عقیق: مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از سخنرانیهای خود به «شرح دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان میشود.
(اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیْهِ عَلئ إِقامَةِ أَمْرِکَ، وَأَذِقْنِی فِیْهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ، وَأَوْزِعْنِی فِیْهِ لاَداءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ، وَاحْفَظْنِی فِیْهِ بِحِفْظِکَ وَسَترِکَ، یا أبْصَرَ النَّاظِرِینَ.)
«خدایا نیرومندم نما در آن روز به اقامه و دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینی یادت را و مهیا کن مرا در آن روز برای انجام سپاسگزاریت به کرم خودت ای بیناترین بینایان.»
* «اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیْهِ عَلئ إِقامَةِ أَمْرِکَ»:
خدایا به من قوت بده تا در ماه رمضان بتوانم خوب عبادت کنم و امر تو را اطاعت نمایم.
عبادت نیازمند قوت و نیرو است؛ عبادت بدون قوت کافی، دشوار است. پیرمردی را در مشهد دیدم که با وجود سن بالا (حدود صد سال) و بیست سال سابقه فشار خون، نماز را ایستاده میخواند زیرا قوت عبادت داشت.
در مقابل، بسیاری از افراد با وجود توانایی جسمی، قوت کافی برای عبادت ندارند.
امیرالمؤمنین علی(ع) نان خشک را نمیتوانست بشکند، اما قلعه خیبر را جابجا کرد و از روی آن عبور کرد. وقتی از ایشان پرسیدند: چگونه با چنین قدرتی نمیتواند نان خشک را بشکند، فرمودند: «من میتوانم بهترین غذاها را بخورم، اما میترسم در حکومت من فقیری در گوشهای از مملکت باشد و من در برابر خدا مسئول باشم. به همین دلیل غذای ساده میخورم و در عمرش گندم نخورد».
ایشان درباره تفاوت قدرتش در جنگ خیبر و ناتوانی در شکستن نان فرمودند: «آن قدرت از نیروی روحانی و ولایتی بود، نه قدرت جسمانی. بدن من قوت ندارد که این نان را بشکند، اما قوت روحانیام قوی است».
پس ممکن است فردی شصت ساله قوت عبادتش از جوانان بیشتر باشد. برخی پیرمردها هر شب دعای مناجات شعبانیه میخوانند، اما بعضی جوانان با وجود سلامتی، توان برخاستن برای نماز صبح یا خواندن یک صفحه قرآن را ندارند.
در دعای کمیل نیز آمده است: «خدایا به من قوت بده تا اعضا و جوارحم برای عبادت قوی باشد.»
در گذشته، پدران و اجداد ما یک اتاق مخصوص در خانههایشان داشتند به نام نمازخانه (در مقایسه با خانههای امروزی که حال و پذیرایی دارند). در آن اتاق، حصیری پهن میکردند و کتابهای دعا و قرآن میگذاشتند. هر روز بعد از طلوع آفتاب، پس از صبحانه به آنجا میرفتند و به عبادت میپرداختند.
امروزه، با طلوع آفتاب، بسیاری هنوز خواب هستند و نمیدانند آداب نماز چیست.
به همین دلیل خیر و برکت کم شده است. یک نان سنگک را شب میخریم و صبح نمیتوان آن را خورد، اما در گذشته، نان را در زیرزمین نگهداری میکردند و تا یک ماه تازه میماند.
خمیر را در خانه آماده میکردند و به نانوایی میبردند، و آن نان تا هجده روز یا یک ماه مانند دنبه نرم بود.
پیرمردها این نانهای گذشته را به یاد دارند، اما امروزه نانها زود خشک میشوند و قابل استفاده نیستند، به طوری که افرادی برای جمعآوری نان خشکها میآیند.
بنابراین از خداوند بخواهیم به ما قوت عبادت عطا کند.
* «وَأَذِقْنِی فِیْهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ»:
خدایا شیرینی عبادت و ذکرت را به ذائقه ما بچشان تا دعای کمیل، دعای ابوحمزه ثمالی در شبهای ماه رمضان، دعای افتتاح، روزه ماه رمضان و قرآن برای ما لذتبخش شود. ع
بادت نیز مانند غذا طعم و مزه دارد؛ همانطور که باقالیپلو طعم خاص خود را دارد، عبادت نیز طعمی ویژه دارد.
روایتی درباره علما و طلبهها نقل شده است که اگر عالم و طلبهای به علم خود عمل نکند، کمترین عذابی که میبیند این است که لذت و شیرینی مناجات از قلبش گرفته میشود.
در حالی که یک فرد عادی از دعا لذت میبرد، آن روحانی و عالمی که به علمش عمل نکرده، طعم و مزه عبادت را درک نمیکند.
