جا مانده روضه هایی است در هیئت های دیگر مهمان شده بود.
اما تقدیر تمام گمنامی های دوران حیاتش را در وداع با شکوه هیئتی ها با او جبران کرد . استاد حسین انصاریان بر او نماز خواند و پیکرش در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) آرام گرفت.
درگذشت حسین بختیاری این روضه خوان جوان اباعبدالله(ع) برای بسیار ی از هیئت های خبر تلخ سال بود.
نوحه سال / دشنه بر لب تشنه با صدای حاج حسین فخری
شاید عجیب به نظر برسد که در میانه سال ۱۴۰۳ ، در روزگار غلبه فضای مجازی ، نوحه ای در بین جوانان فرارگیر شود که مداحش هیچ فعالیت و تلاشی برای دیده شدن در مجازی ندارد.
نام حاج حسین فخری با نوحه "ممد نبودی" و "بنشین با تو بگویم زینب" گره خورده اما در محرم امسال باز نشر نوحه ای از این مداح قدیمی خرمشهری نشان داد که مردم همچنان تشنه اصالتند و اگر اثری از دل خوانده شود حتما بر دل ها خواهد نشست.جوانانی با سلایق و ظواهر متفاوت انگار گمشده ای را در این نغمه را یافته بودند و حنجره ای پر سوز داغی هزار و چهارصد ساله را برایشان تازه می کرد.
دهه اول محرم ۱۴۰۳ بازنشر نوحه "دشنه بر لب تشنه" با صدای حاج حسین فخری یک اتفاق بزرگ را در فضای مجازی رقم زد.
حسرت سال / بسته شدن راه حرم حضرت زینب(س)
خبر کوتاه بود:
«به شایعات توجه نکنید؛ حرم در امنیت کامل است!»
پیامی بود که از بلندگوهای حرم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) پخش شد!
هجدهم آذرماه امسال
این خبر سریع بین شیعیان پیچید و مثل خوره به جانمان افتاد.
بلافاصله خبر رسید که حرم پناهگاهِ سوریها شد!
تحریرالشام گفت: به اماکن مقدس سوریه کاری نخواهد داشت؛ اما دلمان آشوب بود!
چند روز بعد مخابره شد:
هیچ خادم ایرانی، در حرم حضرت زینب حضور ندارد!
بعد هم مخابره شده:
غارت مضیف حرم!
دیگر داشتیم کم میآوردیم...
دوباره خبر آمد که آرامش، در حرم، برقرار است!
اما انگار به دلمان نمینشست این خبرها!
مخابره شد زائران در دمشق گیر کردند!
نمیدانستیم کدام را باور کنیم...
سرتان را درد نیاورم!
همین خبر ما را جان به سر کرد که...
حضور گروه تحریر الشام در حرم حضرت رقیه!
شده بودیم مثل ساعتِ شنی!
المیادین که نوشت:
افراد مس لح وارد حرم حضرت زینب شدند...گُر گرفتیم!
رفتیم سراغ همان شعرِ "دلم میسوزد و... کاری ز دستم بر نمیآید"
گریه بودیم و داغ!
آخرش هم آمد به سرمان از آنچه میترسیدم!
۱۴ بهمن، درهای حرم حضرت زینب بسته شد!
تو بگو اگر این خبر بزرگ ترین #حسرت_سال نبود
پس چه خبری میتوانست باشد؟!
این خبربه مرور تکمیل می شود...