طلبهای که به علمش عمل نکرده حتی اگر دعا بخواند، از آن لذت نمیبرد؛ اما آن فروشنده یا بقال محله وقتی دعای کمیل میخواند، زار زار گریه میکند چون به واسطه عمل به دانستههایش، مزه دعا را میفهمد. پس عبادت و دعا طعم و مزه خاصی دارد.
* «وَأَوْزِعْنِی فِیْهِ لاَداءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ»:
خدایا برای ادای شکرت به کرمت مرا آماده و مهیا کن؛ خدایا به کرمت مرا یاری ده تا شکرت را به جا آورم. شکر واقعی تنها گفتن «الهی شکر» نیست، بلکه استفاده صحیح از نعمتهایی است که خداوند به ما داده است.
شکر چشم این است که به نامحرم نگاه نکنیم؛ شکر گوش این است که غیبت و آواز حرام نشنویم؛ شکر زبان این است که با آن غیبت نکنیم.
خداوند به ما توفیق دهد تا شکر نعمتهایش را به جا آوریم، زیرا «شکر نعمت، نعمتت افزون کند / کفر نعمت از کفت بیرون کند»
* «وَاحْفَظْنِی فِیْهِ بِحِفْظِکَ وَسَترِکَ»:
خدایا در این ماه رمضان، در روز چهارم مرا حفظ کن تا گناه نکنم. مردم به مسجد میروند و دعاها را میخوانند، اما معنای آن را نمیدانند.
لازم است معنای دعاها را بدانیم تا با آگاهی آنها را بخوانیم. این دعا به ما میآموزد که از خداوند بخواهیم ما را از گناهان حفظ کند و با پوشش خود (سِتر)، گناهان ما را از دیگران پنهان نماید.
روایتی وجود دارد که اگر مردم از گناهان یکدیگر آگاه میشدند، هیچکس جنازه دیگری را دفن نمیکرد.
اینکه میگوییم کسی گناه ندارد، تنها به این دلیل است که از گناهان او بیخبریم، اما اولیای خدا متوجه میشوند. در گذشته، اگر نزد خیاط میرفتی، با استشمام بوی بدنت متوجه میشد که گناه داری یا نه. آری، گناه بوی نامطبوع دارد و ایمان نیز بوی خوش.
رسول خدا(ص) وقتی وارد منزل شد، فرمود: «بوی ایمان اویس قرنی را استشمام میکنم».
اویس قرنی به مدینه آمده بود، اما چون رسول خدا در مدینه نبود و مادرش به او اجازه اقامت طولانی نداده بود، بازگشت.
وقتی رسول خدا به مدینه بازگشت، بوی ایمان اویس هنوز در خانه پیچیده بود و فرمود: «من بوی اویس را از طرف یمن استشمام میکنم.» وقتی به ایشان گفتند اویس اینجا بوده و رفته، رسول خدا تأیید کرد که بوی ایمان او خانه را معطر کرده است.
بعضی از افراد با وجود اینکه عطر استفاده نمیکنند، خوشبو هستند و این به دلیل ایمان و تقوای آنهاست.
در مقابل، برخی دیگر با وجود استحمام و استفاده از عطر، بوی ناخوشایندی دارند زیرا ایمان کاملی ندارند، نمازشان قضا شده، و به اصطلاح شیطان به صورتشان تُف کرده است.
در حاشیه کتاب مفاتیح الجنان نوشته شده که شبها فرشتهای سه بار انسان را برای نماز شب بیدار میکند، اما اگر برنخیزد، شیطان خوشحال میشود و در صورت او تُف میکند.
به همین دلیل است که صورت برخی افراد پفکرده و زرد است. کسانی که نماز شب میخوانند، صورتهایشان نورانی است.
حاج عباس قمی در حاشیه مفاتیح نوشته است که در گذشته صورتها همه نورانی بود، اما امروزه به دلیل ترک نماز شب و قضا شدن نمازها، صورتها تاریک و بیروح شدهاند.
* «یا أبْصَرَ النَّاظِرِینَ»:
ای خدایی که از همه بینندگان بیناتری، ای خدایی که به تمام اعمال ما آگاهی، به ما توفیق بده که در ماه رمضان گناه نکنیم و ما را با حفظ و پوشش خودت محافظت کن.
خدایا همانطور که در دنیا گناهان ما را مخفی کردی و نگذاشتی کسی از آنها آگاه شود، چون تو ستارالعیوب هستی، در قیامت نیز گناهان ما را مستور کن و آبروی ما را جلوی اهل محشر حفظ فرما. به مریضان شفا عطا کن و توفیق روزهداری در ماه مبارک رمضان را به همه مرحمت بفرما.
برای دانلود صوت اینجا را کلیک کنید
منبع:حوزه